< فهرست دروس

درس تفسیر استاد علم ربانی بیرجندی

تفسیر آیات الاحکام

90/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمد لله ربّ العالمين و الصلاة و السلام علی عبد الله و رسوله سيّدنا ومولانا أبي القاسم محمّد اللّهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد- وعلی آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علی أعدائهم أجمعين من الآن إلی قيام يوم الدين.
 أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَﮤً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ* وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْل‌ﺔً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» (سوره النساء، آيه3 و 4).
 بحث ما در آيات اول سوره نساء بود چهار آيه اول سوره نساء را در باب آيات نكاح مطرح كرديم كه فقهاء اين چهار آيه را در بحث آيات الاحكام مورد بررسي قرار دادهاند. واژگان دو آيه اول بحث شد، آيات سوم و چهارم را بحث ميكنيم. (و إن خفتم...) ماده خاف يخاف با من و گاهي بدون من استعمال ميشود. و در جايي كه بدون حرف جارهباشد منصوب به نزع خافض ميباشد. خوف يعني ترسيدن، بيم داشتن. البته خافَهُ هم ميآيدكه متعدي است او را ترساند. تخويف باب تفعيل دو مفعولي است او را ترساند، برحذر داشتن. تخَوَّف: مطاوعه است يعني ترسيده شد. (جايي كه چيزي كم شود استعمال ميشود). ما از ماده قسط دو تعبير در قرآن داريم يكي قَسَطَ است «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» (سوره الجن، آيه15). قاسطون هيزم جهنم ميشوند اما ما در همين قرآن داريم كه «ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ» (سوره البقره، آيه282) اين به عدل نزديكتر است مقسطون داريم يعني كساني كه عادلند لذا بحثي در لغت قسط است چرا كه دو معنا ميشود قَسَطَ در ثلاثي مجرد به معني ظلم معنا ميشود. در ثلاثي مزيد باب افعال به معناي عدل معنا ميشود برخي گفتهاند قسط از اضداد است دو معنا داردو برخي ديگر گفتهاند خير قسط در ثلاثي مجرد به معناي ظلم است (ناصرالدين بيضاوي در متاب انوارالتنزيل) در ذيل آيه شريفه مقسطون ميگويد يكي از معاني باب افعال ازاله معناي ثلاثي مجرد بود (يعني فعلي كه به باب افعال برده ميشود معناي ثلاثي مجرد آن عكس ميشود) ازاله جور ميشود عدل. مانند آيه «إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى»(سوره طه، آيه15). خفي به معناي پنهان كردن است كه به باب افعال كه رفت اخفي: ازاله اخفاء ميشود يعني اَظْهَرَ. (فانكحوا) نكاح در ثلاثي مجرد يك مفعولي است در ثلاثي مزيد باب افعال دو مفعولي است. نكاح به معناي ازدواج و عقد نكاح است . مگر نكاح در آيه تحليل كه قطعاً به معناي عمل زناشويي است (زمخشري). مرحوم شهيد ثاني در مسالك الافهام ميگويد ما معتقديم در آن آيه شريفه هم به معناي عقد است و اما شرط بودن وطي در تحليل از سنت استفاده ميشود . (طاب) اجوف يايي است طاب يطيب: يعني پاكيزه بودن. نقطه مقابل آن خَبُثَ يَخْبُثُ ميباشد. (من النساء) من بيانيه است. مَثني: ثَني يثني: دولا شدن كه شكسته نشود، منعطف باشد و به معناي و رام شدن است. (وزن مَفْعَلْ و فُعال دال بر تكرار ميكند) كه به آنها معدول گويند. عدد كسري بر وزن فُعْلْ ميآيد. عَدَلَ يَعْدِلُ: به معناي عدالت داشتن است. عدالت با مساوات فرق ميكند. عدل: وضع الاشياء مواضعها. عدد اصلي و عدد ترتيبي مذكر و مؤنث دارد ولي عدد معدول و عدد كسري مذكر و مؤنث آن يكسان است. عدد اعشار در قرآن به كار نرفته است. أدني اسم تفضيل است از ماده دنو (دني و قَرُبَ: به معني نزديك شدن است) دُنيا: دنيا گويند چون نزديك شده نسبت به قيامت كه دور است. يك واژه ديگر هم داريم دَني يَدْنو دِناءَة. دَني: يعني پستي و پست شدن. (ألّا تعولوا) عال در لغت چند معنا دارد: عال يعول: ظلم كردن عال يَعوُل عيال و عيوله: خانواده پيدا كرد، عيال وار شد، خانوادهاش زياد شد، (ألّا تعولوا: ظلم نكنيد) عالي اليه: روي آوردن عال عنه: ظلم كردن. (صدقاتهن) ماده صَدَق اصل آن به معناي راستي است. صَدَق به سه شكل استعمال ميشود لازم، متعدي يك مفعولي، دو مفعولي. صدَّقَ با باء: يعني تصديق با عمق دل، صدَّق با لام استعمال ميشود. تصديق ظاهري، به مهر صداق ميگويند چون نشانه صداقت شوهر است. صدقه هم از همين باب است چون با دادن صدقه و كمك صداقت خودمان را به او نشان ميدهيم. زكات واجب: صَدَقه تعبير ميكند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo