< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

97/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 36 المراجعات و بررسي روايات ولايت

نقد کلام صاحب حجج دامغات در نبود احاديث متواتر در منابع شيعه

سخن درباره اين ادعاي صاحب «حجج الدامغات» بود که گفته بود: در شيعه روايت صحيح و متواتر وجود ندارد. در بررسي اين سخن به اينجا رسيديم که منابع حديثي شيعه در مرحله اول چهارصد کتاب و مصنف است که به «اصول اربعه مائه» معروف است. اين کتب مشتمل بر روايات ائمه طاهرين (ع) است که از سوي اصحاب آنان تاليف شده است. در مرحله بعد کتب اربعه: کافي، من لايحضر، استبصار و تهذيب قرار دارد. در گام بعد، مرحوم شيخ حر عاملي و علامه مجلسي و فيض کاشاني با سه کتاب ارزشمند حديثي با عنوان «وسايل الشيعه»، «بحارالانوار» و «الوافي»(که کتب اربعه را يک جا با نظمي ديگر تاليف کردند) قرار مي گيرند. سپس کتاب «مستدرک الوسايل» حاجي نوري و «جامع الاحاديث» مرحوم آيت الله بروجردي است که جامع کتاب وسايل و مستدرک و روايت ديگر است قرار دارد.

حاصل پاسخ اين شد که اولا کتب شيعه، در کتب اربعه منحصر نيست و اگر سخن شما که روايت متواتري در آنها نيست بر فرض درست باشد، در مورد مجموعه ديگر کتب حديثي شيعه قطعا باطل است. ثانيا استنادي که وي به کلام آيت الله خويي کرده است، برداشت نادرستي است .

 

تواتر احاديث شيعه در مساله امامت

در ادامه براي اثبات وجود احاديث متواتر در موضوع امامت به ذکر چند مصداق مي پردازيم:

1. مرحوم حر عاملي در کتاب «وسايل الشيعه»، در آغاز کتاب بابي را با عنوان مقدمه عبارت باز کرده و در آن 133 روايت را درباره ولايت نقل کرده است.[1]

اين احاديث از طرق عامه و خاصه نقل شده است . اگر حدودا نيمي از آنها را از عامه بدانيم و نيمي را تکراري، در حدود 30 روايت با عناوين مختلف درباره امامت اميرالمومنين (ع) باقي مي ماند که باز تعدادي فراتر از حد تواتر است. عناويني که نسبت به اميرالمومنين (ع) در اين باب آمده از اين قرار است: اميرالمومنين (ع) ولي و مولي بر مسلمين، حجت خدا پس از رسول خدا(ص)، امام مسلمين يا امام المتقين، خليفه رسول الله (ص)، سيد الناس بعد النبي (ص)، وصي رسول الله (ص)، سيد الاوصياء، کسي که اطاعت او پس از پيامبر (ص) بر مردم واجب است.

تواتر در طبقه اول

در اين طبقه حدود بيست صحابي قرار دارند . مرحوم حر عاملي از کتاب «کافي» نُه روايت درباره ولايت از اين روات نقل کرده است: فضيل بن يسار از امام باقر (ع)؛ زراره از امام باقر (ع)؛ عمر بن حريز از امام صادق (ع)؛ عبدالحميد بن علا از امام صادق (ع)؛ ابن ارزمي از امام صادق (ع)؛ عجلان بن ابي صالح از امام صادق (ع)؛ ابي حمزه از امام باقر (ع)؛ عبدالله بن عجلان از امام باقر (ع)؛ ابي بصير از امام صادق (ع).

مرحوم صدوق از سليمان بن خالد از امام صادق (ع)؛ عبدالعظيم حسني از امام هادي (ع)؛ اسماعيل بن نيشابوري از امام عسکري (ع)؛ زينب کبري (س) از حضرت زهرا (س)(همان خطبه فدکيه که در آن فرمود: «و ولايتنا امانا للامه»)؛ يونس بن ضبيان از امام صادق (ع)؛ ابن ابي نجران از امام رضا (ع) و مفضل بن عمر از امام صادق (ع).

شيخ طائفه نيز از چند صحابي روايت نقل کرده است که آنچه تا اينجا بيان شد غير از راويان تکراري است که در اين بحث از آنها نام نبرديم . سيد مرتضي نيز در رساله «المحکم و المتشابه» از تفسير نعماني از اسماعيل بن جابر از امام صادق (ع)؛ محاسن برقي از احمد بن خالد از معاذ بن مسلم و ديگران روايت نقل کرده است.

نکته

در تحقق تواتر، بنابر ديدگاه صحيح، تعداد رقم راويان شرط نيست، بلکه آنچه مهم است اين است که خصوصيات راويان به گونه اي باشد که از کلام آنها علم به صدور حديث از معصوم حاصل شود. در اينجا هر چند احتمال سهو يا کذب به درجه صفر نمي رسد اما آن قدر ناچيز است که از نظر عقلا کنار گذاشته شده و اطمينان عقلايي حاصل مي شود. در تواتر ويژگي افراد خيلي مهم است. گاه برخي افراد به جهت برخورداري از تقواي فوق العاده و نيز دقت نظر خيلي زياد، سخنشان به اندازه سخن چندين نفر اعتبار دارد. علاوه بر اينکه گاه برخي از راويان از سوي اهل بيت (ع) مورد توثيق قرار گرفته و کلامشان تضمين شده است.

کساني هم که عدد را در تواتر لازم دانسته اند، اگر تعداد راويان به ده نفر برسد آن را متواتر دانسته اند.

تواتر در طبقه دوم

در طبقه دوم راويان اين احاديث، حدود 19 نفر از راويان بدون تکرار قرار دارند که ابان بن عثمان، حريز بن عبدالله، هشام بن سالم ، ابن ارزمي، يونس بن عبدالرحمان، فضيل، علي بن ابي حمزه، عبدالله بن موسي الروياني، علي بن محمد، احمد بن محمد بن جابر، مفضل بن عمر، محمد بن سنان، هارون بن عمران، حسين بن سيف و علي بن حمزه از آن جمله اند.

تواتر در طبقه سوم

در طبقه سوم نيز حدود بيست نفر از راويان قرار دارند که برخي از آنان از اين قرار است: عباس بن عامر، محمد بن عبدالجبار، حسين بن سعيد، محمد بن عيسي، احمد بن محمد ابي نصر، جعفر بن بشير، علا بن رزين، محمد بن يعقوب، محمد بن سنان، علي بن عقبه و حسين بن ابي حمزه .

تواتر در طبقه چهارم

در اين طبقه نيز حدود بيست و سه نفر از راويان را مي توان نام برد مانند علي اشعري، حسين بن علي بن وشاع، صالح بن سندي، علي بن موسي، وراع، علي بن احمد، احمد بن ابي عبدالله، ابن ابي نجران و سعد بن زياد.

2. مرحوم مجلسي مي فرمايد روايات امامت اميرالمومنين (ع) در ابواب فراواني آمده است. اين کلام نشان مي دهد که در منابع شيعه روايات دال بر امامت امير المومنين (ع) متواتر است .

 

نکته اي در مورد احاديث ولايت

در يکي از اين روايات چنين آمده است : زراره از امام صادق (ع) نقل مي کند که فرمود: « بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ». زراره سوال کرد کدام يک از اينها افضل است . حضرت فرمود: « الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَ‌». سپس حضرت در ادامه فرمود: « أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَ يَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَ لَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ ثُمَّ قَالَ أُولَئِكَ الْمُحْسِنُ مِنْهُمْ يُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ.»[2] : اما اگر مردى همه شب عبادت و هر روز روزه دارد و همه مالش را صدقه دهد و همه عمرش حج كند و ولايت ولى خدا را نداند تا پيرو او باشد و همه كارش به راهنمائى او باشد، او را بر خدا عز و جل حق ثوابى نيست و از اهل ايمان نباشد، سپس فرمود: آنان هر كدام خوش كردار باشند، خدا به فضل و رحمتش او را در بهشت در آورد.

مرحوم مجلسي در شرح حديث مي فرمايد معناي آن (قسمت اخير) اين است که هيچ فردي هر چقدر هم عبادت کرده باشد بالذات حقي بر خداوند ندارد، زيرا بندگي وظيفه او بوده است. اما خداي متعال به فضل و کرمش، به نيکوکاران وعده ثواب داده و به وعده خود عمل مي کند. طبق اين وعده کسي که محسن است مي تواند ثواب را از خداوند طلب کند، اما اگر کسي ولايت نداشته باشد چون شرط وعده را عمل نکرده است حق مطالبه چيزي از خداوند ندارد، زيرا عبادتي که خداوند از وي خواسته عبادتي است که بر اساس کلام اهل بيت (ع) باشد. با اين حال خداي متعال محسنين از اين گروه را نيز دست خالي بر نمي گرداند.

ممکن است بگوييم طبق آيه موده که در آن فرموده است: ﴿قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنا﴾[3] و اينکه مفسرين گفته اند مراد از حسنه، مودت و محبت اهل بيت (ع) است، بگوييم مراد از محسنين در روايت نيز کساني است که محبت اهل بيت (ع) را در دل داشته باشند.

ما حصل ولايت اهل بيت (ع) که در روايات آمده است چهار امر است: ولايت محبت، ولايت علمي يا همان مرحجعيت علمي، ولايت به معناي زعامت سياسي، و ولايت تکويني.

مراجعه 36 در اينجا به پايان رسيد . در مراجعه 37 و 38 به بررسي معنا و دلالت ولايت در اين روايات مي پردازيم . در اين مراجعه شيخ سليم گفته است درست است که در اين روايات کلمه «ولي» آمده است اما اين کلمه مشترک ميان چند معنا است. شما چگونه مي گوييد که اين کلمه دلالت بر امامت مي کند؟ مرحوم شرف الدين سه بيان در اينجا آورده است که در جلسه آينده انشاء الله بيان مي شود.


[1] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج1، ص7- 19.
[2] کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص19.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo