< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

90/01/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : دیدگاهها در باب حقیقت ایمان

 در باب حقیقت ایمان در جلسه قبل دو نظریه بررسی شد . دیدگاه اول ایمان را از سنخ معرفت می دانست. نقد آن ناهماهنگی با آیات قرآن کریم بود زیرا قرآن کریم گاه سخن از افرادی می زند که دارای معرفت هستند اما قلوبشان خالی از ایمان است .

 نظریه دوم که مرحوم علامه طباطبایی و صاحب المنار آن را بیان کرده اند این بود که حقیقت ایمان عبارت است از معرفت همراه با انقیاد و عقد القلب . ایشان گفته اند نشانه و آیت این تسلیم قلبی آن است که آثار آن در عمل انسان مومن فی الجمله یافت می شود . از کلام آلوسی نیز همین دیدگاه استفاده می شود.

دیدگاه سوم در باب حقیقت ایمان

 درباره حقیقت ایمان دیدگاه دیگری مطرح است که نسبت به دو دیدگاه سابق رایج تر بوده و طرفداران بیشتری دارد. بر اساس این دیدگاه ، حقیقت ایمان شرعی عبارت است از تصدیق قلبی ، تسلیم و التزام . تفاوت این دیدگاه با دیدگاه قبلی آن است که در آنجا معرفت را جزء حقیقت ایمان می دانستند اما در اینجا معرفت را شرط ایمان می دانند نه مقوم ایمان. در این دیدگاه معرفت جزء ایمان نیست بلکه لازمه آن می باشد .

طرفداران این دیدگاه در اهل سنت

مشهور اشاعره این دیدگاه را برگزیده اند . ایجی در شرح مواقف می گوید « اعلم ان الايمان في اللغة) هو (التصديق) مطلقا (قال تعالى حكاية عن اخوة يوسف وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا أي بمصدق) فيما حدثناك به (و قال عليه الصلاة و السلام الايمان أن تؤمن باللّه و ملائكته و كتبه و رسله أي تصدق) و يقال فلان يؤمن بكذا أي يصدقه و يعترف به (و أما في الشرع و هو متعلق ما ذكرنا من الاحكام) يعنى الثواب على التفاصيل المذكورة (فهو عندنا) يعني اتباع الشيخ أبي الحسن (و عليه أكثر الأئمة [مذهب اشعری ] كالقاضي و الاستاذ) و وافقهم على ذلك الصالحى و ابن الراوندى من المعتزلة (التصديق للرسول فيما علم مجيئه به ضرورة فتفصيلا فيما علم تفصيلا و اجمالا فيما علم اجمالا) فهو فى الشرع تصديق خاص‌ » شرح المواقف ، ج 8 ، ص 322و323

 در جای دیگر می گوید «و اذا ثبت انه فعلى القلب وجب أن يكون عبارة عن التصديق الّذي من ضرورته المعرفة»[1]

 و در عبارت دیگر می گوید « فثبت ان الايمان ليس فعل الجوارح و لا مركبا منه فيكون فعل القلب و ذلك اما التصديق و اما المعرفة و الثانى باطل لانه خلاف الاصل لاستلزامه النقل و قد عرفت بطلانه »[2]

 در قرآن کریم آیات متعددی داریم که ایمان را به قلب نسبت داده است. « قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‌ قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ »[3] و آیه « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنينَ »[4] و همچنین آیاتی داریم که بیان می کند افراد مومن گرفتار معصیت می شوند. این آیات قرآنی بیان گر آن است که ایمان امری جوانحی و مربوط به قلب است و عمل داخل در حقیقت ایمان نمی باشد .

سعد الدین تفتازانی در شرح مقاصد می گوید : « و أما في الشرع فإما أن يجعل لفعل القلب فقط، او اللسان فقط، أو كليهما وحدهما أو مع سائر الجوارح.

 فعلى الأول هو اسم للتصديق «1» عند الأكثرين، أعني تصديق النبي (صلى اللّه عليه و سلّم) فيما علم مجيئه به بالضرورة. و للمعرفة عند الشيعة، و جهم «2»، و الصالحي.

 و على الثاني للإقرار بشرط المعرفة عند الرقاشي، و بشرط التصديق عند القطان، و بلا شرط عند الكرامية.

 و على الثالث لمجموع التصديق و الإقرار، و عليه أكثر المحققين، إلا أنه كثيرا ما يقع في عباراتهم مكان التصديق المعرفة أو العلم أو الاعتقاد.

 و على الرابع للإقرار باللسان، و التصديق بالجنان، و العمل بالأركان، إما على أن يجعل تارك العمل خارجا عن الإيمان، داخلا في الكفر، و عليه الخوارج، أو غير داخل فيه، و عليه المعتزلة، مختلفين في أن الأعمال فعل الواجبات، و ترك المحظورات، أو مطلق فعل الطاعات. و إما على أن لا يجعل خارجا و عليه أكثر السلف. و هو المحكي عن مالك و الشافعي ذهابا إلى أنه قد يطلق على ما هو الأساس في النجاة. و على الكامل المنجي بلا خلاف، و إلا فانتفاء الشي‌ء بانتفاء جزئه ضروري) بحسب الأصل كأن المصدق صار ذا أمن من أن يكون مكذوبا، أو جعل الغير آمنا من التكذيب و المخالفة. و يعدى بالباء لاعتبار معنى الإقرار و الاعتراف، كقوله تعالى: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ «3». و باللام لاعتبار معنى الإذعان و القبول كقوله تعالى حكاية: وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ‌ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «1»» [5]

 ایشان همچنین در شرح عقاید نسفیه عبارت گویایی دارد . « الايمان هو التصديق و الاقرار مذهب بعض العلماء. و هو اختيار الامام شمس الأئمة و فخر الاسلام- رحمهما الله- و ذهب جمهور المحققين الى أنه التصديق بالقلب، و انما الاقرار شرط لاجراء الأحكام فى الدنيا لما أن التصديق بالقلب «1» أمر باطن، لا بد له من علامة. فمن صدق بقلبه و لم يقر بلسانه، فهو مؤمن عند الله، و ان لم يكن مؤمنا فى أحكام الدنيا. و من أقر بلسانه و لم يصدق بقلبه كالمنافق، فبالعكس. و هذا هو اختيار الشيخ «أبى منصور»- رحمه الله- و النصوص معاضدة لذلك. قال الله تعالى: «أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ» «2» و قال تعالى: «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ» «3» و قال تعالى: «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ» «4» و قال عليه السلام: «اللهم ثبت قلبى على دينك و طاعتك»[6]

ابن ابی العز حنفی در شرح عقیده طحاویه می گوید « الايمان هو التصديق و الاقرار مذهب بعض العلماء. و هو اختيار الامام شمس الأئمة و فخر الاسلام- رحمهما الله- و ذهب جمهور المحققين الى أنه التصديق بالقلب، و انما الاقرار شرط لاجراء الأحكام فى الدنيا لما أن التصديق بالقلب «1» أمر باطن، لا بد له من علامة. فمن صدق بقلبه و لم يقر بلسانه، فهو مؤمن عند الله، و ان لم يكن مؤمنا فى أحكام الدنيا. و من أقر بلسانه و لم يصدق بقلبه كالمنافق، فبالعكس. و هذا هو اختيار الشيخ «أبى منصور»- رحمه الله- و النصوص معاضدة لذلك. قال الله تعالى: «أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ» «2» و قال تعالى: «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ» «3» و قال تعالى: «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ» «4» و قال عليه السلام: «اللهم ثبت قلبى على دينك و طاعتك»» شرح العقیده الطحاویه ، ص 333

 پس معلوم شد از عالمان اهل سنت این نظریه در میان اشاعره مشهور است و ابو منصور ماتریدی هم که موسس مذهب ماتریدی است همین دیدگاه را برگزیده است .

شیخ احمد بن خلیل از علمای بزرگ کشور عمان که مذهب اباضیه دارد در تفسیر خود می گوید : « الایمان هو اساس الهدایه و ینبوع الفضائل و اصله التصدیق نحو قوله عزوجل و ما انت بمومن لنا و ماخذوه من الامن لان المصدقه آمن محدثه التکذیب و لوحظ المعنی اللغوی فی حقیقه الشرعیه لهذه الکلمه غیر ان الشرع قد یطلقه علی العقیده وحدها کما یستفاد من حدیث جبرئیل فی ارکارن الایمان و ... » جواهر التفسیر ، ج 2 ، ص 126

طرفداران این دیدگاه در میان شیعیان

فاضل مقداد در ارشاد الطالبین می گوید « انه التصديق القلبي فقط، و اختاره ابن نوبخت و كمال الدين ميثم في قواعده «1»، و هو الاقرب لما قلناه من أنه لغة التصديق، و لما ورد نسبته الى القلب، عرفنا أن المراد به التصديق القلبي، لا أيّ تصديق كان، بل يصدّق الرسول في كل ما علم [بالضرورة] مجيئه به‌» ارشاد الطالبین ، ص 442

 ایشان در کتاب اللوامع الالهیه نیز مشابه همین عبارت دارند . می گویند « إنّ الإيمان هو التصديق القلبي و الاعتقاد الجناني «1» فقط مع عقد القلب بإظهار آثاره، و هو حاصل في صورة العلم بالأمور الخمسة من التقليد. »[7]

ابن میثم بحرانی در قواعد المرام می گوید : « أن الايمان عبارة عن التصديق القلبى باللّه تعالى و بما جاء به رسوله من قول أو فعل، و القول اللسانى سبب ظهوره، و سائر الطاعات ثمرات مؤكدة له.» قواعد المرام ، ص 170 دسته ای دیگر از علما وقتی به تعریف ایمان رسیده اند گفته اند ایمان در شرع به معنای همان ایمان در لغت است با این تفاوت که متعلق آن فرق می کند .

 در اینجا باید کلمه تصدیق در لغت را مورد بررسی قرار داد. آیا مراد همان معنای منطقی آن است یا نه ؟ در این صورت است که دیدگاه این دسته از عالمان معلوم می شود.

 از جمله این افراد ابوالفتوح رازی در تفسیر روض الجنان است . وی درباره حقیقت ایمان می گوید :

 « بدان كه حقيقت ايمان تصديق به دل باشد، هم در لغت و هم در شرع. و اين لفظ چنان كه در اصل وضع آمد، و آن تصديق است، بمانده است، بيانش قوله تعالى في قصّة يعقوب: وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «4»، اى بمصدّق [19- ر]. و اين متّفق عليه است كه اگر كسى دعوى نقل كند، دليل بر او باشد. و در فقد دليل، دليل باشد بر بطلان اين دعوى. ديگر آن كه، خداى- عزّ و جلّ- هر كجا ايمان گفت در قرآن، به دل باز بست و اضافت با دل كرد، چنان كه گفت: مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ «5» ...، و چنان كه گفت: وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ «6» ...، و چنان كه گفت: أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ «7» ...، و چنان كه گفت: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ «8».

 ديگر آن كه حق- جلّ جلاله- هر كجا ذكر ايمان كرد، عمل صالح به آن مقرون‌ كرد كه: آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ «1» ...، اگر عمل صالح از جمله ايمان بودى، اين تكرار لغو بودى و به مثابت آن بودى كه گفتى: انّ الّذين امنوا و امنوا، و اين نه كلام حكيم بود. اين جمله دليل است بر آن كه: ايمان تصديق به دل است.»[8]

 در ادامه این بحث چند امر باید مورد بررسی قرار گیرد :

ابتدا به سراغ لغت رفته و معنای تصدیق را بررسی می کنیم به سراغ آیات رفته و ایمان در قرآن را مورد دقت قرار می دهیم به سراغ روایات می رویم .

بیداری اسلامی در بلاد اسلامی خصوصا بحرین

 انشاء الله تعالی بحق امام عصر (عج) ، بحق زینب کبری (س) و حضرت فاطمه زهرا (س) فرجی در کار مردم بحرین صورت گیرد و پیروز شوند و بخصوص دماغ آل سعود به خاک ذلت کشیده شود . انشاء الله .

 در کنار صهیونیست، آل سعود را باید قرار دارد بلکه اینها اخبث هستند. خطر آل سعود برای جهان اسلام از صهیونیست نیز بدتر است . زیرا عناد و دشمنی صهیونیست عریان و آشکار است اما عناد و دشمنی اینها نفاق گونه است. اسم خود را خادم الحرمین گذاشته اند. به جهت منافع نفتی ثروتمند هستند و در کل جهان فتنه می کنند. اینها آب زیر کاه هستند. منشا فتنه ها عموما در جهان اسلام از اینها نشات می گیرد. جریان لبنان و سعد حریری نمونه ای از همین فتنه هاست . سعد حریری وقتی سخنرانی می کرد در کنار دست او عکس بزرگ ملک عبد الله بود. الان هم از آل خلیفه حمایت کرده است . نقش این وقایع و حوادث آن است که چهره نفاق را روشن می کند. تجاوز به بحرین و کشتار مردان و زنان توسط آل سعود است که پرده نفاق را از صورت آنها بالا زده است. البته این امر هزینه می برد. انشاء الله مردم بحرین عقب نمی نشینند و باید شهید دهند. قیام کربلا چگونه به پیروزی رسید؟ حضرت ابا عبد الله همه یاران و اهل بیت را فدا نمود و خانواده ایشان به اسارت رفتند. لذا قطعا هزینه دارد اما ارزش آن را دارد. هیهات من الذله ارزش دارد. شهید شدن در راه خداوند افتخار است. در روایت است که اولین قطره ای که از خون شهید بر زمین ریخته می شود، گناهان او آمرزیده می شود . از خدای متعال می خواهیم که به لطف و به جمال و کمال خویش شر آل سعود و صهیونیتست و آل خلیفه و همه این طواغیت را از مسلنان بحرین ، لیبی ، یمن و همه بلاد اسلامی عاجلا بکند . انشاء الله

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] همان ، ص 324

[2] همان ،‌ص 325

[3] حجرات ، 14

[4] بقره ، 8

[5] شرح مقاصد ، ج 5 ، ص 177

[6] شرح العقاید النسفیه ، ص 79

[7] اللوامع الالهیه ، ص 558

[8] روش الجنان ، ج 1 ، ص 102 و 103

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo