< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

94/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوه بيان شده برای وصف دينی بودن علم

تأملی در وجه دينی بودن علم بر اساس قول و فعل الهی

يکی از وجوهی که برای دينی بودن علم بيان شده آن است که موضوع علم قول يا فعل الهی باشد. بر اين اساس دو حوزه علم دينی در جامعه وجود دارد: يکی حوزه های علميه که محور و موضوع پژوهش در آنجا قول الهی است و ديگری دانشگاه ها که محور پژوهش در آنجا فعل الهی است .

دو اشکال بر اين وجه گرفته شده بود که بيان شد اين دو اشکال وارد نيست. اما نکاتی در مورد اين وجه قابل تامل است:

1. نکته اول آن است که آيا اينکه گفته شده محور بحث در حوزه های علميه قول الهی است، جامعيت دارد؟ در مورد علم تفسير و حديث اين سخن صحيح است زيرا در اين دو علم، قول الهی به صورت مستقيم و يا غير مستقيم مورد بررسی قرار می دهد. (قول پيامبر و امام، همان قول خدای متعال است که به واسطه وحی دريافت شده است. امام صادق (ع) می فرمايد: «حَدِيثِی حَدِيثُ أَبِی وَ حَدِيثُ أَبِی حَدِيثُ جَدِّی وَ حَدِيثُ جَدِّی حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‌»[1] ) اما اين سخن در مورد علوم حوزوی ديگر مانند علم فقه، کلام، فلسفه، ‌ادبيات و مانند آن صادق نيست. توضيح اينکه موضوع علم فقه - همان طور که عالمان اين فن بيان کرده اند - افعال عباد و يا احکام الهی است. فقيه در اين علم بدنبال آن است که احکام الهی را از منابع نقلی و عقلی استنباط کند، و احکام، افعال تشريعی الهی است نه قول الهی. موضوع علم کلام نيز شناخت خداوند و صفات و افعال او است. برخی نيز گفته اند موضوع اين علم، عقايد دينی است. اعتقادات دو جهت و سويه دارد: يک سويه آن به انسان بر می گردد که از اين جهت فعل اوست و جهت ديگر به بايد ها و نبايدهای الهی بر می گردد. اما اينها هيچ کدام جزء قول الهی به شمار نمی آيد. علم فلسفه و منطق و ادبيات نيز همين گونه است .

ممکن است گفته شود مراد از پژوهش علمی در قول الهی، قرار گرفتن آن به عنوان موضوع علوم حوزوی نيست بلکه مراد آن است که يا موضوع پژوهش آن علم و يا دليل آن علم، قول الهی باشد. مثلا در علم فقه از ادله فراوان نقلی استفاده می شود لذا بر اين اساس، فقه نيز علم دينی خواهد بود. حضرت آيت الله جوادی نيز به اين نکته توجه داشته و می فرمايد: «در اين صورت از يک سو علوم و دانش طايفه ای از مشتغلين به دين شناسی که متمرکز بر ادله نقلی هستند و در حوزه های علمی به فهم و تفسير آنچه خدا گفته مشغول اند و قول خدا محور و موضوع تلاش علمی خويش قرار داده اند، دينی و اسلامی است ».[2]

اما اين کلام نيز خالی از مناقشه نيست زيرا در اين علوم، از دلايل مختلفی استفاده می شود مثلا در علم تفسير از دلايل ادبياتی، فصاحت و بلاغت و حتی علوم تجربی نيز بهره گفته می شود. مفسر برای شرح و تفسير آيات تنها به خود قرآن رجوع نمی کند بلکه به معرفت های بيرونی مانند منطق، علوم تجربی و ... نيز مراجعه می کند. بنابراين، تعبيری که آيت الله جوادی در اينجا فرموده اند، تعبير دقيقی نيست.

2. در مورد علوم دانشگاهی نيز اين تعبير که آنها در صدد پژوهش در فعل الهی هستند، تعبيری جامع الاطراف نيست. بله در علوم طبيعت شناسی اين مطلب پذيرفته شده است اما در دانشگاه ها علوم انسانی نيز مورد پژوهش قرار می گيرد. موضوع علوم انسانی، انسان است اما نه کينونيت آن (که در علم طبيعت شناسی مورد بررسی قرار می گيرد) بلکه مراد اموری است که مربوط به حوزه افعال ارادی انسان است. در اين علوم، کنش ها و واکنش ها و رفتارهای انسان مورد توجه و مطالعه است.

البته می توان اين مناقشه را دفع نمود به اين صورت که بگوييم اين امور با واسطه به پژوهش در فعل الهی می پردازند. رفتارهای انسان از دو بُعد مورد بحث قرار می گيرد: يکی از جهت تکوينی و ديگری از جهت بايدها و نبايدها . از بعد تکوينی همه چيز به خدای متعال باز می گردد زيرا اوست که بشر را به گونه آفريده که در شرايط مختلف، خواص مختلفی دارد. از بُعد ديگر، بايدها و نبايدها در صورتی که با ساير دستورات الهی هماهنگ باشد، دينی خواهد بود و اگر چنين نباشد علمی سکولار است. روی همين نکته است که به عالمان علوم تجربی توصيه می شود به نقل به صورت جدی اهتمام داشته باشند و در صورتی که خود توانايی ندارند از اهل فن در اين زمينه استفاده کنند.

اساسا بيشترين دغدغه در مورد علم دينی، مربوط به علوم انسانی است و الا در حوزه علوم طبيعی چندان مشکلی وجود ندارد.

3. در کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دينی» دو عبارت بيان شده که در ظاهر امر ناسازگار است. در جايی آمده است: «علم اگر علم باشد، نه وهم و خيال و فرضيه محض، هرگز غير اسلامی نمی شود. علمی که اوراق کتاب تکوين الهی را ورق می زند و پرده اسرار و رموز آن را بر می دارد به ناچار اسلامی و دينی است و معنا ندارد که آن را به دينی و غير دينی و اسلامی و غير اسلامی تقسيم کنيم».[3] «به همين قياس ما هرگز فيزيک و شيمی غير اسلامی نداريم. علم اگر علم است نمی تواند غير اسلامی باشد، زيرا علم صائب تفسير خلقت و فعل الهی است و تبيين کار خدا حتما اسلامی است، گر چه فهمنده اين حقيقت را در نيابد و خلقت خدا را طبيعت بپندارد».[4] سپس اين تشبيه بيان شده که اگر غير مسلمانی قرآن را تفسير کرده باشد و کار او بر اساس قواعد تفسيری به درستی اجرا شده باشد و نتيجه ای از آيات قرآن بگيرد، علم او دينی خواهد بود. (اين مساله از سوی برخی دانشمندان غير مسلمان صورت گرفته است. کتابی است بنام «قرآن را چگونه شناختم» نوشته کنت گريک، ترجمه ذبيح الله منصوری، که کتاب خوبی است. نويسنده می گويد: من سی سال درباره قرآن پژوهش کرده و با دانشمندان مختلف درباره قرآن مکاتبه و گفتگو کرده ام و بايد اعتراف کرد که قرآن يک جاذبه فوق العاده و عميق دارد. دانشمند ديگر، جرج لابن فرانسوی است که کتاب قطوری درباره مبانی قرآن نوشته است).

در اين عبارات به صورت مطلق بيان شده که علم، در صورتی که علم باشد در هر حوزه ای بلاشک دينی خواهد بود. اما در بخش ديگری از کتاب برای دينی بودن علم، شروطی لازم شمرده شده است «اگر خواستيم علوم تجربی و متون درسی دانشگاهها اسلامی گردد بايد اولا عنوان طبيعت برداشته شود و ...»[5] . اکنون وجه جمع اين دو گونه عبارت چيست؟ به نظر می رسد در عبارت اول يک اصطلاح و کاربرد علم مورد نظر است و در عبارت ديگر اصطلاح ديگر. علم در يک کاربرد به معنای گزاره ها و تصديقات علمی است، مثلا نظريه جاذبه زمين يک گزاره علمی است. در اين کاربرد هر گزاره ای که مطابق با واقع باشد، پرده ای از عالم خلقت را کشف کرده است و لذا دينی خواهد بود. طبق اين اصطلاح تنها گزاره ای علمی است که کاشف از واقع باشد و الا علم نبوده بلکه جهل مرکب است.

در کاربردی ديگر علم، به معنای شاخه های علمی و صناعت علمی است. علم در اين کاربرد به معنای مجموعه ای از گزاره ها است که حول محور واحدی جمع شده است، مانند علم فيزيک، شيمی و غيره. علم از اين جهت متشکل از گزاره های مختلفی اعم از يقينی و ظنی و صحيح و نادرست است اما به مجموع آنها علم گفته می شود. مثلا در فلسفه هم نظريه اصالت الماهيه مطرح است و هم اصالت الوجود و قطعا يکی از آنها صحيح است اما با اين حال همه آنها داخل در علم فلسفه است. و يا در علم فقه درباره نماز جمعه چند نظريه مطرح است: برخی آن را واجب تعيينی و برخی واجب تخييری می دانند؛ برخی مستحب و برخی حرام می داند. در ميان اين نظريات تنها يکی درست و ما بقی غلط است اما علم فقه بر همه اين گزاره ها صدق می کند. در اين کاربرد ديگر نمی توان علم را در هر صورت دينی دانست بلکه علمی در اين کاربرد دينی است که شرايطی را همان طور که حضرت آيت الله جوادی بيان فرموده اند دارا باشد .

 

نکته ای در باره خداشناسی

علم ما به ذات الهی علم به وجه است نه کنه آن، زيرا خدای متعال نامحدود است و ما محدود، و هيچ گاه موجود محدود نمی تواند به موجود نامحدود احاطه پيدا کند. اين دليل، واضح است. بنابراين ما به کنه ذات و صفات الهی علمی نداريم اما به وجه الهی علم حضوری و حصولی داريم. اينکه گفته شده:

«عنقا شکار کس نشود دام باز گير آنجا هميشه باد به دست است دام را»

به اين معنا است که هيچ کس حتی معصومين نمی تواند به کنه الهی علم پيدا کند. خدای متعال موجودی انحصار طلب است اما اين ويژگی او به حق است يعنی حقيقتا چنين است. و يا کبريايی و تکبر (دارای مقام والا بودن)، شأن اوست و غير او کسی نبايد ادعای اين صفت را کند. حضرت اميرالمومنين (ع) درباره شناخت خدای متعال و توانايی و عدم توانايی انسان در اين باره می فرمايد: « لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه‌ »[6] سخن زيبايی است که بهتر از اين نمی توان بيان کرد. حضرت می فرمايد: خداوند کسی را بر حدود صفات خويش آگاه نکرده است، زيرا اولا او حدی ندارد، پس سالبه به انتفاع موضوع است. ثانيا ما محدود هستيم و ظرفمان کوچک و لذا شناخت نامحدود برای ما ممکن نيست. اما از آن سو خداوند در مورد شناخت خويش، در آن حدی که بر ما لازم است، راه را نبسته و بر ديده ها پرده نينداخته است. اينکه می گوييم او واحب الوجود بالذات، بسيط الحقيقه است همه معرفت ما به ذات الهی است.


[2] منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، حضرت آیت الله جوادی، ص140، ط اسراء.
[3] منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، حضرت آیت الله جوادی، ص143، ط اسراء.
[4] منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، حضرت آیت الله جوادی، ص144، ط اسراء.
[5] منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، حضرت آیت الله جوادی، ص141، ط اسراء.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo