< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

97/12/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ضرورت اجتهاد کلامي و روش آن

بررسي اعتبار علم اطمينان آور در اعتقاداتکلام آيت الله فاضل لنکراني

در ادامه نقل آراي برخي از صاحب نظران درباره اينکه آيا امارات که مفيد ظن است و در اصول فقه معتبر شناخته شده در اعتقادات نيز اعتبار دارند يا نه، به کلام آيت الله فاضل لنکراني مي رسيم. ايشان با استناد به اين که دليل عمده بر حجيت خبر واحد ثقه و ظواهر قرآن کريم و ديگر امارات ، مانند يد که اماره ملکيت است ، سيره عقلا است که مورد تاييد شارع مقدس قرار گرفته است ، تاکيد نموده است که سيره عقلا مقيد به اين نيست که موارد ياد شده اثر عملي براي انسان داشته باشد تا حجيت آن به احکام فقهي اختصاص يابد، بلکه سيره عقلا مطلق است . از باب مثال عقلا همان گونه که اگر به آمدن زيد از سفر علم قطعي داشته باشند ، از وي خبر مي دهند، هر گاه فرد موثقي آن را نقل کند نيز از آن خبر مي دهند، خواه آمدن زيد براي آنان اثر عملي داشته باشد يا نداشته باشد، و همان گونه که اگر کلام گوينده يا نويسنده صريح در مطلبي باشد، به آن اخذ و استناد مي کنند، هر گاه مطلب مزبور، مدلول ظاهر کلام باشد و قرينه اي عقلي يا نقلي بر خلاف آن وجود نداشته باشد نيز به آن استناد مي کنند، خواه مربوط به عمل باشد يا مربوط به عمل نباشد.[1]

 

کلام آيت الله منتظري

آيت الله منتظري مهم ترين دليل جواز يا وجوب تقليد از مجتهد عادل در احکام ديني را سيره عقلا دانسته و گفته است: در سيره عقلا، قول اهل خبره و رد وثوق، مفيد علم اجمالي و اطمينان نسبت به چيزي است که درباره اش نظر مي دهد، لذا تقليد، اعتبار يا حجيت تعبديه ندارد، و ادله نقلي دال بر جواز يا وجوب تقليد نيز بر حجيت تعبدي آن دلالت ندارد، بلکه بيان گر اين مطلب اند که فرد عامي يا جاهل با رجوع به مجتهد که اهل خبره در احکام ديني است، نسبت به حکم شرعي، علم اجمالي و بسيط پيدا مي کند و از آن جا که علم حجيت ذاتيه دارد،‌ علم مزبور براي او حجت و معتبر است.[2]

 

کلام آيت الله سبحاني

آيت الله سبحاني در کتاب «اصول الحديث و احکامه»[3] در بحثي با عنوان «من تقبل روايته و من ترد»، ابتدا شرايط قبول روايت را در شش فقره بيان مي کند و سپس دلايل حجيت خبر واحد که عبارتند از بناء عقلا و پاره اي از آيات و روايات را بيان فرمود مي گويد: هر چند اطمينان عرفي طبق تعريف منطقي، ظن به شمار مي آيد اما در نزد عرف علم است، و آن، نقطه مقابلي است که در آيه شريفه ﴿وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم﴾[4] آمده است. بنابراين نهي در آيه شامل اطمينان عرفي نمي شود، زيرا اين اطمينان از جنس علم است. ايشان همچنين مي فرمايد: در بحث استصحاب بيان شده که مراد از روايات «لاتنقض اليقين بالشک»، يقين منطقي نيست که اعتقاد جازم موافق با واقع است، بلکه مراد حجت شرعي است. بنابراين هر جا اين گونه باشد که مورث اطمينان باشد و براي نفس آرامش و سکون حاصل شود، معتبر است و خبر ثقه از همين قبيل است.

تا اينجا روشن شد که علمي که در آيات بيان شده معنايش اوسع از علم در منطق است، لذا اگر مخبر ثقه خبري بياورد که مفيد اطمينان باشد علم آور بوده و مشمول آيات ناهي از ظن نمي شود.

 

کلام آيت الله معرفت

آيت الله معرفت نيز با استناد به اين که حجيت خبر ثقه تعبدي نيست، بلکه مستند به سيره عقلا است، ياد آور شده است که از نظر سيره عقلا خبر ثقه جنبه کاشفيت از واقع دارد و آنان با خبر ثقه همان گونه برخورد مي کنند که با علم و يقين شخصي خود. و از طرفي، آيات ناهي از ظن نيز ناظر به ظن لغوي است نه ظن منطقي. و ظن لغوي عبارت است از مطلبي که مستند به دليل معتبر نباشد و ناشي از وهم و خيال باشد . بنابراين، آيات شريفه، ظن منطقي يعني آنچه يک طرف نسبت، راجح است و مستند به دليل است را شامل نمي شود. [5]

تکيه کلام آيت الله معرفت بر روي سيره عقلا است، و بيان مي دارد که حجيت خبر ثقه تعبدي نيست بلکه از نظر سيره عقلا، خبر ثقه جنبه کاشفيت از واقع دارد. اين نکته در کلام ايشان قابل توجه است که در مورد خبر واحد گاه به وصف نفسي آن نظر مي شود و سخن از اطمينان و سکون نفس است و گاه نظر به جنبه کاشفيت آن مي شود، و ايشان نگاه دوم را مطرح کرده اند.

علم از صفات حقيقيه ذات الاضافه است به اين معنا که يک طرف اضافه آن به عالم و يک طرف به معلوم بر مي گردد. حقيقي بودن علم به اين معنا است که صفتي در درون عالم واقعا ايجاد مي شود (بر خلاف صفت ذات اضافه اي مانند فوق و تحت که صرفا انتزاعي بوده و در عالم خارج چيزي بنام فوقيت و تحتيت وجود ندارد).‌ در اثر علم، حالتي در فرد ايجاد مي شود که قبلا وجود نداشته است.

اما وجهي که به معلوم بالعرض بر مي گردد، ارتباطي است که نفس با آن معلوم پيدا مي کند. همان طور که در اثر علم حالت نفساني جزم براي فرد حاصل مي شود، جنبه کاشفيت از واقع نيز براي علم وجود دارد. مراد از کاشفيت داشتن از واقع اين است که سر خود نيست و نگاه به بيرون دارد .

 

کلام آيت الله مصباح يزدي

ايشان ظن قوي و بلکه ظن عادي را مصداق علم عرفي دانسته است : «مرتبه کامل علم عرفي آن است که انسان اطمينان پيدا کند، يعني احتمال خلاف آن در ذهن انسان نيايد، يا اگر بيايد به آن اعتنا نمي کند . بنابراين، علم قطعي ظن اطميناني و حتي ظن عادي، مصاديق علم عرفي مي باشند. خيلي چيزهايي که ما معتقديم و روي آن حساب باز مي کنيم، يک ظن هفتاد درصدي بيش تر نيست، ولي مي گوييم، مي دانم».

جمع بندي اين مباحث و بيان ادله موافقين و مخالفين انشاء الله در جلسه آينده بيان مي شود .

 


[1] مدخل التفسیر، آیت الله فاضل لنکرانی ص186-188.
[2] دراسات فی ولایة الفقیه، آیت الله منتظری، ج2، ص102- 103.
[3] اصول الحدیث و احکامه، آیت الله سبحانی، ص130.
[5] مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سال اول، شماره اول، ص142-146.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo