< فهرست دروس

درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

97/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القضاء

حدیث اخلاقی

وَ قَالَ علیه السلام‌ «عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ‌ إِلَيْهِ‌ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْه[1]

در مقام خیر خواهی نسبت به برادارن دینی فرمودند: اگر قصد عتاب به برادر دینی خود را داری، آن را در قالب نیکی به آن بیان کن. اگر از او شر و بدی به تو رسید با انعام در حق او پاسخ او را بده. جواب بدی را با بدی نده. جواب بدی را با انعام در حق او انجام بده.

یکی از مواردی که دامنگیر انسان است این است که به صرف اینکه بدی دیدیم هر چند حق داشته باشیم با او مقابله به مثل می کنیم.کسی توهین می کند ما هم متاقبلا به او تعریض می کنیم. شاید در بین طلاب هم این برخورد دیده شود. البته در میان علما افراد زیادی داریم که در مقابل رفتار ناشایست دیگران، اخلاقی برخورد کردند. این کار که کسی به انسان طعنه بزند و انسان تحمل کند لکه واکنش خوبی داشته باشد، مشکل است و نیاز به تمرین دارد. مردم از یک فرد عادی انتظار ندارند که نسبت به توهین دیگران خوبی کند ولی از یک طلبه انتظار دارند چنین کاری را با خوبی پاسخ دهند.

برخی از بزرگان با یک برخورد مناسب با فردی را که از اشرار و افراد فاسد بوده برخورد زندگی او را تغییر داده اند. این کار نیاز به قدرت تحمل و ابتکار عمل دارد، که انسان سخنی بگوید که احسان به طرف مقابل قلمداد شود. عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ‌ إِلَيْهِتصور نکنیم که اگر کسی به ما بدی کرد باید به او بدی کنیم. مخصوصا در این سنوات که روحانیت یک شان خاصی پیدا کرده است باید بیشتر در این برخوردها دقت شود. البته مواردی که برخوردهای نا مناسب از طرف طلاب صورت گرفته باشد بسیار کم است ولی به هرحال ما باید در برخورد با دیگران اخلاقی تر از ما بقی افراد برخورد کنیم. عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ‌ إِلَيْهِ‌ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْه‌.

مقدمه:

در ابتدا، بخشی از مباحث مقدماتی تعریف فقه القضاء و کلمات کلیدی مرتبط با موضوع را بیان کردیم. گذشت، آنچه که در کتاب القضاء فقه آمده است، تنها بخشی از مباحثی است که از آنها بحث می کنیم. جایگاه معرفتی فقه القضاء را در کلان فقه و اینکه فقه القضاء احکام السلطه القضائیه است.

سلطه قضائیه یکی از سلطات دولت اسلامی است. احکام دولت اسلامی، بخش عمده ای از فقه الحکومه است و فقه الحکومه قسمی از فقه الانسان، فقه مواجهه انسان با انسان است. بخش بزرگی از آن در قلمرو فقه الحکومه بحث می شود. فقه الانسان بخشی از فقه معامله الخلق است. مختصری بین تمایزها و شباهت ها قضاء، افتاء، اجتهاد و فقاهت بحث شد. در خصوص اینکه منصب قضاء از شئون حکومیه و نوعی ولایت است. بابی با عنوان شئون قضات و وظایف آنها گشودیم که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. البته نسبت به حقوق آنها مختصری غفلت شد. ذهنیتی وجود دارد که فقه تنها تکالیف است ولی باید توجه داشت که فقه حقوق و تکالیف است.

پس هر مطلبی که به عنوان بحث فقهی مطرح می شود، باید به این دو بخش بپردازد. ما نسبت به حقوق قضات غفلت کردیم، که شاید به مناسبتی آن را تدارک کنیم. ضرورت تاسیس قوای حکومت، اصل سازماندهی ساختار حکومت و سلطات الدوائر حکومتی اینکه سلطات در قالب قوا و بخشهای اصلی حکومت باید مورد بحث قرار گیرد، از جمله مطالبی بود که توضیح آن گذشت. ما پنج سلطه را پیشنهاد می کنیم که آنها یکی از ارکان اربعه دولت را تشکیل می دهند. مختصری از ساختار فقه و نقد ساختار کنونی آن سخن گفتیم. اینکه اگر بنا باشد فقه را سازماندهی کنیم چه معیار هایی نیاز است. معیار های ساختاربندی علوم را مطرح کردیم. روش ساختار بندی آن و گامهایی که برای تبویب و ساختار بندی فقه باید برداشته شود را بیان کردیم . مختصرا ساختار فقه و فقه الحکومه را بیان کردیم. به ساختار فقه القضاء رسیدیم.

 

ساختار فقه القضاء

بر اساس منطقی که در ارتباط با تبویب علم بیان کردیم باید مقدماتی را به عنوان پایه برای بیان ساختار، بیان کنیم. از این جهت در آستانه ارائه ساختار فقه القضائیم. در مورد ساختار فقه القضاء علاوه بر نکاتی که در ساختار بندی علم و روشی که برای تنظیم فقه لازم است مطرح کردیم، باید به دو نکته دیگر هم توجه کرد.

یک اینکه به لحاظ نظری باید مبانی هر علم یا هر حوزه معرفتی را بیان شود. دو اینکه مباحث ناظر به مقام عمل بیان شود. زیرا فقه عموما احکام عملی است، مخصوصا بخشی از آن که مرتبط با اداره شئون و ساحات حیات انسان می باشد. اگر کتاب الصلاه را با ترتیب منطقی بیان نکنیم مشکل زیادی ایجاد نمی شود. مکلفین با توجه به نیاز خود مسئله را پیدا می کنند. ولی آنجا که بناست که طبق دستور العمل نظام مند برای اداره یک نظام فقه مورد توجه قرار گیرد، به ساختار منطقی نیاز دارد. این ساختار باید با سازمان اجرایی احکام انطباق داشته باشد. فقه الحکومه باید از سویی مبتنی بر مبانی نظری و از سوی دیگر ناظر به سازمانی که قصد اجرایی کردن این احکام را دارد، باشد. مثلا دولت که دارای ارکانی است، فقه آن هم متناسب با آنها تنظیم شده باشد. به جهت اینکه هر بخشی از ارکان مثلا فقه الحکومه مجریان مختلفی دارد. نباید مباحث مختلف با هم خلط شود. ما باید بتوانیم مجموعه مباحث و احکام مربوط به هر سلطه مثلا سلطه تنفیذیه را دسته بندی شده و مطابق با سازمان هایی که آن بخش از حکومت را تشکیل می دهند، ارائه دهیم.

رساله های صنفی

ما در جلسه ای در قم این نکته را بیان کردیم که تجربه رساله توضیح المسائل تجربه بسیار موفقی بوده است. توجه نداریم اگر نبود چه می شد. البته جواب سوالات جدیدی که از فقها شده است، در این رساله ها آورده نشده است. این امر موجب کاهش کارآمدی آنها شده است. این تجربه با ارزشی است و باید از آن در فقه مخصوصا مواردی که مربوط به مقام اجراست، استفاده شود. علاوه بر فقهی که به نحو مبسوط به عنوان اثر علمی نیاز داریم برای اسلامی کردن حکومت که خواست علماست، نیازمند رساله های توضیح المسائل نهادی و اصنافی هستیم. مسائل مورد ابتلاء زنان، جوانان، نهادها و... در آنها بیان شود. مثلا رساله توضیح المسائل وزارت اقتصاد ودارایی نوشته شود که در آن مسائل مربوط به این وزارتخانه در آن بیان شده باشد. باید رساله های تخصصی به حسب نیاز اقشار مختلف، گروه های اجتماعی و سازمان ها ونهاد ها نوشته شود که در این صورت فقه ما کاربردی و کار گشا می شود. اگر این کار را نکنیم به جای آن علوم انسانی سکولار مدیریت را به عهده میگیرد. اگر ما درصدد تدوین ان رساله ها برآمدیم، در حوزه ها مختلف کاستی ها و خلاء ها مشخص می شود. مثلا در مالکیت فکری، فرهنگ، فلسفه هنر و .. فرعیات مختلفی مطرح می شود که نیازمند کار فقهی است. اگر بتا باشد که فقه الحکومه که یک فقه مدیریتی است، ساختار بندی شود، باید با رویکرد ناظر به مقام عمل باشد.

ما قبل از ورود به ساختار فقه القضاء باید اصولی را به عنوان زیرساختاهای حوزه قضاء در خصوص حکومت و فقه و به خصوص فلسفه فقه القضاء را بیان کنیم. دسته دیگر بازدهی این ساختار را در مقام عمل بررسی کنیم. ما مجموعه موادی که در فصل 11 قانون اساسی آمده است را باید بررسی کنیم به هر حال خبرگان قانون اساسی عناصر دقیقی را مد نطر داشته اند. باید فقه القضاء علاوه بر فنی و مضبوط بودن باید ناظر به مقام عمل و اجرا باشد. چون فقه القضاء یک بحث نظری محض نیست و برای اجرا و اداره شئون قضایی جامعه بنا شده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo