< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

97/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نکاتي در تکميل حديث سد الابواب

نکته اي باقي مانده از درس قبل

گفته شد يکي از اشکالات ابن تيميه بر حديث اخوت وجود احاديثي است که مساله اخوت را در مورد ديگران و از جمله ابوبکر بکار برده است. وي گفته است اين مساله نشان مي دهد که اين مساله دلالت بر افضليت ندارد. گفته شد اخوت دو گونه بوده است: اخوت عام و اخوت خاص. احاديثي که اخوت درباره ديگران را بيان مي کند، اخوت عام است، منتهي يک فرد آن به جهت موردي جدا بيان شده است. در متن روايتي که درباره ابوبکر آمده اين عبارت قرار دارد: «أنت أخي في دين الله و کتابه». اين عبارت کاملا مشخص است که اخوت عام را بيان مي کند. ذکر اين مورد نيز به جهت جريان ازدواج با عايشه است.

 

بررسي حديث سد الابواب در آثار عالمان شاخص اهل سنت

گفته شد ابن تيميه و ابن جوزي حديث سد الابواب الا باب علي (ع) را جعلي دانسته اند. ابن کثير نگفته است اين حديث جعلي است اما در جايي گفته است درباره ابوبکر حديث صحيح داريم و لذا اين حديث صحيح نيست. البته وي در کتاب البدايه و النهايه چنين حرفي نگفته، بلکه در صدد جمع و توجيه بر آمده است. سلفي ها نيز که سخنان ابن تيميه را تابع النعل بالنعل قبول دارند، کلام ابن تيميه را تکرار کرده اند. ابومريم اعظمي در نقد کتاب «المراجعات» نيز احاديث سد الابواب را اباطيل و منکرات دانسته است. در نقطه مقابل، نظر مشهور اهل سنت است که اين روايات درباره اميرالمومنين (ع) درست است و واقعيتي را بيان مي کند بنابراين منکران حديث نادر هستند. معمولا کساني که در باره فضايل اميرالمومنين (ع) مطالبي نوشته اند چه کساني که کتاب جدايي در اين خصوص دارند همانند نسائي در خصائص و احمد بن حنبل در فضائل الصحابه و خارزمي در مناقب، و چه کساني که بابي از کتاب خود را به فضايل اختصاص داده اند مانند ترمذي و احمد بن حنبل در مسند، جريان سد الابواب و احاديث آن را آورده اند.

برخي از علماي شاخصي که اين روايات را نقل کرده اند از اين قرار اند:

1. امام احمد بن حنبل (م 241)، در مسند دو روايت از زيد ابن ارقم و سعد بن مالک (ابي وقاص) آورده است. المسند ج2، ص 239 ح 1511. ج14 ص 432 ح19183. وي در کتاب فضايل الصحابه سه روايت از زيد ابن ارقم، عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر آورده است. قطيعي نيز که افزودني هايي بر مسند دارد يک روايت ديگر اضافه کرده است. کتاب فضايل اهل البيت (ع) ص66، ح 78-109-247-297

2. از ديگر علماي تراز اول ديگر که احاديث سد الابواب را آورده حافظ ابوعيس ترمذي صاحب سنن (م 297) است. وي دو روايت را در معرفت الصحابه کتاب سنن از ابن عباس و ابو سعيد خدري آورده است. در حديث اول آمده است: «ان رسول الله امر بسد الابواب الا باب علي»[1] .

در روايت ديگر آمده است: قال رسول الله (ص) لعلي يا علي لايحل لأحد أن يجنب في هذا المسجد غيري و غيرک»[2] .

نکته: در مورد جريان سدالابواب، دو دسته روايات آمده است: در يک دسته تعبير «سد الابواب» آمده است و در دسته ديگر عبارت «لايحل لاحد ان يجنب او يسکن المسجد» آمده است. همان طور که مرحوم علامه اميني فرموده است در واقع دسته دوم ملاک دسته اول است. به تعبير ديگر اميرالمومنين (ع) از اين حکم تخصيص نخورده است بلکه همانند پيامبر (ص) تخصصا خارج است. يعني اينگونه نبوده که ايشان ملاک ساير صحابه را داشته است اما به خاطر وجهي خارج شده است نه اساسا از اصل خارج بوده اند .

جنابت به صورت عادي يک خباثت ظاهري و يک خباثت معنوي دارد . دستور اسلام به پرهيز از مسجد در حال جنابت به جهت آن خباثتي است که با اين مکان نمي سازد . پيامبر اسلام ص و اهل کساء و اهل بيت از اين دنانت و پليدي جنابت ظاهرا و باطنا منزه هستند لذا هيچ گونه تنافي مييان آنان و مکان نيست . به لحاظ فقهي جنابت حکمي دارد اما پيامد جنابت در مورد آن نيست . از جهت عقلي اين مساله امکان دارد از نظر نقلي هم به هم مقدار دليل داشته باشيم مي پذيريم . و لذا و لو به لحاظ فقهي بايد غسل کنند و خود را تطهير کنند . اين يک حکم ويژه است . روايتي در کتاب مناقب است که اميرالمومنين ع در يوم الشوري يکي از فضيلت هايي که بيان کرده همين است که فرموده آيه غير از شما در ميان شما کسي هست .... ابتدا مساله تطهير آمده و امام مي فرمايد مترتب بر آن من مجاز بودم در مسجد تردد کنم.

ترمذي بعد از نقل اين احاديث اين تعبير را آورده است. «هذا حديث حسن غريب». حسن در اصطلاح ترمذي به معناي روايت معتبر و کلمه غريب به معناي متفرد بودن آن است. طبق موازين علم الحديث، روايت غريب، اگر معارضي از روايات ثقات داشته باشد در اين صورت آن را کنار مي گذارند، اما اگر چنين نباشد و متن نيز منکر نباشد حديث مقبول است.

3. حافظ ابوعبدالله نسائي صاحب کتاب سنن کتاب مستقلي در فضايل اميرالمومنين ع دارد. ابن حجر در کتاب «الاصابه» مي گويد: «قد جمع النسائي خصائص علي ع باسانيد اکثرها جياد».

علماي تراز اول حديث مانند ابن حجر اينگونه کتاب خصائص نسائي را معتبر مي داند و لذا سخنان سست و ضعيف سلفي ها در مورد اين کتاب، صحيح نيست .

وي سه روايت آورده است. 38-43. بعضي از اين روايت ها طريق متفاوت دارد اما همه از سه صحابي نقل شده است.

4. حافظ ابوجعفر طحاوي مصري حنفي صاحب کتاب «بيان عقيده اهل السنه و الجماعه» (م 321) . شروحي بر اين کتاب نوشته شده که از جمله آنها شرح ابن عبد العز بنام «شرح العقيده الطحاوي» است که از کتاب هاي درسي است. وي همچنين کتاب مفصلي بنام «مشکل الاثار» دارد. ايشان در ج9، ص 178-199 چند روايت را نقل کرده است. وي روايت سد الخوخه را نيز نقل کرده است. ح 3545-3566.

5. حافظ سليمان بن احمد طبراني (م 360) . وي سه کتاب المعجم الکبير و الاوسط و الصغير دارد. ج2 ص 264 ح 2031 و ج12 ص 14 ح12722 . در معجم الاوسط ج4 ح ... از عبدالله بن عباس . جابر ابن سمره و سعد ابن ابي وقاص

6. حافظ ابوعبدالله حاکم نيشابوري . وي سه روايت آورده است از زيد ابن ارقم و عمر بن خطاب و سعد ابن ابي وقاص . وي روايت را صحيح مي داند خواه تصريح بکند يا نکند . طبق مقدمه اي که در کتاب خود آورده در صدد رواياتي بوده که از نظر اوشرايط روايت صحيح را داشتهاست . ج3 ح4631-4632-4601 .

7. علي بن محمد مغازلي شافعي م 534. شش رويات از علي بن ثابت سعد بن ابيي وقاص . عبدالله بن عباس ... مناقب علي ابن ... ص 251-261.

8. موفق ابن احمدخارزمي م ... چهار روايت آورده است از جابر بن عبد الله انصاري يا علي يحل لک في المسجد ما يحل لي . الا ترضي ان يکون ... قصه مشابهت هارون ع و اميرالمومنين ع در اينجا آمده است . ... يکي هم يوم الشوري . يکي هم در سخنراني امام در مسجد مدينه ابتداي خلافت عثمان. مناقب ص 109. و ر 354. ر 296 ...

9. محمد بن طلحه شافعي دو روايت آورده ص 83-84

10. سبط ابن حوزي وي از فضايل الصحابه نقل کرده و اشکالات سندي را متعرض شده و رد کرده است . جريان معارضيت با جديث خوخه را نيز گفته و رد کرده است . تذکره الخواص الامه ص 70-71

11. محب الدين طبري کتاب ذخائر العقبي في مناقب ذوالقربي . ج1 ص 376-377. چهار روايت آورده است . و کتاب الرياض النضره في مناقب العشره ج3و 4ص 106 در آنجا شش روايت آورده است .

12. حافظ ابراهيم جويني خراساني در قرن 7 و 8 . کتاب فرائد السمطين از بريده عبدالله مسعود .... و خودش گفته از 30 نفر از صحابي نقل شده است . ج1 ص 207-208

13. حافظ نورالدين هيثمي کتاب مجمع الزوائد در چندباب ايناحاديث را آورده است و درباره بعضي روايات اظهارنظر کردهاست . ج9 ص 114

14. ابن حجر عسقلاني در دو کتاب فتح الباري في شرح صحيح البخاري ج... القول المسدد في الذب عن مسند امام حنبل . ص 19-24.

15. جلال الدين سيوطي م 911. درچند کتاب از جمله الحاوي للفتوا بعد از نقل روايت سد الابوب مي گويد با اين روايت صحيح بلکه متواتر ثابت شد که پيامب از فتح کشوده شدن به مسجد منع کرد و به ابوبکر اجازه نداد. در کتاب اللئالي المسنوعه ج1 ص 347-350

16. ابن کثير دمشقي در کتاب البدايه و النهايه

17. ابن احمد حلي درسيره حلبيه

فراتر از اينکه اينها متواتر هستند و نيز قاعده يقوي بعضها بعضا .... برخي از اسناد را نيز بررسي کنيم تا روشن شود از جهت سند نيز معتبر است .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo