< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

97/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ضرورت اجتهاد در علم کلام و کيفيت آن

 

عرصه هاي مختلف اجتهاد در علم کلام

گفته شد اجتهاد در علم کلام در دو قلمرو کلي صورت مي گيرد: قلمرو وحياني و قلمرو غير وحياني. در قلمرو غير وحياني پنج عرصه براي استنباط و کسب آموزه هاي اجتهادي وجود دارد: هستي شناسي، خودشناسي، خداشناسي، جهان شناسي و جامعه و تاريخ.

عرصه اول که بررسي هستي است، عمدتا توسط علم فلسفه صورت مي گيرد. در اين علم احکام کلي هستي و وجود بيان مي شود. البته علم کلام نيز در اين قلمرو کار مي کند و به اثبات علت اولي مي پردازد. متکلم با تفکر در هستي، برهان امکان و وجوب را بدست آورده و به اثبات واجب و صفات او مي پردازد.

سوال و جواب

وجود مسائل کلي فلسفي در متون کلامي چه وجهي دارد؟

در متون کلامي مسائل هستي شناسي فلسفي نيز مطرح شده است. اين ورود دو وجه مي تواند داشته باشد:

1. جنبه استطرادي دارد و اين مباحث به صورت مستقيم جز مسائل کلامي نيست، مانند اينکه متکلمين مي خواستند نظر فلاسفه را بررسي کنند.

2. جنبه ديگر اين است که از باب مبادي و مقدمات مباحث عنوان شده است، زيرا اين آموزه ها در مباحث خداشناسي و ساير مباحث کلامي به کار مي آيد.

سوال و جواب

چرا فلاسفه در مباحثي مانند الهيات بالمعني الاخص پاي خود را در کفش متکلمان کرده و مباحثي کلامي را در مباحث خود آورده اند؟

پژوهش فيلسوف به ما هو فيلسوف، در مورد هستي به ما هو هستي است. علت اين که آنان وارد مباحث کلامي نيز شده اند اين است که آنان علاوه بر جنبه فلسفي، يک عالم دين دار نيز هستند و لذا از آموزه اي فلسفي براي مباحث ديني مانند مبدا و معاد استفاده کرده اند.

نکته: در مباحث فلسفي بحث واجب الوجود و خواص آن در دو جا مطرح شده است: در بخش تقسيم وجود به واجب و ممکن و اينکه خواص هر کدام چيست. و دوم در بحث مستقل با عنوان الهيات بالمعني الاخص.

طبق آنچه گفته شد مي توان وجهي براي ديني ناميدن فلسفه بدست آورد. در مورد اينکه آيا فلسفه مي تواند ديني و غير ديني باشد ديدگاه هاي مختلفي مطرح شده است. برخي گفته اند فلسفه، ديني و غير ديني ندارد، بلکه نهايت بايد سخن از فلسفه دين داران و فلاسفه غير دين دار زد. اما طبق آنچه گفته شد مي توان گفت فلسفه ديني عنوان صحيحي است و معناي آن اين است که مباحث فلسفي از باورهاي ديني تاثير پذيرفته است. در وجه تسميه نيز عرف حاکم است و در عرف ادني مناسب به گونه اي که بيگانه خوانده نشود کافي است.

فلسفه دين غير از فلسفه ديني است. فلسفه دين يعني پژوهش بيروني درباره دين، که علمي درجه دوم است اما فلسفه ديني، نگاه دروني به آن است. فلسفه دين غير از دين و فلسفه هنر غير از هنر است.

نکته: اگر متکلمي وارد مباحث فلسفي نشود رسالت کلامي خود را انجام داده است کما اينکه بعضي از متکلمين شاخص وارد اين مباحث نشده اند. همين گونه است حال فيلسوفي که مباحث کلي وجود را بيان کرده و وارد الهيات خاص نشده است.

 

نکته اي در مورد کتاب «اصل الشيعه و اصولها»

شيخ محمد حسين آل کاشف الغطا کتابي دارد بنام «اصل الشيعه و اصولها» که توسط آيت الله مکارم بنام «اين است آيين ما» ترجمه شده است. وي اين کتاب را در نقد احمد امين نوشته است. جريان آن نيز به اين صورت بوده که دانشجوي شيعي از عراق در مصر درس مي خواند و احمد امين و پيروان او بر عليه شيعه بحث مي کردند. اين جوان در عراق خدمت آل کاشف الغطا رسيده و جريان را مي گويد و درخواست نوشته اي مي کند تا بتواند عقايد شيعه را مطرح کند. مرحوم محمد حسين، کتاب مختصر «اصل الشيعه و اصولها» را مي نويسد و در آن کتاب به احمد امين مي گويد آنچه من نوشته ام مختصر عقايد شيعه است اگر مفصل آن را مي خواهيد به تجريد و اسفار رجوع کنيد.

تا اينجا بيان شد که يکي از عرصه ها براي اجتهاد کلامي عرصه هستي شناسي است. فلاسفه و متکلمان در اين عرصه به تفکر و انديشه پرداخته اند. عرصه دوم خدا پژوهي است که صفات ثبوتي و سلبي خداي متعال بيان مي شود . عرصه سوم نيز انسان پژوهي و عرصه چهارم عالم پژوهي است.

يکي ديگر از عرصه هايي که مي تواند براي استنباط آموزه هاي اعتقادي مورد کاوش و اجتهاد قرار گيرد، جامعه و تاريخ است. پژوهش در اين عرصه ما را به خاستگاه دين مي رساند و نشان مي دهد که دين خاستگاه فطري دارد.

يکي از کتاب هايي که براي مطالعه در اين زمينه خوب است، کتاب «دين پژوهي» است . اين کتاب بخشي از کتاب «دايره المعارف دين» است که چند هزار دانشمند در نوشتن آن شرکت کرده اند. اين کتاب تحت نظر ميرچاالياده نوشته شده است.

انشاء الله در جلسه آينده به سراغ اجتهاد در حوزه منابع وحياني مي رويم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo