< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

90/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : رویکرد تفریطی نسبت به عقل در جهان اسلام

 در جلسه قبل بیان شد که در جهان اسلام سه رویکرد مختلف نسبت به عقل در حوزه احکام شرعی پدید آمده است : افراطی ، تفریطی و اعتدالی

 مقصود از رویکرد افراطی ، استناد به عقل ظنی یعنی قیاس و استحسان و قرار دادن آن در عِدل کتاب و سنت است . این شیوه در مذاهب اهل سنت خصوصا مذهب حنفیه مطرح می باشد . مرحوم شهید صدر درباره منشا پیدایش این رویکرد در جهان اهل سنت می فرماید: در میان اهل سنت به خاطر وجود خلائی که از حیث منبع، وجود دارد و وافی نبودن کتاب و سنت برای بیان همه مسائل شرعی، این رویکرد پدید آمده است . ایشان برای پر کردن این خلا به قیاس و مصالح مرسله و استحسان فقیه روی آورده اند .

 در جهان شیعه چنین رویکردی هیچ گاه رسمیت نیافته است و اگر افراد شاذی ذکر شده که گرایش به قیاس داشته اند اما هرگز به صورتی که طرفدارانی بیابند و منهجی تاسیس نمایند نبوده است. اجتهاد شیعی بر اساس عقل قطعی شکل می گیرد و میان آن و اجتهادی که در اهل سنت مطرح است دو فرق عمده وجود دارد:

در اجتهاد شیعی، آنچه به عنوان مدرک و منبع احکام مطرح است عقل یقینی و قطعی است در حالی که در اهل سنت ،‌ عقل ظنی در عرض کتاب و سنت جای داده شده است .

 عقلی که در اجتهاد مورد استفاده قرار می گیرد گاه نقش ابزاری دارد و گاه نقش مدرک و منبع بودن . این فرق بسیاری است که عقل یقینی مدرک اجتهاد است یا عقل ظنی و همین تفاوت عمده اجتهاد شیعی و غیر آن است. جایگاه عقل ظنی ( آنهم ظنون معتبر ) در اجتهاد شیعی به عنوان ابزار در طول کتاب و سنت است .

شیعه معتقد است که سنت پیامبر اکرم (ص) و تبیین قرآن به عهده اهل بیت (ع) است . بر این اساس وی در حوزه اجتهاد، احساس خلا نمی کند .

 شهید صدر سپس در ادامه به مساله تصویب پرداخته و گفته اند: این نارسایی ابتدا متوجه بیان احکام شرعی بود اما کم کم تحول یافته و به اصل حکم شرعی در واقع سرایت نموده است . یعنی معتقد شده اند که خداوند حکم برخی از مسائل را تشریع نموده و حکم برخی دیگر را به مجتهدین واگذار کرده است . اینجاست که مساله تصویب شکل می گیرد . از این نظر، افراد مجتهد دو کار می کنند: یکی کشف حکم و دیگری جعل حکم .

 معنای تصویب این است که واقع خالی بوده و آنچه مجتهد می گوید ، واقع می گردد. در مقابل تخطئه که شیعه به آن معتقد است به این معناست که واقع خالی نبوده و مجتهد در تلاش های خویش گاه به آن دست می یابد و گاه به خطا می رود .

 عبارت ایشان در کتاب « المعالم الجدیده» چنین است : « و على أي حال فقد شاعت فكرة عدم كفاية الكتاب و السنة لإشباع حاجات الاستنباط، و لعبت دورا خطيرا في عقلية كثير من فقهاء العامة و وجهتهم نحو الاتجاه العقلي المتطرف.

 و تطورت هذه الفكرة و تفاقم خطرها بالتدريج، إذ انتقلت الفكرة من اتهام القرآن و السنة - أي البيان الشرعي - بالنقص و عدم الدلالة على الحكم في كثير من القضايا، إلى اتهام نفس الشريعة بالنقص و عدم استيعابها لمختلف شئون الحياة، فلم تعد المسألة مسألة نقصان في البيان و التوضيح بل في التشريع الإلهي بالذات. و دليلهم على النقص المزعوم في الشريعة هو أنها لم تشرع لتبقى في ضمير الغيب محجوبة عن المسلمين، و إنما شرعت و بينت عن طريق الكتاب و السنة لكي يعمل بها و تصبح منهاجا للأمة في حياتها و لما كانت نصوص الكتاب و السنة - في رأي العامة - لا تشتمل على أحكام

 كثير من القضايا و المسائل، فيدل ذلك على نقص الشريعة و أن اللّه لم يشرع في الإسلام إلا أحكاما معدودة، و هي الأحكام التي جاء بيانها في الكتاب و السنة و ترك التشريع في سائر المجالات الأخرى إلى الناس أو إلى الفقهاء من الناس بتعبير أخص ليشرعوا الأحكام على أساس الاجتهاد و الاستحسان، على شرط أن لا يعارضوا في تشريعهم تلك الأحكام الشرعية المحدودة المشرعة في الكتاب و السنة النبوية.

 و قد رأينا أن الاتجاه العقلي المتطرف كان نتيجة لشيوع فكرة النقص و انعكاسها، و حين تطورت فكرة النقص من اتهام البيان إلى اتهام نفس الشريعة انعكس هذا التطور أيضا على مجال الفكر السني، و نتج عنه القول بالتصويب الّذي وصل فيه ذلك الاتجاه العقلي المتطرف إلى قصارى مداه، و لتوضيح ذلك لا بد من إعطاء فكرة عن القول بالتصويب. »[1]

 در مورد منهج افراطی از امام احمد حنبل نام برده شد . وی خود مذهبی را تاسیس ننمود اما پیروان او مذهب حنبلی را تاسیس نمودند . ابن قیم درباره منهج امام احمد حنبل می گوید وی اساسا در مورد مسائلی که در مورد آنها حکمی از کتاب و سنت نیامده ، از دادن فتوا پرهیز می نمود. روش ایشان به این صورت بود که ابتدا به قرآن و سنت پیامبر رجوع می کرد و اگر حکمی را نمی یافت در مرحله بعد به قول صحابه مراجعه می نمود و قولی که را به قرآن و سنت شبیه تر بود بر می گزید . ایشان همچنین برای پر نمودن نارسایی بیان احکام به روایات ضعیف هم استناد می نمود. ( ابوحنیفه و دیگران وقتی به اینجا می رسند به جای استفاده از روایات ضعیف به قیاس و استحسان مراجعه می کنند) اگر دیگر حتی روایت ضعیفی هم در این باره نمی یافت از باب اضطرار، از قیاس استفاده می نمود . یعنی استناد به قیاس برای او اصل ثانویه بود .

 نمونه هایی از اندیشه تفریطی در مورد عقل از این قرار است : از مالک انس در مورد آیه «الرحمن علی العرش استوای» سوال شد. وی گفت « الاستوی معلومه والکیفیه المجهوله و الایمان به واجب و السوال عنه بدعه» و یا سفیان سوری می گوید آیات قرآن « تفسیرها الامرار علیها» .

روش تفریطی در جهان شیعه

 از جمله مسائلی که انسان را متاثر می کند ، به وجو آمدن حرکت تفریطی نسبت به عقل در جهان شیعه است زیرا در منابع شیعی اهمیت فراوانی به عقل و دستاوردهای آن داده شده است . استاد مطهری می فرمایند « یکی از خطرناک ترین حرکات در جهان شیعه همین حرکت است » اگر نبود امثال استاد کل، وحید بهبهانی ها نفوذ این جریان به جایی می رسید که چه بسا امروز دیگر ولی فقیه و فقه پویا نمی داشتیم .

 ملا محمد امین استرآبادی که موسس جریان اخباری گری می باشد ابتدا اصولی بود و مدتی مجاور مدینه می شود و سپس منهج اخباری را برگزید. جالب اینکه زمان او مصادف است با ظهور محمد ابن عبد الوهاب در نجد و رواج تفکر وهابیت و ظهور شاه ولی الله دهلوی در هند و رواج تفکر ظاهر گرایی. وی نیز در جهان شیعه مذهب اخباری گری را تاسیس نمود . در قرن 11 و 12 تفکر اخباری گری خیلی رواج داشت و آنها از شرایط سیاسی عصر خویش به نفع رواج مذهب خود استفاده می کردند . این جریان در زمان قاجاریه به دلیل ارتباطات قاجار با غرب و رواج مسائل جدید ،‌خیلی در مضیقه قرار گرفت .

 شهرستانی در کتاب الملل و النحل اصطلاح اخباریه را بکار برده است . وی می گوید «و كانوا في الأول على مذهب أئمتهم في الأصول، ثم لما اختلفت الروايات عن أئمتهم، و تمادى الزمان: اختارت كل فرقة منهم طريقة. فصارت الإمامية بعضها معتزلة: إما وعيدية، و إما تفضيلية. و بعضها إخبارية: إما مشبهة و إما سلفية.»

 این سخن شهرستانی که برخی از امامیه پیرو مذهب معتزله شده اند سخنی بی اساس است . زیرا درست است که شیعه روش عقلی را برگزیده است اما آنها مبانی خود را از اهل بیت علیهم السلام اخذ نموده اند نه از معتزله . روایات بسیاری از معصومین در مورد اهمیت عقل و جایگاه آن بیان شده است . بخش اول کتاب کافی به مساله عقل و جهل اختصاص یافته است. شیخ مفید در کتاب «الفصول المختاره » شدیدا این سخن که ما عقاید خود را از معتزله اخذ نموده ایم رد می کند و آن را ناشی از کمی ایمان می داند .

 همچنین شهرستانی توجه نداشته است که آنچه در تفکر شیعی وجود دارد این اندیشه نیست و نفوذ این جریان به صورت شذوذاتی بوده است .

محورهای تفکر اخباری گری

 تحقیق در مورد اخباریه نیازمند بررسی این محور ها است :

تاریخ پیدایش اخباری گری و سیر تطورات آن عالمان و شخصیت های اخباری دیدگاه معرفت شناسی اخباریون نقش عقل در اصول دین یا کلام از دیدگاه اخباریه نقش عقل در فروع دین یا فقه در دیدگاه اخباریه تفاوت های اخباریون نسبت ایشان با اهل سنت نسبت اخباریون با فلسفه حسی در جهان غرب

 اجمالا در مورد تاریخ اخباری گری مطالبی بیان شد . شخصیت اول و موسس این مکتب ملا محمد امین استرآبادی متوفی 1033 هجری قمری می باشد . وی در ابتدا مجتهد بود و از صاحب معالم و صاحب مدارک اجازه اجتهاد داشت . او مدتی مجاور مدینه بود و در آنجا تفکر اخباری گری را پی ریزی نمود و کتاب « الفوائد المدنیه فی الرد علی القائل بالاجتهاد و التقلید فی الاحکام الالهیه » را در سال 1031 قمری تالیف نمود . او در این کتاب با لحن شدید مجتهدان را مورد نقد قرار داده است .

 برخی از شخصیت های دیگری که پیرو این اندیشه بودند البته برخی از آنها معتدل تر هستند از این قرار اند: مرحوم علامه اول مجلسی ( متوفی 1070 ) ، ‌ملاعبدالله تونی بشروی ( متوفی 1071 ) ، ‌شیخ عبد العلی جمعه عروسی مولف نورالثقلین ( متوفی 1112) ،‌سید نعمت الله جزائری ( متوفی 1112) ، شیخ حر عاملی مولف کتاب وسایل الشیعه و شیخ یوسف بحرانی مولف کتاب الحدائق الناظره ( متوفی 1186 )

 برخی از ناقدانی که بر اخباریه نقد نوشته اند عبارتند از : سید نورالدین عاملی برادر صاحب مدارک در کتاب شواهد المکیه ، سید علی دلدار هندی در کتاب اساس الاصول ، سید جعفر کاشف الغطا در کتاب کشف الغطا و برجسته ترین ناقد این جریان را مرحوم بهبهانی می توان دانست .

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] المعالم الجدیده ، ص 35 به بعد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo