< فهرست دروس

درس تفسیر استاد علم ربانی بیرجندی

تفسیر آیات الاحکام

91/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علی عبد الله و رسوله سيّدنا ومولانا أبي القاسم محمّد اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد- وعلی آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علی أعدائهم أجمعين من الآن إلی قيام يوم الدين.
 آيات چهارگانه ابتداي سوره نساء به پايان رسيد اكنون آيات 20 تا 25 سوره نساء را شروع مي كنيم كه آنها نيز در مورد بحث نكاح است . أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم:
 « وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً*وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى‌ بَعْضُكُمْ إِلى‌ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً *وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبيلاً » (سوره النساء، آيه20 و 21و22).
 ابتدا واژگان آيات را بررسي مي كنيم « أَرَدْتُمُ» صيغه مخاطب از باب افعال و ماضي است. اراده به معناي قصد كردن چيزي است و در قرآن زياد به كار رفته است منتها اراده خداوند مساوي با انجام شدن است كن فيكون(فاصله اي بين اراده و مراد نمي بينيم) اما در انسان اراده قصد است و گاهي در خارج محقق مي شود و گاهي محقق نمي شود.كلمات(اراده، عزم، قصد: معناي آنان قريب به هم است) مريد: اراده كننده و مراد : اراده شده حال اين مراد انسان باشد يا شيء و كالا.«استبدال» از ماده بدل مي باشد كه به باب استفعال برده شده است و به معناي طلب تبديل مي باشد.«زوج» مشترك بين زن و مرد است و در قرآن براي هر دو، لفظ زوج به كار رفته و استعمال شده است.«مكان» اسم مكان و از كلمات ملحق به جامد است از ماده كون گرفته شده است.« آتَيْتُمْ» از ماده أتي كه به باب افعال رفته و دو مفعولي است.«قنطاراً» در معناي قنطار در لغت عرب اختلاف است آنچه كه اتفاقي بين لغويين است و هيچ شبهه اي در آن وجود ندارد اين است كه قنطار در معناي مال كثير استعمال مي شود ولي اين كه معناي لغوي و واقعي آن چيست؟ اختلاف است.قنطار به معناي پوست گاوي كه پر از طلا باشد آمده است. و قنطار از قنطرة به معناي پل نيز مي آيد چون اتصال بين دو جا را برقرار مي كند.« فَلا تَأْخُذُوا» أخذ در قرآن به دو معنا آمده است 1.أخذ اگر متعدي بنفسه استعمال شود به معناي گرفتن چيزي با دست و قدرت است و بعد از آن من جاره مي آيد. 2.أخذ به معناي مؤاخذه كردن كه با باء استعمال مي شود.« شَيْئاً» از ماده شاء يشيء شيئاً آمده است كه جمع آن اشياء است و غير منصرف مي باشد.«بهتاناً» بهتان بر وزن فُعلان است كه مصدر است از ماده بهت يبهت: در اصل لغت به معناي حيران و سرگردان شدن است ولي در اين آيه به معناي دروغ بزرگ و تهمت مي باشد.«إثم» به معناي گناه مي باشد.أّثِمَ: گناه كرد.تأثّم يتأثّم: به معناي پرهيز كردن از گناه است(باب تفعل گاهي به معناي ضد و عكس معناي ثلاثي مجرد مي آيد).«مبيناً» مبين يعني آشكار. ماده : بان و تبيّن و استبان و بيّن و أبان به يك معنا و يا قريب به يك معنا هستند كه تمام اينها هم براي لازم استعمال مي شوند و هم براي متعدي مثل : بيّن: روشن است. بيّن: روشن گردانيد.«أفضي» از ماده إفضاء به معناي ريدن به مقصود است.«ميثاقاً»از ماده وثق يثق ثقة مي آيد كه ميثاق مصدر ميمي است در اينجا به معناي پيمان . ( البته وزن مِفعال براي اسم زمان، اسم مكان، اسم آلت، مصدر ميمي، صيغه مبالغه نيز مي آيد كه بايد با قرينه تشخيص داده شود و جمع آنها مي شود مفاعيل كه البته صيغه مبالغه جمع ندارد) (جمع ثقة ثِقات مي باشد).
 «غليظاً»از ماده غلظ به عناي شدت و حدّت است.
 و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo