< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدی ری شهری - غسل جمعه

92/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

حدیث روز: امتحان، سنّت عامّ الهی
« عَنْ مولانا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السّلام) قَالَ: إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَة. »[1] [2]
امام علی علیه السلام می‌فرماید: بلا برای ظالم تأدیب و تنبیه است، برای مؤمن آزمایش، برای انبیا ترفیع درجه و برای اولیا تکریم.
در جلسات پیشین، راجع به قسمت اول این روایت نورانی که می‌فرماید: بلا برای ظالم ادب است، مباحثی مطرح شد. در رابطه با فرازهای بعدی که می‌فرماید: بلا برای مؤمن امتحان، برای انبیا درجه و برای اولیا کرامت است؛ می‌توان گفت: احتمالاً این سه جمله تعبیر از یک واقعیت است. و آن امتحان الهی است. برای روشن شدن مطلب لازم است، قدری درباره امتحان و ابتلا در قرآن و حدیث صحبت کنیم.
امتحان یک سنّت عامّ الهی است برای همه انسان‌ها، هر انسانی در هر موقعیتی که قرار دارد، در حال امتحان پس دادن به خدا است. دنیا کلاس آزمایش و امتحان خداست. آیات و روایات فراوانی بر این معنا دلالت دارند؛ در روایتی که در نهج البلاغه، خطبه 103 آمده است، امام (علیه السلام) می‌فرماید:
« أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعَاذَكُمْ‌ مِنْ‌ أَنْ‌ يَجُورَ عَلَيْكُمْ وَ لَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِين »[3][4]
یعنی، ای مردم! خدا شما را پناه داده از این که به شما ستم روا دارد، به این معنا که خدا این قول را داده است که به کسی ستم نمی‌کند، همان طور که فرمود: ﴿أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ﴾؛[5] ولی پناه نداده است که شما را امتحان نکند، پس اینجا دار امتحان است و همه امتحان می‌شوند؛ همانا خدا فرموده: بی‌گمان در این داستان ـ اشاره به داستان حضرت نوح است ـ آیات و نشانه‌هایی است برای انسان‌هایی که اهل پند هستند و بی‌گمان ما آزمایش‌کننده بوده‌ایم.
بنابراین، هر یک از ما در هر شرایطی که هستیم، در حال امتحان دادنیم؛ درس گفتن، درس شنیدن، کار کردن، خانه‌داری هر کدام نوعی امتحان است که نسبت به اقشار مختلف در حال انجام است.
انسان تا موقعی که گرفتار ظلم است، طبق فراز اول روایت فوق، هنوز شایسته ورود به کلاس امتحان نیست تا به رشد و کمال برسد. اما هنگامی که ظلم و ستم را ترک کرد، آن وقت وارد کلاس رشد و تکامل می‌شود. انبیا نیز بدون امتحان درجه پیدا نمی‌کنند،‌آنها هم با امتحان به درجه و کمال می‌رسند. با این که در روایت از سه تعبیر «امتحان»، «درجة» و «کرامة» استفاده شده است، ولی در واقع هر سه تعبیر ناظر به رشد و کمالی است که خدا به وسیله امتحان برای این سه قشر از انسان‌ها فراهم می‌نماید.


بحث فقهی
موضوع: کفایت یا عدم کفایت غسل از وضو
بحمدالله بحث غسل جمعه در جلسات قبلی به پایان رسید. اینک بحث دیگری را استطراداً مطرح می‌کنیم و بعد به طور کلی از این بحث خارج می‌شویم. مسئله این است که آیا غسل جمعه یا سایر اغسال از وضو کفایت می‌کند یا مجزی از وضو نیست؟
در این رابطه در دو مقام بحث می‌کنیم: مقام اول، مربوط به غسل جنابت است و مقام دوم، مربوط به سایر اغسال اعم از مندوب و غیر مندوب است که یکی از آنها غسل جمعه است.
مقام اول: کفایت یا عدم کفایت غسل جنابت از وضو
در این مقام هیچ اختلافی وجود ندارد. همه فقها قائل هستند که غسل جنابت مجزی از وضو است، بلکه وضو گرفتن همراه با غسل جنابت بدعت و گناه است، چه قبل از غسل و چه بعد از آن. شیخ طوسی در کتاب الخلاف، می‌فرماید:
من وجب عليه الوضوء و غسل الجنابة، أجزأه عنهما الغسل. و به قال جميع الفقهاء إلا الشافعي فإن له ثلاثة أقوال: أحدها: مثل ما قلناه، و عليه يعتمد أصحابه. و الثاني: أنه يجب عليه أن يتطهر ثم يغتسل، أو يتطهر بعد أن يغتسل. و الثالث: انه يجب عليه أن يتطهر أولا، فيسقط عنه فرض غسل الأعضاء الأربعة في الغسل، و يأتي بما بقي، و قد أجزأه.[6]
کسی که بر او وضو و غسل جنابت واجب شده است، انجام غسل جنابت برای هر دو کفایت می‌کند. یعنی غسل که کرد، هم جنابت او و هم حدَث اصغر او برطرف می‌شود. همه فقها همین فتوا را داده‌اند. در پاورقی چاپ‌های جدید آدرس کتاب‌های اهل سنّت را هم آورده‌اند. البته از میان همه فقها فقط آقای شافعی مخالفت کرده است. وی که معمولاً در مسائل دو تا قول دارد، در این مسئله سه نظر دارد، یکی همین فتوایی است که ما دادیم، یعنی غسل جنابت از وضو مجزی است. پس مخالفت او نیز مخالفت تامّ نیست. دوم اینکه فرد جنب، یا باید اول وضو بگیرد بعد غسل کند یا پس از غسل وضو بگیرد. (تطهیر در اینجا به معنای وضو گرفتن است). سوم این که اول وضو بگیرد و بعد غسل کند اما در غسل نیاز نیست تمام بدن را بشوید، بلکه باقیمانده اعضایی که در وضو شسته نشده است را بشوید. طبق مبنای اهل سنّت هنگام وضو چهار عضو: دست و صورت و سر و پا شسته می‌شود، حال که وضو گرفت و این چهار عضو را شست، دیگر در غسل بقیه بدن را می‌شوید.
در ادامه شیخ طوسی برای این که غسل جنابت جای وضو را می‌گیرد دو دلیل ذکر می‌کند:
دليلنا: قوله تعالى ﴿وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا﴾ يعني اغتسلوا، و لم يفرق. و أيضا إجماع الفرقة.[7]
دلیل اول او عبارت است از آیه ششم سوره مبارکه مائده که می‌فرماید:
﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا﴾
توضیح این که، عبارت: ﴿إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ﴾ یعنی «قمتم مِن النوم» یا سایر نواقض وضو. یعنی هنگامی که خواستید بعد از حدث اصغر نماز بخوانید، وضو بگیرید. بعد می‌فرماید اگر جُنب هستید، تطهیر کنید. از آنجا که تفصیل قاطع شرکت است، وقتی بین حدَث اکبر و حدَث اصغر تفصیل می‌دهد، وضو برای هر دو مشترک نخواهد بود. پس باید برای حدَث اصغر وضو گرفت و برای حدَث اکبر غسل کرد و دیگر نیازی به وضو نیست. بنابراین آیه به روشنی بر کفایت غسل از وضو دلالت می‌کند.
دلیل دوم، اجماع مسلمین است. هیچ اختلافی در این که غسل جنابت، مُکفی از وضو است، وجود ندارد.
در اینجا چند روایت از «بَابُ عَدَمِ جَوَازِ الْوُضُوءِ مَعَ غُسْلِ الْجَنَابَةِ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَه» از وسائل می‌خوانیم:
روایت اول:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ فِيهِ وُضُوءٌ أَمْ لَا فِيمَا نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِيلُ ع قَالَ الْجُنُبُ يَغْتَسِلُ يَبْدَأُ فَيَغْسِلُ يَدَيْهِ إِلَى الْمِرْفَقَيْنِ قَبْلَ أَنْ يَغْمِسَهُمَا فِي الْمَاءِ ثُمَّ يَغْسِلُ مَا أَصَابَهُ مِنْ أَذًى ثُمَّ يَصُبُّ عَلَى رَأْسِهِ وَ عَلَى وَجْهِهِ وَ عَلَى جَسَدِهِ كُلِّهِ ثُمَّ قَدْ قَضَى الْغُسْلَ وَ لَا وُضُوءَ عَلَيْهِ[8]
«محمد بن حسن» شیخ طوسی؛ به اسنادش از «حسین بن سعید اهوازی» که «إمامیٌ ثقةٌ جلیل» است از «یعقوب بن یقطین» که او نیز «إمامیٌ ثقة» است از ابی‌الحسن (علیه السلام) که بین امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام) مشترک است، نقل می‌کند که از امام پرسیدم آیا غسل جنابت در آن احکامی که حضرت جبرئیل نازل کرده است، وضو دارد یا خیر؟ فرمود: شخص جنب ابتدا قبل از این که دست‌هایش را در آب فرو کند، آنها را تا مِرفق می‌شوید – برای این که آلودگی‌ها برطرف شود -؛ سپس آلودگی‌های جنابت را می‌شوید. یعنی اول طهارت از خبَث را انجام می‌دهد؛ بعد آب را روی تمام بدنش می‌ریزد؛ تا غسلش تمام شود و دیگر وضو لازم ندارد.
روایت دوم:
وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَكَرَ كَيْفِيَّةَ غُسْلِ الْجَنَابَةِ فَقَالَ لَيْسَ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ وُضُوءٌ[9]
باز، از «حسین بن سعید» از «ابن أبی عمیر» از «عمر بن أذینة» از «زرارة» که هر سه «إمامیٌ ثقةٌ جلیل» هستند و اولی و سومی از اصحاب اجماع هم هستند، نقل می‌کند که امام صادق (علیه السلام) در ضمن توضیح کیفیت غسل جنابت فرمود: نه قبل از آن وضو دارد و نه بعد از آن.
روایت سوم:
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ أَبِي نَصْرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ فَقَالَ تَغْسِلُ يَدَكَ الْيُمْنَى مِنَ الْمِرْفَقَيْنِ إِلَى أَصَابِعِكَ وَ تَبُولُ إِنْ قَدَرْتَ عَلَى الْبَوْلِ ثُمَّ تُدْخِلُ يَدَكَ فِي الْإِنَاءِ ثُمَّ اغْسِلْ مَا أَصَابَكَ مِنْهُ ثُمَّ أَفِضْ عَلَى رَأْسِكَ وَ جَسَدِكَ وَ لَا وُضُوءَ فِيهِ[10]
«احمد بن محمد» که همان ابن ابی نصر بزنطی و یکی از اصحاب اجماع است، می‌گوید از امام رضا (علیه السلام) درباره غسل جنابت پرسیدم؛ حضرت فرمود: دست راستت را از مرفق تا اصابع می‌شویی، بعد در صورت امکان بول می‌کنی [بدین وسیله استبراء از مَنی صورت می‌گیرد]. سپس آن آلودگی‌ها را از خودت پاک کن و بعد روی سر و بدنت آب بریز و دیگر وضو لازم نیست.
روایت چهارم:
عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَكَمِ بْنِ حُكَيْمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ إِلَى أَنْ قَالَ قُلْتُ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ يَتَوَضَّأُ وُضُوءَ الصَّلَاةِ قَبْلَ الْغُسْلِ فَضَحِكَ وَ قَالَ وَ أَيُّ وُضُوءٍ أَنْقَى مِنَ الْغُسْلِ وَ أَبْلَغُ[11]
«فضالة بن ایّوب» که «ثقةٌ جلیل» و بنا بر قولی، از اصحاب اجماع است از «حمّاد بن عثمان» که او هم از اصحاب اجماع است از «حَکم بن حُکیم» که «إمامی ثقة» است، نقل می‌کند که از امام صادق علیه السلام در مورد غسل جنابت سؤال کردم، حضرت توضیحاتی دادند، بعد راوی با اشاره به فرهنگ رایج آن روز در میان اهل سنّت می‌گوید مردم قبل از غسل وضوی نماز می‌گیرند، حضرت خندید و فرمود: چه وضویی پاک‌کننده‌تر از غسل و بهتر از آن است؟
روایت پنجم:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ حَرِيزٍ أَوْ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ يَرْوُونَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَأْمُرُ بِالْوُضُوءِ قَبْلَ الْغُسْلِ مِنَ الْجَنَابَةِ قَالَ كَذَبُوا عَلَى عَلِيٍّ ع- مَا وَجَدُوا ذَلِكَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع- قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا﴾.[12]
«محمد بن الحسن الصفار» که «إمامیٌ ثقةٌ جلیل» است از «ابراهیم بن هاشم» که او نیز علی التحقیق «إمامیٌ ثقةٌ جلیلٌ» است از «یعقوب بن شعیب» که او هم «إمامیٌ ثقةٌ جلیل» است از «حریز» که «إمامیٌ ثقة» است یا از دیگری نقل می‌کند. یعنی یعقوب بن شعیب گفته است یا حریز برای من نقل کرده است یا کسی دیگر که در صورت اول مشکلی ندارد اما در حالت دوم روایت مرسل می‌شود. حال حریز یا روای دیگر از «محمد بن مسلم» که از اصحاب اجماع است، نقل می‌کند که به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم مردم کوفه می‌گویند علی (علیه السلام) هنگامی که حاکم بود، دستور داده بود که قبل از غسل جنابت وضو بگیرند. حضرت فرمود: دروغ بستند علی (علیه السلام) چنین حرفی نزده است، در کتاب علی (علیه السلام) چنین چیزی نیافتند. خدا در قرآن می‌فرماید: ﴿وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا﴾.[13] هیچ گاه امیر المؤمنین (علیه السلام) سخنی بر خلاف قرآن نمی‌زند.
از این روایت برداشت می‌شود که فرهنگ رایج آن روز این بوده که قبل از غسل وضو می‌گرفتند.
روایت ششم:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ قُلْتُ كَيْفَ أَصْنَعُ إِذَا أَجْنَبْتُ قَالَ اغْسِلْ كَفَّيْكَ وَ فَرْجَكَ وَ تَوَضَّأْ وُضُوءَ الصَّلَاةِ ثُمَّ اغْتَسِلْ[14]
«حسین بن سعید اهوازی» و «فضالة بن ایّوب» هر دو «ثقةٌ جلیل» هستند. «سیف بن عمیرة» را برخی نسبت وقف به او داده‌اند، ولی این نسبت صحیح نیست، بلکه او نیز «ثقةٌ جلیل» است. «أبی بکر الحضرمی» نیز «ثقةٌ علی التحقیق» است. لذا روایت صحیح است. وی از از امام باقر (علیه السلام) می‌پرسد: وقتی جُنب شدم چه کار کنم؟ فرمود: دست و عورتت را بشوی و بعد وضوی نماز بگیر و بعد هم غسل کن.
صاحب وسائل ذیل این روایت می‌فرماید:
هذا محمولٌ علی التّقیة[15]
ولی مرحوم شیخ طوسی ذیل این روایت در کتاب التهذیب، می‌فرماید:
قَوْلُهُ ع تَوَضَّأْ وُضُوءَ الصَّلَاةِ فَإِنَّمَا أَرَادَ بِهِ النَّدْبَ وَ الِاسْتِحْبَابَ لَا الْوُجُوبَ بِدَلَالَةِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الْأَخْبَارِ[16]
یعنی مقصود امام (علیه السلام) که فرمود: وضوی نماز بگیر، وضوی مستحبی است نه وجوب. چون اخبار قبلی، همه دلالت داشتند که نه قبل از غسل جنابت وضو لازم است، نه بعد از آن. بعد ادامه می‌دهند:
وَ لَا يَنْقُضُ هَذَا التَّأْوِيلَ الْخَبَرُ الَّذِي رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى مُرْسَلًا بِأَنَّ الْوُضُوءَ قَبْلَ الْغُسْلِ وَ بَعْدَهُ بِدْعَةٌ لِأَنَّ هَذَا خَبَرٌ مُرْسَلٌ لَمْ يُسْنِدْهُ إِلَى إِمَامٍ وَ لَوْ صَحَّ لَكَانَ مَعْنَاهُ أَنَّهُ إِذَا اعْتَقَدَ أَنَّهُ فَرْضٌ قَبْلَ الْغُسْلِ فَإِنَّهُ يَكُونُ مُبْدِعاً فَأَمَّا إِذَا تَوَضَّأَ نَدْباً وَ اسْتِحْبَاباً فَلَيْسَ بِمُبْدِع[17]
این که گفتیم مراد وضوی مستحبی است با خبری که «محمد بن احمد بن یحیی» به صورت مرسل نقل کرده است که می‌گوید: وضو قبل از غسل و بعد از غسل بدعت است، نقض نمی‌شود. چرا که اولاً این خبر، هم مرسل است و هم به امام نسبت نداده است، ثانیاً بر فرض صحت، این خبر صورتی را می‌گوید که انسان اعتقاد به وجوب وضو قبل از غسل داشته باشد، اما اگر استحباباً انجام داد، این روایت شاملش نمی‌شود و بدعت نخواهد بود.
روایت هفتم:
فَأَمَّا مَا رَوَاهُ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ شَاذَانَ بْنِ الْخَلِيلِ عَنْ يُونُسَ عَنْ يَحْيَى بْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْوُضُوءُ بَعْدَ الْغُسْلِ بِدْعَةٌ[18]
بعد این روایت را نقل می‌کند که باز، وضوی بعد از غسل را بدعت دانسته است. لذا برای رفع تناقض این روایت با روایت ششم که وضوی قبل از غسل را مستحب دانست، می‌گوید:
فَالْوَجْهُ فِي هَذَا الْخَبَرِ مَا ذَكَرْنَاهُ فِي الْخَبَرِ الْأَوَّلِ مِنْ أَنَّهُ إِذَا اعْتَقَدَ أَنَّ الْغُسْلَ لَا يُجْزِيهِ فَيَكُونُ مُبْدِعاً وَ يَحْتَمِلُ أَنْ يَكُونَ الْخَبَرُ مَخْصُوصاً بِمَا عَدَا غُسْلَ الْجَنَابَةِ لِأَنَّ مِنَ الْمَسْنُونِ فِي هَذِهِ الْأَغْسَالِ أَنْ يَكُونَ الْوُضُوءُ فِيهَا قَبْلَهَا فَإِذَا أَخَّرَهُ إِلَى بَعْدِ الْغُسْلِ كَانَ مُبْدِعاً[19]
یعنی، اگر اعتقاد داشته باشد که غسل مجزی نیست، بلکه باید بعد از آن وضو بگیرد، این بدعت است. همچنین ممکن است این خبر مخصوص غیر غسل جنابت باشد. یعنی بعد از غسل جنابت بدعت است، اما بعد از سایر اغسال نه. چون در غیر غسل جنابت سنت است که وضو قبلش انجام شود، پس اگر کسی بعد از آن انجام داد می‌شود بدعت.
ادامه بحث در جلسه آینده إن شاءالله.


[5] سوره آل‌عمران، آیه181.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo