< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

97/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقیسرّ همراهی تحمید و تسبیح

اللّهُمَّ اجعَل... ما أجرى عَلى لِساني مِن لَفظَةِ فُحشٍ... نُطقا بِالحَمدِ لَكَ‌.[1]

در جلسه گذشته توضیحاتی در تبیین حقیقتِ «حمد» و «تسبیح» بیان شد. صحبت به اینجا رسید که چرا در قرآن «حمد» همراه با «تسبیح» آمده است؟ یا مثلا در ذکر رکوع و سجده این دو را در کنار هم می‌گوییم: «سُبحانَ رَبّيَ العَظيمِ و بِحَمدِهِ» و «سُبحانَ‌ رَبّيَ‌ الأَعلى‌ و بِحَمدِه»‌.

پاسخ این پرسش با تأمل در مفهوم حقيقىِ «تسبيح»، روشن مى‌گردد، زیرا تسبيح، تنزيه خداوند متعال در ذات و صفات و افعال، از همه كاستى‌ها و ناشايستگى‌هاست و تحميد، ستايش خداوند متعال است بر واجد بودن همه كمالات در ذات و صفات و افعال. ترديدى نيست كه وجود همه كمالات در حضرت حق، به تنزيه او از همه كاستى‌ها باز مى‌گردد. بنا بر اين، تحميد، در واقع، نوع خاصّى از تسبيح است، با اين تفاوت كه تسبيح، ستودن خداوند به صفات جلال است؛ ولى تحميد، ستودن او به صفات جمال است، و همراه شدن تسبيح و تحميد، ستودن خداوند متعال به صفات جلال و جمال در كنار هم است.

به بيان ديگر، تحميد، مُلازم تسبيح است، همان گونه كه صفات ثبوتيه حضرت حق، مستلزم صفات سلبيه او هستند و با قرار گرفتن تحميد در كنار تسبيح، تنزيه خداوند متعال از همه كاستى‌ها با توصيف او به همه كمالات، همراه مى‌گردد.

نكته آخر در این رابطه، اين كه نه تنها تحميد، نوع خاصّى از تسبيح است، بلكه تهليل (لا إله الّا الله) و تكبير نيز چنين‌اند؛ زیرا تهليل، تنزيه خداوند متعال از شريك است و تكبير، تنزيه او از توصيف افراد جاهل و از تحديد. لذا هنگامى كه شخصى نزد امام صادق(عَلَیْهِ‌السَّلامِ) تكبير گفت، امام(عَلَیْهِ‌السَّلامِ) از او پرسيد:

اللّهُ أكبَرُ مِن أىِّ شَى‌ءٍ؟

خدا بزرگ‌تر از چه چيز است؟

آن شخص پاسخ داد: از همه چيز.

حضرت فرمود: «حَدَّدتَهُ؛ او را محدود كردى!».

آن مرد گفت: چگونه بگويم؟

امام (عَلَیْهِ‌السَّلامِ) فرمود:

قل: اللّهُ أكبَرُ مِن أن يوصَفَ.[2]

بگو: خدا بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود.

بنا بر این، «تحمید»، «تهلیل» و «تکبیر» ریشه در «تسبیح» دارند و اين اذكار، هر چند از نظر مفهومْ متفاوت‌اند، ليكن وحدت مصداقى دارند، اذکار سه‌گانه «تحمید»، «تهلیل» و «تکبیر» از «تسبیح» قابل تفکیک نیستند. از اين رو، به اين چهار ذكر در نماز، «تسبيحات اربعه» اطلاق مى‌گردد و کسی به آنها «تحمیدات یا تکبیرات اربعة» نمی‌گوید.

بحث فقهی

موضوع: مواقیت حج ـ دویرة الأهل (3)

یادآوری

بحث در باره میقات «دویرة الأهل» یعنی منزل هر شخص بود. تبیین شد که کسانی که منزلشان از طرف مکه قبل از میقات‌های پنجگانه باشد، از همان منزلشان برای حج محرم می‌شوند. ملاک در تعیین مسافت نیز سنجش منزل با میقاتی است که جلو یا پشت سر او قرار می‌گیرد نه مجموع میقات‌ها.

اینها مباحث مربوط به فرع اول بود. اما فرع دوم راجع به کسی است که منزلش در خود مکه قرار دارد.

فرع دوم

حضرت امام پس از آنکه فرمود: «هي (دویرة الأهل) لمن كان منزله دون الميقات إلى مكة» اضافه می‌کند: «بل لأهل مكة»، یعنی علاوه بر کسی که منزلش در فاصله میان میقات تا مکه است، کسی که منزلش در خود مکه است نیز میقاتش منزلش است، چنین شخصی که وظیفه‌اش حج افراد یا قران است، می‌تواند در منزلش یا در هر نقطه‌ای از شهر محرم شود، حتی ـ چنانکه در جلسه قبل بیان شد ـ در قسمت‌های جدید شهر مکه. البته این مخصوص احرام برای حج است و الا برای احرام عمره باید به «ادنی الحلّ» برود.

اهل سنت نیز در این مطلب با ما هم نظر هستند. ابن رشد در بدایة المجتهد می‌نویسد:

أمّا أهل مكة فإنّهم يحرمون بالحجّ من مكة، و بالعمرة يخرجون إلى الحل و لا بد منه.[3]

اما اهل مکه برای حج از مکه محرم می‌شوند و برای عمره باید به خارج از حرم بروند.

فقهای شیعه نیز همین مطلب را با دو تعبیر به کار برده‌اند، برخی از آنها تصریح کرده‌اند که «میقات مکّی، برای حج، مکه است و برای عمره ادنی الحلّ» و برخی در ضمن همین مسئله بیان کرده‌اند که اگر کسی خانه‌اش از طرف مکه قبل از میقات باشد، میقاتش منزلش است که شامل اهل مکه نیز می‌شود.

از گروه اول، علامه است که در تذکرة می‌فرماید:

أهل مكة يحرمون للحجّ من مكة، و للعمرة من أدنى الحلّ، سواء كان مقيما بمكة أو غير مقيم، لأنّ كلّ من أتى على ميقات كان ميقاتا له، و لا نعلم في ذلك خلافا.[4]

اهل مکه برای حج از مکه و برای عمره از «ادنی الحل» محرم می‌شوند، فرقی ندارد در مکه مقیم باشد یا غیر مقیم، زیرا هر کس از یکی از میقات‌ها بگذرد، همانجا، میقات او می‌شود و در این مسئله قول مخالفی نمی‌شناسیم.

از گروه دوم نیز شیخ مفید است که می‌فرماید:

من كان منزله دون الميقات فميقاته منزله فليحرم منه.[5]

کسی که خانه‌اش [از طرف مکه] پیش از میقات قرار داشته باشد، میقاتش خانه‌اش و باید از آنجا محرم شود.

دلیل این مطلب، دو روایت مرسله است که شیخ صدوق نقل کرده و روی مبنای گروهی از فقها، معتبره خواهد بود، البته مشهور فقها به این دو روایت عمل کرده‌اند. می‌فرماید:

قَالَ [مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن‌]: وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ رَجُلٍ مَنْزِلُهُ خَلْفَ الْجُحْفَةِ مِنْ أَيْنَ يُحْرِمُ قَالَ مِنْ مَنْزِلِهِ.[6]

شیخ صدوق می‌فرماید:

از امام صادق(عَلَیْهِ‌السَّلامِ) درباره شخصی كه منزلش پشت جحفه است، سؤال شد که از كجا محرم شود؟ فرمود: از منزلش.

همچنین می‌فرماید:

وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ دُونَ الْمَوَاقِيتِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَكَّةَ فَعَلَيْهِ أَنْ يُحْرِمَ مِنْ مَنْزِلِهِ.[7]

و در روایت دیگری آمده: کسی که خانه‌اش قبل از ميقات‌ها، میان آنجا و مكه باشد، باید از منزل خود محرم گردد.

اگر چه در ظاهر روایت اهل مکه نیامده است، ولی به نظر می‌رسد شامل اهل مکه هم می‌شود، زیرا اولاً غایت، داخل مُغیّا است. وقتی می‌گوید: هر کس منزل او «دون المواقیت» ما بین آنجا و مکه است، خودِ مکه را هم شامل می‌شود.

ثانیاً همان طور که گفتیم این مسئله اتفاقی است و همه فقها از این روایات چنین فهمیده‌اند که شامل مکی نیز می‌شود.

ثالثاً می‌توان از طریق قیاس اولویت ثابت کرد که شامل مکی هم می‌شود، زیرا مفهوم همه روایاتی که میقات کسی که خانه‌اش پیش از مواقیت بود را خانه‌اش دانسته‌اند، این است که خدای متعال می‌خواهد کار را برای آنها آسان کند و اجازه داده که از خانه خود محرم شوند، پس وقتی کسی که خانه‌اش خارج از مکه اما جلوتر از میقات است، لازم نیست به میقات برود، به طریق اولی کسی که خانه‌اش داخل خود مکه است، نیازی نیست برای احرام به میقات برود.

علاوه بر آن، اطلاق صحیحه «معاویة بن عمار» شامل اهل مکه نیز می‌شود، زیرا در آن آمده بود:

مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ خَلْفَ هَذِهِ الْمَوَاقِيتِ مِمَّا يَلِي مَكَّةَ فَمِيقَاتُهُ مَنْزِلُهُ.[8]

هر کس خانه‌اش پشت اين ميقات‌ها به طرف مكّه باشد، منزلش ميقات اوست.

تعبیر «خلف هذه المواقیت» شامل خود مکه نیز می‌گردد.

ممکن است گفته شود، در مقابل، روایت صحیحه‌ای داریم که با روایات قبلی در تعارض است و می‌گوید باید اهل مکه برای حج از «جعرانه» محرم شود.

متن روایت و راه حلّ رفع تعارض ظاهری آنها را در جلسه آینده بیان خواهیم کرد.

غفر الله لنا و لکم ان شاء الله


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo