< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

92/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: مباحث مقدماتی برهان نظم و اتقان صنع
 بررسی اشکالاتی بر برهان نظم بر پایه حساب احتمالات
 در جلسه قبل بیان شده که حضرت آیت الله جوادی بر برهان نظم بر اساس حساب احتمالات چند اشکال وارد نمودند که در کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» آمده است. اولین اشکال ایشان این بود که فرمودند « حساب احتمالات، احتمال وقوع تصادفي و اتفاقي يك مجموعه را گر چه به سوي صفر ميل مي دهد و ليكن هرگز به صفر نمي رساند و به همين دليل تنها براي‌ اطمينان عرفي و يقين روانشناختي مفيد است و هيچ گاه يقين علمي به دنبال نمي‌آورد.» [1] اما همان طور که گفته شد این اشکال وارد نیست. زیرا عقلا تصادفی و بدون حساب و طرح واقع شدن پدیده ای که دارای نظم و اتقان است را نشدنی می دانند و بر دارا بودن فاعلی آگاه و مختار در آن یقین دارند. بله این حکم بر اساس عقل سلیم عرفی صورت می گیرد نه عقل فلسفی و ریاضی اما همان طور که گفته شد عقل سلیم عرفی نیز مرتبه از عقل به شمار می آید و ربطی به یقین روانشناختی به معنای احساسات و هیجانات ندارد.
 اشکال دوم
 ایشان در اشکال دیگری می فرماید: « دوم: در صورتي كه وجود مدبري حكيم به شيوه اي عقلي اثبات نشده باشد و احتمال وقوع تصادفي هيأت موجود برود، بين احتمال وقوع نظام موجود و يا نظام احسن با احتمال وقوع هر يك از حالتهاي ممكن و يا متصور و از جمله با احتمال وقوع بدترين و زشت ترين مجموعه، تفاوتي نخواهد بود و در اين صورت چون يكايك شكلهاي متصور با يكديگر سنجيده شود، از جهت احتمال، امتيازي بين هيچ يك از آنها با ديگري نيست.
 امتياز وقتي به وجود مي آيد كه احتمال وقوع چند مورد با يكديگر جمع شود و يا اين كه احتمال وقوع نظام موجود و يا نظام احسن در برابر ديگر احتمالهايي قرار گيرد كه در رديف آن قرار دارند، در اين حال هر چه احتمال وقوع نظام احسن به سوي صفر ميل كرده باشد، احتمال ظهور طرف مقابل كه حاصل جمع ديگر احتمالها است به يك نزديك خواهد شد و ليكن نكته مهم اين است كه واقعيت خارجي همواره يكي از حالتهاي مفروض است و جامعي كه بين چند حالت و يا بين همه حالتهايي كه غير از نظام احسن هستند، در نظر گرفته مي شود، يك امر ذهني است و به بيان ديگر، در واقع همواره يكي از شكلهاي متصور تحقق مي پذيرد و آن شكل هر كدام كه باشد احتمال مساوي با احتمال نظام موجود و يا نظام احسن خواهد داشت.» [2]
 حاصل سخن ایشان این است که اگر وضعیت موجود عالم را به صورت تک به تک در نظر بگیریم و آنان را به صورت فردی بسنجیم درجه احتمال ها با هم یکسان و برابر است اما اگر مجموع را یک طرف قرار دهیم و با طرف مقابل بسنجیم در این صورت احتمال بیشتر دارای امتیاز خواهد بود. اما مجموعه وجود خارجی نداشته بلکه امری ذهنی و انتزاعی است و آنچه در خارج واقع می شود همواره یکی از صورت های محتمل است . و این صورت ها با هم یکسان است در این میان نیز فرقی بین بهترین هیات و ترکیب با بدترین ترکیب نمی کند و احتمال هر کدام با دیگری برابر است.
 نقد و بررسی
 در اینجا سوال می کنیم که آیا واقعا در صورتی که موارد احتمالی را به صورت تک تک مورد سنجش قرار دهیم از نظر احتمال یکسان خواهد بود؟ روشن است که چنین نیست. اگر احتمالات پدیده را رتبه بندی کنیم ترکیبی که بهترین بوده و دارای پیچیدگی زیادی است در رتبه اول قرار می گیرد . احتمال وقوع تصادفی این رتبه به صورت تصادفی و خود به خودی بسیار ضعیف است. حال ترکیبی که در یک درجه پایین تر قرار دارد، احتمال تصادفی بودن در آن کمی بالاتر می رود. این سیر ادامه دارد تا می رسد به ترکیبی که اضعف ترکیب هاست. این ترکیب مایل به صفر است و به وجود آمدن تصادفی آن از احتمال بالاتری برخوردار است. بنابراین احتمالات دارای شدت و ضعف و قابل درجه بندی است. در هیات های احتمالی عالم طبیعت نیز همین امر صادق است. یک ترکیب و هیات آن در عالی ترین سطح قرار دارد که بالاتر از آن قابل فرض نیست و آن همان نظام احسن است. مسلما درجه احتمال وقوع این هیات به صورت تصادفی بسیار پایین تر از هیاتی است که به صورت درهم و برهم قرار گرفته و نظم آن نزدیک به صفر است. حضرت آیت الله سبحانی نیز در نقد به این اشکال مثالی را بیان فرموده اند. ایشان می فرماید: به عنوان نمونه جمعیتی را در نظر بگیرد که دارای هزار نفر است . از میان آنها 999 نفر، سفید پوست و یک نفر سیاه پوست است. حال اگر مدالی را در میان آنها پرتاپ می کنیم، احتمال اینکه از بین آنها انسان سیاه پوست به مدال دست یابد خیلی ضعیف و در حد یک هزارم است. به همین خاطر است که اگر مدال به آن فرد سیاه پوست برسد عقلا با نگاه تعجب آمیزی نگاه می کنند. روشن است که احتمال دستیابی انسان سیاه پوست به مدال با احتمال دست یابی انسانی سفید پوست یکسان نیست. آری در صورتی که سفید پوستها یک طرف و سیاه پوست یک طرف قرار می گرفت احتمال برابر می شد .
 بنابراین باید دانست که هر چقدر ترکیب پدیده ای پیچیده تر باشد احتمال تصادفی آن از نظر عقل کمتر خواهد بود و عقل هرگز احتمال آن را با احتمال وقوع آن از طرف فاعل آگاه مختار یکسان نمی داند. اساسا خود احتمال امری مقول به تشکیک است .
 اشکال سوم
 حضرت آیت الله جوادی در اشکال سوم به برهان نظم بر تقریر حساب احتمالات می فرماید « سوم: حساب احتمالها به شرحي كه گذشت در هيچ حالت حتي در موردي كه نسبت به يك پديده خاص و نه جامع ذهني در نظر گرفته مي شود ناظر به اوصاف حقيقي و واقعي آن پديده نيست، بلكه از اعتبارهاي ذهني و عملي انسان است و اگر حكايتي براي آن باشد تنها در قياس با مقدار اميد و انتظار انسان بوده و كشفي حقيقي نسبت به جهان خارج ندارد.
 حساب احتمالها براي عقل عملي و براي تنظيم رفتار فردي و اجتماعي مفيد بوده به همين جهت در علومي كه كشف حقيقت و واقع در آن كمتر مورد نظر بوده و كاربرد عملي آنها تعيين كننده و مفيد است، استفاده از حساب احتمالها پر رونق بلكه ضروري و لازم است و ليكن در مسائل فلسفي و الهي كه متفكّر در جستجوي حقيقت به‌تفكر و تأمل مي پردازد و به كمتر از يقين دل نمي بندد، استفاده از آن بي فايده و خطا است. » [3]
 ایشان می فرماید: احتمال، امری است که حالتی از انسان را بیان می کند و توصیفی از خارج به ما نمی دهد لذا با احتمال قوی و ضعیف نمی توان خارج را وصف نمود. با توجه به این مطلب می گوییم که حساب احتمالات در حوزه عقل عملی می توان مفید باشد اما در حوزه عقل نظری تاثیری ندارد. به همین خاطر اگر مورد ما مربوطه به عقل عملی باشد مانند اینکه فرد می خواهد در باره مساله ای تصمیم بگیرد در این صورت حساب احتمالات برای تصمیم گیری او مفید و سودمند است اما در حوزه عقل نظری که مربوط به هست ها و واقعیتها است حساب احتمالات و شدت و ضعف احتمالات تاثیری نخواهد داشت.
 برهان نظم نیز چون می خواهد درباره واقعیت حکم کند،‌ لذا حساب احتمالات که مربوط به حوزه عقل عملی است در آن کارایی ندارد. این مانند همان بحثی است که در فلسفه با عنوان «الشی ما لم یجب لم یوجب » معروف است. در آنجا نیز برخی گفته اند برای تحقق شی ضرورت لازم نیست بلکه اگر اولویت نیز باشد کافی است. در حالی که این سخن پذیرفته شده نیست.
 نقد و بررسی
 این سخن درست است. اما همین مطلب در مورد خود یقین نیز جاری است. یقین و ظن نیز اموری مربوط به نفس است و وصف خارج نمی باشد. آنچه وصف واقع است عبارت است از وجوب ، امکان و امتناع. اینها اموری هستند که کاشف از واقع بوده و از مفاهیم فلسفی هستند.
 اما در مورد برهان نظم بر اساس حساب احتمالات، اگر ملاک در این برهان را عقل فلسفی و ریاضی بدانیم این اشکال وارد است زیرا عقل فلسفی در مورد حساب احتمالات هرگز به محال بودن طرف مقابل حکم نمی کند اما اگر در حساب احتمالات ملاک و معیار را عقل سلیم عرفی بدانیم در این صورت دیگر این اشکال وارد نیست زیرا این عقل در اینجا به یقین می رسد و وقوع پدیده منظم را از روی صدفه محال می داند . حال این استحاله وصف خارج است.
 
 * * *


[1] تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی، ص 245، ط مرکز نشر اسراء
[2] تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی، ص 245، ط مرکز نشر اسراء
[3] تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی، ص 245 و 246، ط مرکز نشر اسراء

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo