< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

91/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: راز گشای معجزات و رابطه آن با قوانین طبیعی و فلسفی
 بررسی فروض عقلی چیستی معجزات
 موضوع بحث پاسخ به این سوال بود که معجزات به عنوان یک باور دینی چگونه قابل توجیه است و راز آنها چیست؟ هماهنگی آنان با قوانین علمی و فلسفی چگونه است؟
 نتیجه و حاصل مباحث اخیری که درباره راز معجزات بیان شد این شد که خوارق عادات خصوصا معجزات و کرامات، صور مختلفی به لحاظ عقلی می تواند داشته باشد که در ذیل بین می شود :
 فرض اول :
 معجزات هم می تواند بی واسطه از خدای متعال صادر شود و هم به واسطه عوامل دیگری در طول اراده الهی واقع شود. همان طور که بین شد این مساله عقلی ممکن است و منعی ندارد هر چند از طریق عقل نمی توان به قاعده ای دست یافت که اصل اولیه در معجزات بی واسطه بودن آنهاست یا واسطه دار بود . بلکه گونه آن به مقتضای دلیل معجزه مشخص می باشد. اگر دلیل معجزه ،‌دلالت کند که معجزه بدون واسطه صورت گرفته ، حکم به آن می شود کما اینکه از ظاهر برخی از آیات قرآن استفاده می شود که گونه ای از معجزات و کرامات مانند رسیدن طعام برای حضرت مریم (س) به مشیت خاص الهی واقع شده است .
 فرض دوم :
 فرض دوم دخالت اراده و نفس صاحب معجزه و کرامت در تحقق آن است. از نظر عقلی معجزه می تواند غیر از مشیت الهی، توسط اراده و نفس صاحب معجزه صورت گیرد. در اینجا نیز دلیل عقلی به ما قاعده ای نمی دهد اما از ادله نقلی استفاده می شود که قاعده اولیه در معجزات وقوع آنها از طریق نفس نبی است .
 فرض سوم :
 خوارق عادات که تابع مشیت الهی و نیز تابع نفس صاحب معجزه است، دارای منشای در طبیعت و به صورت ناشناخته باشد. این فرض نیز از نظر عقل ممکن است اما بر حسب ادله عقلی یا نقلی موردی برای آن یافت نشده است لذا در حد بقعه امکان باقی می ماند.
 هماهنگی معجزات با قوانین فلسفی و علمی
 بنابر قاعده و اصل اولیه که از ادله نقلی استفاده می شود می توان گفت: هر گاه معجزه و کرامتی روی دهد بر اساس مشیت صاحب معجزه و کرامت بوده است مگر آنکه دلیلی بر خلاف آن اقامه شود که در این صورت آن مورد خارج می شود. این اصل با هیچ قانون فلسفی تعارض ندارد. اصل علیت که از اصول مسلم فلسفی است معنایش این است که هر پدیده ای که واقع می شود علت می خواهد. حال در همه صوری که در معجزه بیان شد قانون علیت جاری است . قانون سنخیت نیز در معجزات پا برجاست . زیرا اگر مساله از باب فاعلیت باشد که معطی وجود و کمال است می گوییم خدای متعال بالذات واجد همه کمالات وجودی است. پس اگر خدای متعال پدیده ای را خلق کند سنخیت برقرار است. اگر نفس نبی هم منشا این خارق العاده باشد باز سنخیت برقرار است زیرا وجودی برتر باعث ایجاد وجودی ادنی شده است.
 همچنین قوانین علمی نیز در معجزات نقض نخواهد شد . زیرا قوانین علمی از اساس مشروط است نه مطلق . هر قانون علمی را که بررسی کنید مشروط به تحقق شرایط و نبود مانع است . لذا کلیت قوانین علمی با توجه به آن شرط در نظر گرفته می شود . توجه به این نکته خیلی راه گشا است . توهمی که می شود این است که معجزات ناقض قانون طبیعی است . این توهم به این خاطر ایجاد شده که قانون علمی را مطلق تصور کرده اند در حالی که قوانین علمی بر خلاف قوانین ریاضی از ابتدا مشروط است . مثلا در جریان شکافته شدن دریا توسط عصای حضرت موسی (ع) قانون طبیعی می گوید: چنین امری دفعتا تا آنجا که اسباب عادی را شناخته ایم صورت نمی گیرد اما اینکه سبب طبیعی ناشناخته ای در کار باشد یا سببی ماوراء طبیعی باعث آن شود ، قانون علمی آن را نفی نمی کند. در حقیقت قانون طبیعی در اینجا بر نشدن چنین کاری ، مشروط به نبود نیرویی برتر است. این نکته جالت است که پزشکان وقتی از درمان بیماری ناامید شدند به اطرافیان بیمار می گویند بروید و دعا کنید. این سخن بیان همین مساله است که آنچه ما می گوییم مشروط به نبود سببی برتر است .
 اما قانون ریاضی مطلق است و هیچ شرطی بر نمی دارد . هر گاه مثلتی باشد مجموع زوایای آن برابر دو قائمه است . لذا خلاف آن به محال می انجامد ندارد و معجزات در امور محال واقع نمی شود زیرا امور محال نشدنی است . از حضرت امیر (ع) سوال شد آیا خدای شما می تواند جهان را درون تخم مرغی قرار دهد بدون اینکه چهان کوچک شده و تخم مرغ بزرگ شود؟ حضرت فرمودند « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُنْسَبُ إِلَى الْعَجْزِ وَ الَّذِي سَأَلْتَنِي لَا يَكُون‌» [1] خدای متعال به عجز نسبت داده نمی شود اما آنچه سوال نمودی ناشدنی است. آن حضرت در جای دیگر با این مضمون فرمودند: با این سوالی که کردی معلوم می شود که پذیرفته ای که خداوند می تواند تخم مرغ را بزرگ و دنیا را کوچک کند، حال بگو چه کسی غیر از خداوند می تواند چنین کاری انجام دهد « إِنَّ اللَّهَ لَا يُوصَفُ بِالْعَجْزِ وَ مَنْ أَقْدَرُ مِمَّنْ يُلَطِّفُ الْأَرْضَ وَ يُعَظِّمُ الْبَيْضَة » [2]
 معجزات و قوانین طبیعی در کلام متفکران غربی
 مساله معجزه و راز گشایی از آن ، از مسائل مشکل و مورد اهمیت است که حتی متفکرین غربی نیز به آن توجه کرده و در حل آن مانده اند. در کتاب عقل و اعتقاد دینی، مولفان کتاب ابتدا دیدگاه مکینون را نقل می کنند که معتقد است نمی توان هم قاعده ای را قبول کرد و هم استثنا را نسبت به آن پذیرفت، سپس به نقد آن پرداخته اند .
 «اجازه دهید نخست درباره این پرسش بحث کنیم که آیا نقض طبیعی ممکن است یا نه ؟ مکینون (- 1925) پاسخ منفی مردم پسندی به ما می دهد . او به ما می گوید که قوانین طبیعی چیزی نیست جز توصیفاتی ملخص از نحوه تحقق موجودات در عالم واقع . یعنی توصیفاتی از جریان بالفعل وقایع . بنابراین وقتی می گوییم که واقعه ای قوانین طبیعی را نقض کرده است در واقع گفته ایم که واقعه مورد بحث وقفه ای در جریان بالفعل وقایع است و البته این امری ناممکن است . او تصدیق می کند که چه بسا واقعا وقایعی رخ دهد که در حال حاضر با تلقی متعارف ما از نحوه تحقق امور تعارض داشته باشد . اما اگر آنچه در حال حاضر قانون طبیعی تلقی می کنیم حقیقتا نقض شود، ‌تنها نتیجه ای که می توان گرفت این است که قانون ناقض بوده است ... » [3]
 مولفان کتاب سپس بر این دیدگاه نقد وارد کرده و گفته اند: هم می توان قاعده ای را قبول کرد و هم استثنا بر آن قاعده را پذیرفت . اشکال آقای مکینون این است که خواسته است هر رخدادی که عالم رخ می دهد را از طریق امور مادی معنا کند .
 « اما این نوع استدلالها مورد مناقشه است . البته اگر فرض کنیم که تمام وقایع منحصرا علل طبیعی داشته باشند در این صورت هر واقعه ای که با قوانین طبیعی مربوطه ناسازگار باشد کفایت و جامعیت آن قوانین را در معرض تردید قرار می دهد . برای مثال فرض کنیم که یک لیوان آب ناگهان و خود به خود تبدیل به شراب شده است . اگر فرض کنیم که این واقعه معلول تاثیر یک علت طبیعی ناشناخته ( و چه بسا ناشناختنی ) بر روی خواص شناخته شده آب باشد، در این صورت باید آن دسته از قوانین علمی را که به ما می آموزند آب به طور طبیعی به شراب تبدیل نمی شود، ناقض تلقی کنیم .
 اما اگر فرض کنیم که تبدیل آب به شراب معلول تصرف مستقیم خداوند باشد در این صورت نمی توانیم قوانین علمی ای را که به ما می آموزند آب تحت هیچ شرایط طبیعی به شراب تبدیل نمی شود ناقص بدانیم . بلکه باید این اعتقاد را که می توان تمام وقایع را بر مبنای قوانین طبیعی تبیین کرد ناقص بدانیم . و اگر این طور باشد می توانیم بر خلاف مکینون مدعی شویم استثنا و قاعده تواما داریم (مگر اینکه بتوانیم نشان دهیم تصرف علل ما فوق طبیعی نا ممکن است ) » [4]
 اما آنچه اینان نیز گفته اند تنها نیمی از مطلب است . ما می گوییم اگر معجزه دارای قوانین طبیعی ناشناخته را نیز باشد باز نقض قانون طبیعی نقض نخواهد شد زیرا تاثیر اسباب طبیعی اولا منحصره نیست ثانیا مطلق نبوده و مشروط به عدم مانع است. قوانین طبیعی حقیقتا اثر گذار است اما به شرط اینکه عامل برتری آن را خنثی ننماید .
 بررسی نقد شهید مطهری بر آقای محمد تقی شریعتی
 شهید مطهری در کتاب نبوت، پیرامون بحث معجزات چند دیدگاه را بیان کرده و نقدهایی را بر آنها وارد می نماید. از جمله آنها نقدی است که ایشان بر آقای محمد تقی شریعی ( شریعی پدر ) وارد نموده است. اما بر اساس آنچه گفته شد این نقد وارد نیست. شهید مطهری گفته است آنچه امثال آقای شریعتی گفته اند با سخن اشاعره یکی است در حالی که اشاعره اصلا به علیت معتقد نیستند اما اینان می گویند علیت هست اما در خوارق عادات علت دیگری جای گزین این علت می شود . این بحث در جلسه آینده ان شاء الله پیگیری می شود.
 
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] توحید صدوق ، ص 130
[2] همان
[3] عقل و اعتقاد دینی ، ص 290 و 291
[4] همان

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo