< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

92/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: برهان نظم و اتقان صنع در خداشناسی
 در جلسه قبل برخی از تعاریفی که برای برهان نظم شده بود بیان شد. از این برهان گاه با عنوان اتقان صنع و برهان احکام نیز یاد شده است لذا نمونه هایی از تعاریفی که در مورد اتقان و احکام بیان شده بود نیز مورد بررسی قرار گرفت .
 تعریف و برهان نظم در کلام استاد مطهری
 شهید مطهری نظم را نقطه مقابل تصادف قرار داده و آن را به معنای علیت گرفته اند و نیز گفته اند علیت در این جا دو مطرح است: علیت فاعلی و علیت غایی. مراد از علیت در برهان نظم علیت غایی است نه علیت فاعلی . زیرا علیت فاعلی طبیعی که در اینجا مطرح است هرگز نمی تواند ما را به ماوراء الطبیعه برساند و وجه آن این است که در فاعل های طبیعی تسلسل محال نیست و می توان سلسله علل فاعلی طبیعی را به صورت نامتناهی فرض کرد. به همین خاطر است که ماتریالیست ها می توانند نظم را در عالم را بپذیرند اما در عین حال به موجودی ماوراء طبیعت معتقد نباشند .
 ایشان در همین زمینه نقدی هم بر دکتر بازرگان دارد که در کتاب «راه طی شده » خواسته است از راه نظم به مبدا فاعلی برسد. زیرا همان طور که گفته شد از وجود فاعل های طبیعی نمی توان نتیجه گرفت که فاعل ماوراء الطبیعی نیز وجود دارد.
 بله در صورتی که مراد از فاعل در اینجا، فاعل به معنای فلسفی یعنی معطی الوجود باشد در این صورت می توان از آنها، فاعل ماوراء الطبیعی را اثبات نمود. اما در این صورت این برهان، دیگر برهان نظم نخواهد بود بلکه برهان امکان و وجوب خواهد بود. آنچه در اصطلاح علم، فاعل شناخته می شود در حقیقت معدات است نه فاعل حقیقی. و آنچه محال است تسلسل در در ممکن الوجود ها است که نمی توان برای آنها یک سلسله بی انتها فرض کرد.
 حاصل کلام شهید مطهری این است که ایشان از دو نظم سخن به میان می آورد: نظم فاعلی طبیعی و نظم غایی . نظام ناشی از علل فاعلی طبیعی ما را به منشا ماورائی عالم نمی رساند مگر اینکه مراد ما از فاعل به اصطلاح فلسفی باشد که در این صورت دیگر برهان نظم نخواهد بود بلکه برهان دیگری می شود. نظم دوم، نظم غایی است. نظم غایی به معنای ارتباط میان اجزاء پدیده برای رسیدن به هدف و مقصد مشخصی را گویند. مثلا اجزاء چشم با هم در یک ارتباط منظم و هماهنگ هستند و نتیجه « دیدن و مشاهده» را به همراه دارد. این غایت بدون دانایی ، تدبیر، اراده و انتخاب محال ایجاد شود .
 کلام ایشان در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» چنین است: « نظام فاعلى علت و معلول مى‌تواند در مسائل توحيد مورد استفاده قرار گيرد ولى به مفهوم فلسفى علت و معلول نه به مفهوم علمى آن. مفهوم علمى علت و معلول عبارت است از رابطه و پيوستگى وجودى حوادث زمانى كه متواليا يكديگر را تعقيب مى‌كنند و در متن زمان پشت سر يكديگر قرار گرفته‌اند. اما مفهوم فلسفى آن از يك تحليل عقلى سرچشمه مى‌گيرد كه هر حادثه به دليل علائم امكان، «ممكن» شناخته مى‌شود و به دليل نياز ذاتى ممكن به علت حدوثا و بقائا، وجود علتى مقارن و همزمان و محيط بر او كشف مى‌شود، سپس آن علت مقارن در ميان دو فرض «ممكن» و «واجب» قرار مى‌گيرد و بنا بر فرض ممكن بودن، به دليل امتناع تسلسل در علل مقارنه، وجود واجب در رأس سلسله اثبات مى‌گردد.
 از نظر فلسفه، عللى كه علوم آنها را «علل» مى‌شناسند معدّاتند نه علل، و به عبارت ديگر مجرا مى‌باشند نه ايجاد كننده و آفريننده. در اين گونه علل، تسلسل- یعنى رشته بى‌نهايت- به هيچ وجه امتناع ندارد. » [1]
 شهید مطهری می فرماید: در علت های فاعلی طبیعی چون مقارنت شرط نیست و ممکن است فاعل از بین برود اما معلول همچنان باقی باشد - مثل فوت بنایی که ساختمانی را ساخته است - لذا تسلسل علت ها به بی نهایت، عقلا محال نیست. علل فاعلی علمی مجرا و زمینه ساز هستند بر خلاف علل وجودی که باید هم زمان با معلول باشد و معلول حدوثا و بقائا به آنها نیازمند است در نتیجه تسلسل آنها محال است زیرا زمان محدود است و بی نهایت فاعل وجودی در آن معنا ندارد .
 بعدا گفته می شود که غایت مندی جهان و اینکه این غایت ما را به علت ماوراء الطبیعی می رساند بر یکی از این سه امر تکیه دارد: یا بر یک اصل فلسفی مانند اصل سنخیت تکیه دارد و یا بر یک عقل ریاضی و حساب احتمالات متکی است و یا یک مساله عرفی است که بر عقل متعارف تکیه دارد .
 تعریف و برهان نظم در کلام آیت الله جوادی و آیت الله سبحانی
 تعبیر حضرت آیت الله جوادی و آیت الله سبحانی نیز درباره برهان نظم بیان شد. این دو بزرگوار تعبیر مشابهی در این زمینه داشتند . فرمودند: نظم عبارت است از هماهنگی میان اجزاء یک پدیده و پدیده ها با هم که نتیجه و هدفی بر آن مترتب می شود. آیت الله جوادی در کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» می فرماید: « نظم، ناظر به هماهنگی بین چند عنصر یا عضو است و هماهنگی که در مقابل هرج و مرج است مفهومی آشکار دارد . هماهنگی همواره بین چند امر در ارتباط با یک هدف و غرض است. » [2] . آیت الله سبحانی نیز می فرماید «نظم یک نوع رابطه هماهنگ میان اجزای یک مجموعه برای تحقق یافتن هدف مشخصی است به گونه ای که هر جزئی از اجزاء مجموعه مکمل دیگری بوده و فقدان هر یک سبب می شود که مجموعه هدف خاص و اثر مطلوب را از دست بدهد. » [3]
 تعریف و برهان نظم در کلام پل ادوارد
 نویسنده کتاب خدا در فلسفه نیز در باره این برهان گفته است: مراد از نظم در یک پدیده عبارت است از به وجود آمدن یک الگو از ارتباط هماهنگ میان اجزاء مختلف. بعد می گوید : گاه مراد از آن نظم، زیبایی شناختی است و گاه نظم علی و گاه نظم غایی مورد نظر است . ایشان سپس گفته است اگر بخواهیم برهان نظم غایی را از نظم علی جدا کنیم و از آن برای اثبات خداوند استفاده کنیم باید چیزی را به آن اضافه کنیم و آن اینکه بگوییم آنگاه برهان نظم غایی ما را به این مقصود می رساند که در بر دارنده نتیجه ارزشمند و مفید باشد . و الا در صورتی که نتیجه ناچیزی بر آن بار شود، نمی تواند در اثبات خالق بکار آید . مانند اینکه بادی بوزد و به همراه خود ذراتی از غبار را در هوا پراکنده نماید. بر این ذرات به هوا برخواسته گاه نظم و غایتی مترتب می شود اما چون ارزشمند نیست لذا به کار ما نمی آید. چون نمی توان از این نظم بوجود آمده به یک علت دانا و شاعر رسید . زیرا هر فعلی قطعا دارای غایتی است و علت غایی برای هر پدیده ای لازم است اما تنها غایتی ما را به علت دانا می رساند که مهم و ارزشمند باشد .
 برهان نظم بر اساس علت صوری
 در مساله نظم از علت فاعلی طبیعی و علت غایی سخن به میان آمده اما سخنی از علت صوری نیامده است در حالی که اگر به درستی در آن دقت شود و جوانب مساله تفکیک گردد روشن می شود که علت صورتی نیز می تواند برای اثبات آفریدگار عالم به کار آید. علت صوری غیر از خود نظم و غیر از غایت نظم است . چینش منظم اجزاء در کنار هم و اندازه های متفاوت آنها صورت شی را نشانی می دهد . مثلا نوع دوختی که خیاط برای لباس استفاده کرده است و چینش منظم کوک های آن و اندازه هایی مختلفی که از کنار هم قرار گرفتن تکه های پارچه به وجود آمده صورتی که نشان می دهد. در اینجا نظری به فایده مترتب بر این نظم نداریم و چه بسا آنچه خیاط ساخته بی فایده نیز باشد اما همین صورت نیز می تواند در برهان نظم بکار آید. مثال دیگر منظومه شمسی است. بر سلسله این سیاره ها نظم و غایتی حاکم است اما نوع چینش آنها نیز که علت صورت آن است گویای ایجاد آنها از ناحیه خالقی ذی شعور است .


[1] مجموعه آثار، شهید مرتضی مطهری، ج6، ص869، ط انتشارات صدرا
[2] تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی، ص227 ، ط اسراء.
[3] مدخل مسائل جدید در علم کلام، آیت الله سبحانی، ج1، ص73، ط موسسه امام صادق (ع).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo