< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

90/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: همراهی و همنشینی ایمان با معرفت

 در جلسه قبل این اندیشه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت که بین می کرد ایمان، ملازمه ای با معرفت ندارد عنصر اصلی آن امید و جذب شدن است . لذا ایمان با شک نیز سازگار است و شک معرفتی صدمه ای به ایمان نمی زند. بر بطلان این اندیشه دو گونه دلیل می توان اقامه نمود:

دلیل نقلی بر ملازمه میان ایمان و معرفت

 از آیات و روایات بدست می آید که ایمان همراه و همنشین یقین است. در جلسه قبل به روایاتی در این باره اشاره شد . حتی در آیه 193 سوره آل عمران که مورد استشهاد نویسنده می باشد نیز ‌وقتی آیات قبل از این آیه که در یک سیاق هستند را مورد بررسی قرار می دهیم معلوم می شود که ایمان با تفکر و تعقل همراه است .

 آقای شبستری خود بیان می دارند که تعربف ایمان را باید درون دینی مورد ارزیابی قرار داد اما وقتی به آیات و روایات رجوع می شود، نادرستی فرضیه او بدست می آید .

دلیل عقلی بر ملازمه ایمان و معرفت

 آیا اصولا این فرضیه از نظر عقلی قابل تصدیق هست یا نه ؟ یعنی آیا امید بستن و اعتماد نمودن متفرع بر معرفت است یا بدون آن هم ممکن است؟ ممکن است گفته شود بدون معرفت و یقین ، امیدواری امری ناممکن است اما با تحلیل این مساله روشن می شود که این گونه نیست. اگر ما نسبت به مطلبی قطع بر خلاف داشته باشیم در این صورت امید بستن ممکن نیست اما در غیر این صورت که شک و یا حتی وهم هم باشد به میزان احتمالی که داده می شود می توان امید نمود . مانند اینکه فردی به بیماری مبتلا شده و در صدد بهبودی خویش است اگر او قطع داشته باشد که دیگر بهبودی پیدا نمی کند امیدی برای او امکان ندارد اما اگر قطع به خلاف نباشد بلکه روزنه ای هر چند کوچک برای بهبودی او باز باشد، فرد می تواند از آن طریق امید پیدا کند. درصد امید فرد هم به میزان احتمال او بستگی دارد که از یک درصد آغاز شده و تا صددر صد ادامه دارد .

 در مورد بهبودی این فرد بیمار چند صورت متصور است :

قطع به اینکه وی سلامتی خود را خواهد یافت . در این صورت امید چنین شخصی صد در صد خواهد بود . قطع ندارد اما قویا احتمال بهبودی می دهد . چنین فردی نیز امید دارد و درصد امید او به مقدار احتمال او بالاست . اگر احتمال او به حد ظن برسد . مثل اینکه 70 در صد احتمال بهبودی می دهد . چنین فردی نیز می تواند امید وار باشد . اگر در مورد بهبودی خویش شک دارد . وی به مقدار 50 درصد می تواند امیدوار باشد . اگر وهم داشته باشد مثلا 30 درصد احتمال خوبی خویش را می دهد . باز او می تواند امید داشته باشد اما امید چنین فردی ضعیف است . اگر قطع به عدم بهبودی دارد . در این صورت دیگر امید واری امکان ندارد .

 بنابراین در نقد سخن آقای شبستری می گوییم هر چند امید و جذب در صورت شک ممکن است اما این نظر بر خلاف آیات و روایات می باشد. در آیات و روایات ایمان و علم توام و قرین یکدیگر معرفی شده است . امام علی (ع) می فرمایند « نِعْمَ قَرِينُ الْإِيمَانِ الْعِلْمُ »[1] و نیز می فرمایند « الْإِيمَانُ وَ الْعِلْمُ أَخَوَانِ تَوْأَمَانِ وَ رَفِيقَانِ لَا يَفْتَرِقَان‌»[2]

سخن مرحوم ملا مهدی نراقی

 ایشان در کتاب جامع السعادات بعد از بیان متعلقات ایمان می فرماید « یجب علی کل مومن ان یاخذ بجمیع ذلک و یتشبث به و یجرد باطنه له بحیث لو أورد علیه ما ینقضه لم یقبله و لم یعرضه شک و ریب. ثم ان المکلفین مختلفون فی کیفیه تطبیق و الاذعان بالعقاعد المذکوره فبعضهم علی یقین مثل ضوء الشمس بحیث لو کشف عنه الغطا مزدتت یقینا و بعضهم علی یقین دون ذلک و اقل هؤلاء رتبتا ان تصل مرتبه یقینه الی طمئنینه لاضطراب فیها و بعضهم علی مجرد التصدیق ظنی یتزلزل من الشبهات و الغاء النقیض و لا ریب فی ان تحصیل ما یطمئن به القلب فی العقائد الواجب اخذها مما لابد منه ( این از باب مقدمه واجب است زیرا آنچه واجب است ایمان است . رسیدن به یقین و اطمینان، نیازمند مقدمات است ) و مجرد التصدیق من غیر اطمئنان قلب غیر کافی لنجات فی الاخری و الوصول الی مراتب المومنین و ان لم یکن حصوله من تفاصیل البراهین الحکمیه و الدلائل الکلامیه »[3] مومن باید نسبت به عقاید و آموزه های دینی معرفت داشته باشد و اگر احتمال خلافی برای حاصل شد آن را صد در صد رد نماید . مومنان دارای مراتبی هستند :

گروه که مرتبه اعلای ایمان را دارند کسانی هستند که اگر پرده های حقیقت بالا رود چیزی بر یقین آنها افزوده نمی شود . ایمان این دسته صد در صد می باشد . گروه دوم - که خود دارای مراتبی هستند - کمترین مرتبه آنها این است که حالت اطمینان و سکون نفس دارند و اگر وسوسه ای هم در ذهن آنها ایجاد شود اضطرابی برایش حاصل نمی کند. گروه سوم کسانی هستند که ظن دارند و اگر شبهات بر آنها وارد شود عقایدشان تزلزل می یابد .

وارد شدن شک در ایمان

 آقای شبستری گفت ممکن است برای انسان مومن شک معرفتی عارض شود . اما این شک معرفتی به ایمان او آسیبی نمی زند و لازم نیست افرادی دغدغه حل آنها را داشته باشند . « کسی که به دنبال خبر و خطابی راه افتاده و به قول حافظ دائما بانگ جرسی را از دور می شنود و به دنبال آن است هر لحظه ممکن است در میانه راه از رفتن باز ماند . ممکن است شک های مختلف به او روی آورند و او را از ادامه راه منصرف کنند . یک دسته از این شک ها شک هایی است که از ناحیه نقد های فلسفی مطرح می شود . شخص از خود می پرسد نکند دچار توهم شده باشم ؛ نکند مثلا من خطاب ضمیر ناخودآگاه خود را می شنوم و آن را خدا می پندارم .

 همان طور که می دانید مهم ترین نقدی که علیه دین مطرح شده است این است که دین نوعی توهم است . انسان از روی صفات خود تصوری خدایی را ساخته و سپس آن تصویر را برون افکنی کرده است و برایش موجودیت و واقعیتی قائل شده و آن را می پرستد . ممکن است چنین نقد هایی شخص مومن را دچار شک کند اما سنخ شک ایمانی ، شک فلسفی نیست . زیرا ایمان؛ ماهیت فلسفی ندارد . ایمان نتیجه یک سلسله مقدمات فلسفی نیست تا شک آن هم از نوع شک فلسفی باشد . شکی که عارض شخص مومن می شود از جنس یاس است . »[4]

نقد و بررسی

 سوال می شود که آیا اگر ویروسی از طریق شک معرفتی بر ایمان فرد وارد شود چه باید کرد؟ مرحوم ملا مهدی نراقی در این مورد بیان گویایی دارند که پاسخ مناسب را در بر دارد . ایشان می فرماید « لاریب ان الشک مما یهلک النفس و یفسدها. اذ الشک ینافی الیقین الذی لایتحقق ایمان بدونه ( شک معراض یقین است . یقین شرط ایمان است . پس شک با ایمان سازگری ندارد . ) قال امیرالمومنین (ع) فی بعض خطبه « لاترتابوا فتشکوا و لا تشکوا فتکفروا » و قال الباقر (ع) «لاینفع مع الشک و الجهود عمل » و قال الصادق (ع) « ان الشک و المعصیه فی النار » و سول علیه السلام ان قول الله تعالی « الذین امنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئل لهم الامن» سوال نمودند ظلم یعنی چه حضرت فرموند مراد، شک است . و قال علیه السلام «من شک او ظنا فاقام علی احدهما احبط الله عمله ان حجه الله هی الحجه الواضحه » و قال (ع) «من شک فی الله تعالی و فی رسوله فهو کافر » سپس مرحوم نراقی می فرماید « و غیر خفی ان المراد بالشک ما یضعف الاعتقاد و یزیل الیقین لا مجرد الوسوسه و حدیث النفس لما یاتی انه لاینافی الایمان »[5] خواطر ذهنی دو دسته است . اگر مثبت است الهام می باشد و اگر منفی است وسوسه است .

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] غررالحکم ، ح 187

[2] غررالحکم ، ح 188

[3] جامع السعادات ، ج 1، 112 و 113

[4] تاملاتی بر قرائت انسانی از دین ، ص 113

[5] جامع السعادات ، ج 1 ، ص 117

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo