< فهرست دروس

درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

97/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القضاء

 

حدیث اخلاقی

اثر لجالت

وَ قَالَ علیه السلام اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْي.[1]

این فقره کوتاه از کلمات بلند امیر المؤمنین علی علیه السلام، حاوی پیام عمیقی، در آثار سوء لجاجت است. وقتی انسان در مقام لجاجت در مساله ای قرار می گیرد، نمی تواند رای منصفانه دهد. لجاجت باعث می شود ریشه رای از بین برود. لجاجت رای انسان را سست بنیان می کند «اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْي»، لجاجت رأی را از سینه جدا می کند. در حالت لجاجت شخص رأی خود را نمی گوید. این حالت نفسانی وی است که به او می گوید چه موضعی را اتخاذ کند. لجاجت آفت خانه مان سوز و ایمان سوز و انسان سوزی است.

در تاریخ افرادی به خاطر همین رذیلت ایمان خود را از دست داده اند. صاحب دیدگاه قبض و بسط شریعت وقتی مورد انتقاد قرار گرفته بود بیان کرد که چون علماء سخن من را نپذیرفتند، سخنانی در ارتباط با دین خواهم گفت که آنها را پشیمان کنم. این لجاجت باعث دوری انسان از حقیقت می شود. در محیط حوزه، دانشگاه، سیاست ممکن است این اتفاق بیفتد و فرد از حقیقت دور شود. اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْي. خداوند ما را از آفات گوناگون نفسانی باز بدارد. ان شاء الله.

مقدمه

ما در ارتباط با غایت فقه القضاء بحث می کردیم. بیان شد که اگر فقه القضاء را علم بدانیم باید غایت علم بیان شود و اگر قضاء را از نظام های فقهی بدانیم، غایت نظام مطرح است. باید توجه کرد که غایات احکام الهی، ذو مراتب و متنوع است. و تفاوت بین مقاصد ثابت و اساسی و مصالحی که برای مورد خاص و در مقام تطبیق صادر می شود، بیان شد. در این جلسه به غایت فقه القضاء می پردازیم. آیا غایت این بخش از فقه همان غایت فقه به معنی الاعم است؟ یا قضاء غایت خاص خود را دارد. غایت اگر اثبات شود، در روند صدور حکم و فرآیند دادرسی و نوع حکم صادره، تاثیر گذار است.

صور غایت قضاء

آیا غایت قضاء همان مقاصد الشریعه به معنی الاخص است؟ یعنی غایت قضاء «تحقیق ما سمی بمقاصد الشریعه» است؟ مقاصد الشریعه یا بنا بر نظر دارج همان حفظ الدین، حفظ النفس، حفظ العقل، حفظ النسل و حفظ المال است؟، یا اینکه مقاصد الشریعه اعم از این امور است؟ مثلا حفظ آبرو آیا ارزش ندارد؟ آیا حفظ بدن نمی تواند جزو مقاصد الشریعه باشد؟ یا اینکه غایت قضاء، تحصیل العداله و تحقیق القسط است؟، چنان که در میان تمام اقالیم، نماد قضاء، عدالت است؟، یا تأمین امنیت جامعه، غایت قضاء است؟، یا فصل الخصومات غایت قضاء می باشد؟، باید منازعات از بین برود، هرچند عدالت رعایت نشود.

یا غرض و غایت قضاء، استیفاء حقوق المستحقین است؟، یا غایت قضاء «الزام الناس بالحقوق و الواجبات الاجتماعیین»

است؟، در واقع ایجاد نظم در جامعه، غایت قضاء می باشد. یعنی دایره قضاء، اجتماعی است. قضاوت قرار نیست حقوق شخصی افراد را که جنبه اجتماعی ندارد، پیگیری کند و تنها به مواردی که دعوا طرفینی باشد، می پردازد. یا غایت و کار قضاء جاری ساختن قانون در جامعه است. یعنی همه کارهای قوه قضائیه، برای این است که قانون در جامعه جاری شود. یا غایت قضاء استیفاء حقوق الله و اجرای حقوق الهی است. قاضی یا قوه قضائیه در جایی که مُطالب وجود ندارد و یا افرادی وجود دارند که قادر نیستند حقوق خود را طلب کنند ویا در حقوق الهی باید مانند یک مدعی العموم ورود کرده و از آن حقوق دفاع کند. آیا غایت قضاء حفظ این حدود است. یا اینکه غایت تمام این مواردی است که ذکر کردیم. تعیین غایت بسیار مهم است.

این پرسش مطرح است که آیا وظیفه دولت و قوه قضائیه تحقیق و تحصیل و اجرای عدالت است؟ برخی این نظر، که باید همواره عدالت اجرا شود را قبول ندارند. کسانی که از توسعه دفاع می کنند، قبول می کنند که عده ای، در این راه از بین بروند.

یا یک تامل احساس می شود اینکه در ارتباط با هدف قضاء بحث می شود و یک یا دو مورد از این موارد را به عنوان غایت فقه القضاء بر می شمارند، این صحیح نیست. در برخی از موارد فصل الخصومه وجود ندارد. اگر قاضی مدعی العموم در برابر مفاسد اجتماعی بایستد، از نوع فصل الخصومه نمی باشد. در این مورد غایت قضاء فصل الخصومه نمی باشد. اگر حقی ضایع نشده باشد تا استیفاء حقی صورت گیرد، غایت نمی تواند فصل الخصومه باشد.

عام بودن غایت فقه القضاء

هنوز غایتی فراگیر، که تمام اعمال قضائی را پوشش دهد و از جهتی فراتر از مستوای قضاء نباشد، پیدا نکرده ایم. شاید برخی تحقق مقاصد الشریعه را غایت قضاء بدانند اگر ما آن را محدود به پنج اصل ندانیم بشود تمام موارد دیگر را از مراتب مقاصد الشریعه دانست ولی اشکال این است که مقاصد الشریعه غایت کل فقه است و غایت فقه القضاء نیست. غایت آن چیزی است که اگر آن عمل انجام نشود آن غایت محقق نخواهد شد. غایت نمی تواند فراتر از مستوای عمل باشد اگر مقاصد الشریعه بدانیم آن غایت فقه است و نه غایت فقه القضاء فقط. اگر بخواهیم هر یک از موارد مذکور را به عنوان غایت فقه القضاء معرفی کنیم، در تمام موارد صحیح نمی باشد. در نتبجه باید به عواملی که در تحقق غایت قضاء دخیل اند، توجه کنیم. با توجه به تعدد و تنوع حالات هر یک از عوامل غایت متعدد خواهد شد. در نتیجه غایت فقه القضاء غایات مختلفی دارد و بر حسب موارد مختلف، متفاوت می باشد. مثلا موضوع قضاء در تعیین غایت دخیل است. آیا موضوع، حق تضییع شده است؟ در این صورت غایت استیفاء حق مستحق می شود. اگر موضوع آن بی نظمی اجتماعی باشد در این صورت قاضی برای اجرای نظم وارد می شود و غایت فقه القضاء، اجرای نظم می شود.

ظروف آفاقی ارتکاب جرم ما باید ناظر به این شرایط حکم کنیم. در عملیه القضاء باید این ظروف را در نظر گرفت در نتیجه در غایت قضاء تاثیر گذار است.

یا پیامد های جرم چیست؟ مثلا شخص ممکن است مبلغ زیادی را به سرقت ببرد و گاهی اختلاسی به همان مبلغ انجام می دهد که در مقیاس ملی آثار دارد. در قضاوت باید اثری که این پیامد های ملی را خنثی می کند را، مد نظر قرار داد.

یا خصوصیات و شئون مرتکب خطا را در نظر گرفت. مثلا اینکه با سواد است. شأنی دارد که باید رعایت شود گاهی این شئون موجب تسامح شاید باشد و یا به عکس باید سخت تر برخورد کرد.

موضوع مناشی پیامدها ظروف آفاقی خصوصیات مرتکب در عملیات قضاء دخیل اند. در نتیجه باید گفت که غایت قضاء دسته ای اعم است. فی الجمله برخی غایات اعم از قضاء مانند مقاصد الشریعه، در فقه القضاء در نظر گرفته شده است. برخی غایات عامه اند به این معنی که در بسیاری از موارد عملیات قضاء مد نظر می باشند. مانند برقراری عدالت که تا حدودی عام است. برخی از غایات خاص اند. مثلا قصاص غایت خاصی دارد، به لحاظ ثبات و تغیر هم می توان غایات را تقسیم بندی کرد. برخی ثابت اند و به حسب مورد مختلف نمی باشند مانند تحقق عدالت که به نحو ملاکی غایت قضاء به حساب می آیند. برخی متغیر و تحت تاثیر متغیرهای مختلف قرار می گیرند. لذا ممکن است جرمی در ظروف مختلف، احکام مختلفی داشته باشد.

جمع بندی

در مجموع غایات القضاء و غایات فقه القضاء، بر حسب موارد مختلفف متفاوت می باشد. و باید با این نظر، در تعریفی که برای فقه القضاء بیان کرده بودیم، تجدید نظر صورت گیرد، زیرا غایت قضاء متنوع تر از آن مواردی است که ما بیان کرده بودیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo