< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

91/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: رابطه معجزات با نفس قدسی نبی
 ویژگی هایی لازم برای نبی در نگاه فلاسفه
 بیان شد که فلاسفه اسلامی برای نفس نبی سه ویژگی و خصوصیت بیان کرده اند که دو ویژگی مربوط به جنبه علمی و معرفتی و یک ویژگی مربوط به جنبه فعلی و عملی او می شود. این ویژگی ها از این قرارند:
 1- نبی باید از حقایق کلی که در عالم هستی وجود دارد مطلع باشد . او به جهت قدرت عقلی خویش با عالم عقول ارتباط پیدا کرده و از حقایق آنجا آگاه می شود و بر اساس این آگاهی هاست که به هدایت انسانها می پردازد .
 2- نبی همچنین باید از حوادث و جزئیاتی که در عالم رخ می دهد مطلع باشد. وی به جهت قدرت قوه خیال خویش با عالم مثال مرتبط می شود و به همین جهت است که به انذار و تبشیر مردم می پردازد .
 بر اساس مبانی عقلی، این دو ویژگی در نبی ثابت می شود زیرا رسالت نبی آگاه نمودن مردم از حقایق غیبی و انذار و تبشیر آنها است و این دو رسالت بدون آگاهی از این امور امکان پذیر نیست .
 3- خاصیت سوم نبی مربوط به قدرت نفسانی اوست که می تواند در عالم ماده تصرف نموده و در نتیجه مبدا خوارق عادات شود . اثبات این ویژگی از طریق مبانی عقلی همان طور که در جلسه قبل بیان شد دشوار است. در جلسه گذشته گفته شد چه بسا بتوان دلیل آن را در ملازمه میان کمال عقلی و معرفتی با کمال نفسانی پیدا نمود . اما با بررسی این امر نیز روشن می شود که این امر نیز نمی تواند به عنوان دلیل استفاده شود زیرا اگر بگوییم نفس پیامبر خود به مرحله ای می رسد که به عالم عقل یا مثال تبدیل می شود در این صورت می توان گفت چون نفس او در مرتبه بالا قرار دارد می تواند بر عالم مادون هم تصرف نماید . اما اگر بگوییم نفس نبی، عالم عقل و مثال را شهود می کند و از طریق وحی با آنها مرتبط می شود در این صورت چنین مساله ای ثابت نمی شود. تنها چیزی که در این صورت بدست می آید آن است که نفس نبی از سایر نفوس انسانی برتر است که می تواند به چنین شهودی بار یابد.
 این مطلب را به این بیان نیز می توان گفت که نفس نبی خواه در مرتبه علم کلی و خواه جزئی، فاعل نیست بلکه قابل است . او این حقایق را ایجاد نمی کند بلکه پذیرای آنهاست و ملازمه میان کمال عقلی و کمال نفسانی آن گاه است که نبی نقش فاعلیت در آن حقایق داشته باشد « وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليم‌ » [1] پیامبر اکرم (ص) تنها تلقی کننده و دریافت کننده وحی است و در آن هیچ گونه نقش فاعلی ندارد .
 بنابراین حاصل بحث این شد که از راه عقلی دلیلی بر ویژگی سومی که فلاسفه بیان کرده یافت نشد، هر چند راه در اینجا بسته نیست . اکنون به سراغ دلیل نقلی در این باره می رویم . نکته جالب در اینجا نیز اینکه استاد مطهری وقتی این مساله را بیان می کند می فرماید کسانی که این مطلب را برای نبی ثابت دانسته اند به آیات قرآن استدلال کرده اند .
 دلیل نقلی بر تاثیر نفس نبی بر معجزه
 آیات قرآن در این باره دو دسته اند :
 1- دسته اول آیاتی است که بیان می کند امور خارق العاده و کرامات از نفس نبی صادر شده است. حتی در برخی از آیات قرآن امور خارق العاده ای که جن ها انجام می دهند و یا کارهایی که ساحران انجام می دهند به نفس آنها نسبت داده شده است.
 سحر دو گونه است : گاه تنها امری چشم بندی است که هیچ گونه واقعیتی ندارد مانند آنچه ساحران در زمان حضرت موسی (ع) انجام دادند . قرآن کریم نیز می فرماید « فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‌» [2] . و گاه اموری واقعی هستند کما اینکه در آیه 102 سوره بقره به آن اشاره می فرماید « فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه‌ » [3]
 2- دسته دوم آیاتی است که به صورت کلی بیان می کند که معجزات از نفس نبی بر می خیزد، مانند آیه 78 سوره مومن « وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه‌»
 این مجموعه آیات شریفه ما را به این قاعده کلی رهنمون می سازد که معجزات و خوارق عادات انبیا ناشی از نفس و اراده آنها بوده است البته اراده و قدرتی که خداوند به آنها داده است . در این باره نمونه هایی از آیات قرآن را بیان می کنیم :
 الف) قرآن کریم در دو جا جریان زنده نمودن پرنده و شفا دادن بیماران را درباره حضرت عیسی (ع) بیان می فرماید « أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‌ بُيُوتِكُمْ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ » [4] و در جای دیگر می فرماید « وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‌ فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني‌ وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‌ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‌ بِإِذْني‌» [5]
 خلق در قرآن دو کاربرد دارد : ایجاد نمودن و ترکیب کردن . در اینجا به معنای ترکیب و طراحی کردن است . این دمیدن حضرت عیسی (ع) است که باعث می شود پرنده با اذن الله ایجاد شود . عبارت باذن الله نیز گویای آن است که طیر از طرف حضرت عیسی (ع) صورت می گیرد. « وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّهِ » در اینجا نیز آن حضرت می فرماید این من هستم که بینا می کنم و عیب را بر می دارم، و بالا این من هستم که مرده را زنده می کنم البته این کار خدای من بالاستقلال نیست بلکه به اذن الهی صورت می گیرد .
 ب) جریان حضرت سلیمان (ع) و مسخر بودن باد به امر ایشان « فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْري بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصاب‌ » [6] قرآن کریم می فرماید پس ما باد را مسخّر او ساختيم تا به فرمانش بنرمى حركت كند و به هر جا او مى‌خواهد برود! کلمه «سخر نا له الریح » به معنای اذن الله است که در جریان حضرت عیسی (ع) بیان شد .
 ج) در مورد غیر انبیاء یکی جریان آصف ابن برخیا است . وقتی برای ولی خدا چنین امری ثابت باشد به طریق اولی برای نبی ثابت است . « قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُك‌ » [7] حضرت سلیمان (ع) از حاضران جلسه خویش می خواهد که کدام یک می تواند تخت بالقیس پادشاه صبا را به اینجا بیاورد؟ آصف می گوید «انا اتیک به » من می توانم چنین کاری را در زمان بسیار کوتاهی انجام دهم .
 د ) مورد بعدی انجام امور خارق العاده توسط جن هاست . در همان جریان حضرت سلیمان (ع) یکی از جن ها گفت که من قبل از اینکه از جایت برخیزی این کار را می کنم « قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمينٌ » [8]
 ه) مورد بعدی جریان سحر است که قرآن کریم ضرر ناشی از سحر را به ساحران نسبت می دهد « ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ » [9]
 بنابراین از مجموعه این آیات بدست می آید که نفس و اراده نبی در ایجاد معجزه تاثیر و دخالت دارد . در این باره برخی از آیات به صورت کلی به این مساله اشاره دارد مانند آیه 78 سوره مومن « وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه‌» هیچ پیامبری جز به اذن الهی نمی تواند معجزه ای را بیاورد . در مورد این آیه دو نکته مورد توجه است :
  1. کلمه «یاتی به » به معنای یفعل است . کلمه یاتی در قرآن کریم کاربردهای متعددی دارد اما همان طور که در گذشته هم بیان شد مجموع این کاربردها گویای آن است که نبی خود چنین کاری را انجام می دهد . مثلا خداوند در مورد آوردن مثل قرآن می فرماید «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‌ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ » بقره ، 23 یعنی شما چنین کاری را انجام دهید . البته این امر مسلم است که از طرف نبی بالذات نیست بلکه بالغیر است .
  2. کلمه باذن الله نشان می دهد که فعل به خداوند به صورت مستقیم بر نمی گردد و الا دیگر اذن معنا نداشت . بلکه مراد فاعلیت در طول است . استاد مطهری در کتاب نبوت و علامه طباطبایی در المیزان به این مطلب اشاره نموده اند .
 استاد مطهری می فرماید «كلمه «باذن اللَّه» كه تو مى‌كنى ولى به اذن من مى‌كنى، صراحت دارد كه تو مى‌كنى ولى من خواسته‌ام كه تو بكنى و با عمل تو اين قضيه انجام بشود، كه بعضى آياتش را مى‌خوانم.
 مثلا در سوره مؤمن مى‌فرمايد: وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ‌ . اينجا وقتى مى‌خواهد نفى استقلال از پيغمبران بكند كه خيال نكنيد كه آنها از پيش خود هر كارى را بخواهند مى‌كنند، هر چه مى‌كنند به اذن پروردگار است، به اين تعبير مى‌گويد: و نرسد پيامبرى را و نيست اين قدرت (يا اين حق) براى هيچ پيغمبرى كه آيتى (معجزه‌اى به تعبير ما) از آيات را بياورد مگر به اذن پروردگار (او بياورد ولى به اذن پروردگار).» [10]
 علامه طباطبایی نیز می فرماید « فبين أن إتيان الآيات‌ المعجزة من الأنبياء و صدورها عنهم إنما هو لمبدإ مؤثر موجود في نفوسهم الشريفة متوقف في تأثيره على الإذن كما مر في الفصل السابق.
 و قال تعالى: «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى‌ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»: البقرة- 102.
 و الآية كما أنها تصدق صحة السحر في الجملة كذلك تدل على أن السحر أيضا كالمعجزة في كونه عن مبدإ نفساني في الساحر لمكان الإذن.» [11]
 پس از مجموع این مطالب این قاعده استفاده شد که معجزات انبیا از نفوس آنها صادر می شود . اما دلیل نقلی بر خلاف دلیل عقلی تخصیص بردار است . اگر موردی پیدا شود که امور خارق العاده از جانب نبی صورت نگرفته باشد در این صورت ، این دلیل تخصیص می خورد. قبلا نیز بیان شد که به لحاظ عقلی ممکن است که معجزه بدون واسطه از خداوند صادر شود . نمونه روشن این امر خود قرآن کریم است . قرآن با اینکه امری خارق العاده است اما فعل پیامبر اکرم (ص) نمی باشد . علامه طباطبایی در ذیل آیه 192- 194 شعرا « وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ (192) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ (193) عَلى‌ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ » می فرماید: این آیه دلالت می کند که قرآن لفظا و معنا فعل پیامبر نیست . [12]
 اهمیت انقلاب اسلامی و ولی فقیه و لزوم حفظ وحدت
 انسان موجود عجیبی است و نوعا رحم ندارد و به خونریزی می پردازد. الان در وضعیت موجود کشور ما که آمریکا و اسرائیل تلاش فراوانی می کنند تا ما را زمین بزنند یک عده انسان های نا آدم و زالو صفت برنج را وارد می کنند اما انبار می کنند و به مردم فشار می آورند . غربی ها آن قدر خبیث هستند که حتی دارو را نیز تحریم می کنند یعنی غیر انسانی ترین فشارها را بر ما تحمیل می کنند. اما کشور ما که توانسته هم در مقابل این توطئه های عجیب مقاومت نموده و هم به حرکت خود ادامه دهد و این امری معجزه آسا است . متاسفانه در داخل نیز برخی مسئولین غفلت می کنند و دعواهای بیهوده می کنند . به فرموده مقام معظم رهبری نباید کاری کرد که در زمین طرف مقابل بازی نمود . چرا دولت و مجلس در این سالگرد انقلاب اسلامی به جان هم می افتند؟ در حالی که باید کدخدا منشانه مسائل را حل کرد . مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در خراسان جنوبی فرمودند: از حالا تا انتخابات هر کس کاری کند که فضای کشور را متشنج کند خیانت نموده است. کسانی که ادعای پیروی از رهبری را دارند باید در عمل نشان دهند. این کشور ارزان بدست نیامده و ولایت فقیه چیز کمی نیست . ببینید همه جای دنیا آشوب است مگر ایران، با این همه توطئه که در مورد کشور ما صورت می گیرد اما امن ترین کشور، ایران است این نیست مگر به برکت ولایت فقیه . البته ایمان به خداوند و عنایات حضرت ولی عصر (عج) که لیلا و نهارا دعا می فرمایند جای خود دارد . آن حضرت فرمود «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء» [13] اما این امر از طریق ولی فقیه صورت می گیرد . ولی فقیه نقش عمود خیمه را دارد لذا باید قدر ولی فقیه را اولا و شخص ولی فقیه را ثانیا دانست . الحمدلله که مقام معظم رهبری مردی است دلسوز ، دانا، حکیم ، فرزانه ، خبیر ، جانباز و جهات فراوانی که دارند .
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] نمل ، 6
[2] طه ، 66
[3] بقره ، 102
[4] آل عمران ، 49
[5] مائده ، 110
[6] سوره ص ، 36
[7] نمل ، 40
[8] نمل ، 39
[9] بقره ، 102
[10] مجموعه آثار ، ج 4 ، ص 396
[11] المیزان ، ج1، 79 و 80
[12] المیزان ، ج 15 ، ص 315
[13] بحار ، ج 53 ، ص 175

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo