< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

92/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مساله شرور و برهان نظم
بررسی و حل شبهه الم و درد
مرحوم حکیم سبزواری برای حل این شبهه که در مساله شرور مطرح شده دو پاسخ بیان فرمودند:
پاسخ اول حاجی سبزواری
حاصل این پاسخ آن است که فرمودند: ما قبول داریم که الم شریت دارد و شریت آن نیز امری وجودی است اما الم از آنجا که از سنخ اعراض است دارای دو حیثیت وجود نفسی و وجود قیاسی است (عرض ماهیتی است که وجود فی نفسه او عین وجود لغیره اوست ). حقیقت الم به لحاظ ماهیت خودش (وجود فی نفسه ) شر نیست بلکه مصداق خیر است زیرا هر موجودی به لحاظ ذات و ماهیت خودش خیر است. الم از این حیث ناملایمتی ندارد اما از آنجا که وجودش در موضوع قرار گرفته نسبت به آن ناملایم و شر است. بنابراین شریت الم ذاتی نیست بلکه اضافی است. و این مانند همه مواردی است که چیزی برای خودش خیر است اما ممکن است نسبت به دیگری شر باشد مثل زهر مار، چنگال عقاب و ... . البته دو فرق بین الم و این موارد وجود دارد:
1-در غیر الم، شریتی که عارض می شود از سنخ عدمی است مثلا زهر مار به جهت از بین بدن سلامتی یا نابودی دیگری، شر به شمار می رود اما شریت الم، امری وجودی است.
2-در غیر الم، ملازمه ای نیست که دائما موجود درنده یا گزنده برای غیر خودش شر باشد بلکه این شریت گاهی پیدا می شود اما الم دائما همراه شریت و ناراحتی است.
بنابراین شریت الم اولا وجودی است ثانیا لازمه لاینفک آن است اما این دو فرق، فارق نیست و همان حکمی که آنجا آمده در اینجا نیز جاری است. آنچه مهم است تفاوت شریت در وجود نفسی و قیاسی است. در الم نیز مانند آن موارد وجود نفسی اش خیر و وجود قیاسی اش شر است. بر این اساس چه شریت را امری وجودی بدانیم یا عدمی، شبهه ثنویون حل می شود زیرا شر از جنبه قیاسی شی حاصل می شود و جنبه قیاسی و نسبی نیازمند جعل مستقل نیست و بالتبع حاصل می شود. آنچه نیازمند جعل مستقل است وجود نفسی است که آن هم خیر است .
نکته: برای حل شبهه شرور دو فرمول از طرف بزرگان بیان شده است: یکی عدمی دانستن شرور است که در این صورت دیگر نیازمند جاعل نیست؛ و دیگر نسبی و قیاسی دانستن شرور است. توضیح اینکه شر یا از اول امری عدمی است مانند نابینایی و جهل و یا یک امر وجودی که در نسبت به خودش خیر و کمال است اما در قیاس با غیر شریت معنا پیدا می کند. طبق آنچه بیان شد این گونه دوم نیز خود دو قسم است: یکی اینکه آن جنبه قیاسی خود عدمی باشد مانند زهر مار و یا آن جنبه قیاسی وجودی باشد مثل الم. اما در هر دو صورت حکم آن ثابت است و چون قیاسی و نسبی است نیازمند جعل مستقل نیست.
نکته ای در مباحث معرفتی:
شیوه صحیح در مباحث مختلف معرفتی این است که ابتدا کلام بزرگان آن رشته اعم از کلام، فقه، تفسیر و سایر علوم به خوبی فهمیده شود. باید اصل را در این بررسی بر این گذاشت که آن بزرگان درست و صحیح فهمیده اند. نباید مانند برخی افراد به خاطر حس برتری جویی و شهوت نقد، در همان ابتدا با دید نقد وارد شد و سخن بزرگان را ضعیف شمرد. البته فهمیدن کلام بزرگان نیز امری ساده نیست، گاه دیدگاه آنان در آثار مختلفی آمده است و به صرف رجوع به یک اثر نمی تواند نظر ایشان را فهمید. بله بعد از این مرحله اگر عیبی یافت شد با احترام کلام ایشان مورد نقد قرار گیرد.
پاسخ دوم حاجی سبزواری
ایشان جواب دیگری نیز بیان کرده و فرموده اند: الم همان طور که برای متألم باعث ناراحتی و رنج است منشأ خیرات فراوانی نیز برای او می باشد لذا شریت آن قلیل و خیریت آن کثیر است و طبق قاعده، اگر موجودی خیرش کثیر و شرش قلیل باشد، مانعی ندارد که از فاعل حکیم صادر شود بلکه اگر فاعل حکیم به خاطر شر قلیل، از ایجاد خیر کثیر دست شوید، مرتکب شر کثیر شده است که با حکمت وی منافات دارد.
ایشان این مطلب را در دو جا آورده اند :
1- حاشیه بر اسفار اربعه: « ثم إن فيها من الخيرات الإضافية ما لا تعد و لا تحصى فإنها من حيث الإضافة الصدورية- إلى القلم الأعلى خيرات حيث إن المعلول ملائم علته و مقتضى ذاتها و كذا من حيث إن السعداء و المقربين بها يرتقون إلى المقامات العالية من الصبر و الرضا و التسليم و غيرها و كذا بهذه الإدراكات المولمة يحصل الاطلاع على أحوال أهل الابتلاء فيستغيثون و يغاثون »[1] ایشان می فرماید درست است که الم باعث ناراحتی و رنج است اما همین دردی که برای جسم تلخ است، اگر خوب مدیریت شود برای روح می تواند پلکان ترقی شود.
2- ایشان در شرح منظومه می فرمایند: « و إن كان في الاستضرار أيضا انتفاعات و إصلاحات للنفوس و أجور مضاعفة للصبر و التسليم عليه. »[2]
قرآن کریم و روایات نیز به مساله مدیریت تلخی ها و ناکامی ها پرداخته و برای صابران اجر فراوانی ذکر کرده اند؛ قرآن کریم می فرماید «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب»[3] صابران اجر و پاداش خود را بى‌حساب دريافت مى‌دارند. این حقیقت چه بسا برای ما در دنیا به خوبی روشن نباشد زیرا ما در دنیا در ظلمت کده قرار داریم. هر کس به شرط آنکه در مسیر الهی باشد و بتواند آلام و رنج ها را به درستی مدیریت کند بهره های فراوانی بدست می آورد. به همین خاطر است که گفته اند:
« هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند »
اشکال و جواب
ممکن است در اینجا گفته شود شما از کجا می گویید شری که در عالم طبیعت قرار دارد شر قلیل و خیرات آن کثیر است؟ وقتی به این عالم رجوع می کنیم می بینیم اینگونه نیست؛ حیوانات و انسان ها دچار آلام و رنج های فراوانی هستند، چگونه با توجه به این همه آلام و ناراحتی ها می توان آن را مصداق خیر کثیر دانست؟
در پاسخ به این اشکال باید دانست که درست است که آلام فراوانی در عالم یافت می شود اما علاوه بر فوائد معنوی که بر آنها مترتب است و در کلام مرحوم حاجی هم بیان شد، این آلام دارای فوائد طبیعی و دنیوی فراوانی نیز هست مانند این که این آلام باعث رشد علم در حوزه های مختلف شده است و نیز باعث شده هنگامی که فردی دچار الم می شود نسبت به درمان و سلامت خویش هوشیار تر شود. بنابراین هر چند آلام دارای تلخی هایی هست اما وقتی با فواید آن می سنجیم مصداق خیر کثیر خواهد بود .
پاسخ دیگر این است که موجودات عالم به لحاظ کمال، مراتب مختلفی دارند. موجودی که دارای کمال بالاتری است مقصود از خلقت بوده و مراتب پایین تر در خدمت او هستند. بر این اساس جمادات، نباتات و حیوانات همه در خدمت انسان می باشند. انسان ها نیز برای انسان های خوب و کامل هستند. مقصود از خلقت عالم طبیعت نیز همین انسان های کامل است که دارای مراتب صبر و رضا و تسلیم و مانند آن است. آلام و رنج ها نیز برای انسان های کامل، خیر و عامل رشد و باعث ارتقاء معنوی آنها می شود. بنابراین نباید مساله را صرفا از جنبه کمی مشاهده کرد، آنچه مهم است جنبی کیفی قضیه است .




[1] الحکمه المتعالیه، صدرالمتالهین، ج7، ص 64، ط: دار احیاء التراث.
[2] شرح المنظومة، حکیم سبزواری، ج‌1، ص366، ط: نشر ناب.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo