< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

89/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : جایگاه عقل در فهم قرآن کریم

در جلسه قبل جایگاه و نقش عقل از دیدگاه برخی متفکران اسلامی بیان شد. حضرت استاد جوادی دو نقش را برای عقل و فهم قائل شدند. نقش مصباحی و نقش منبعی . در بخش اول عقل، ابزاری است برای فهم معنای قرآن که از آیات دیگر و روایات استفاده می شود. در قسمت دوم عقل علاوه بر ابزار بودن ، نقش منبعی هم دارد. عقلی می تواند به عنوان منبع در فهم قرآن بکار رود که دستاورد آن یا معارفتی بدیهی باشد و یا به بدیهیات باز می گردد. این استنتاج گاه از طریق عقل تجریدی و گاه از عقل تجربی بدست می آید.

عقل تجریدی به عنوان منبع فهم قرآن

عقل تجریدی در استدلالات خود به شواهد حسی و تجربی استناد نمی کند . این عقل در ریاضیات ، فلسفه و عرفان نظری کاربرد دارد. عقلی می تواند به عنوان منبع برای قرآن بکار رود که برهانی باشد یعنی محمول قضیه برای موضوع ضرورت داشته باشد و سلب موضوع از آن محال باشد. اگر ما به چنین معرفتی دست یافتیم از آن به عنوان منبع در فهم قرآن استفاده می کنیم و در صورتی که با ظواهر قرآن سازگاری نداشته باشد از این یافته عقلی نمی توان صرف نظر کرد بلکه ظاهر آیه کنار گذاشته می شود.

عقل تجربی در فهم قرآن

حضرت استاد جوادی در مورد عقل تجربی فرمودند: کسب یقین منطقی از این راه دشوار است زیرا به یقین رسیدن یا از راه استقراء تام ممکن است و یا از راه کشف علت حکم و هر دو راه، صعب و دشوار است. لذا حصول یقین از طریق تجربه کمیاب است.

بر این اساس اگر ما از راه تجربه به معرفت ظنی رسیدیم و دریافتیم که این معرفت با ظاهر آیات قرآن احیانا ناسازگار است، دیگر اجازه نداریم به خاطر این معرفت ظنی، ظاهر قرآن را کنار گذاریم. زیرا ظاهر هر متنی خصوصا متون دینی حجت است و عدول از این حجت بوسیله ظن نادرست است. ( تنها وقتی می توان به ظنون استناد نمود که دلیل معتبری وجود داشته باشد) به عنوان نمونه، فرضیه داروین که یک نظریه علمی یقینی نیست نمی تواند مجوزی برای دست برداشتن از ظواهر آیاتی باشد که خلقت انسان را دفعتا از خاک می داند.

بله اگر فرض کنیم در طریق تجربه توانستیم به یقین منطقی دست یابیم در آن صورت آن یقین معتبر بوده و می تواند مخصص ظواهر آیات باشد. این یقین های علمی و تجربی دو گونه می باشد :

اگر محصول تجربه که درباره رخدادهای طبیعی است. با آیه ای از قرآن که آن هم ناظر به رخداد طبیعی است مرتبط شد اما آیه قرآن رخداد در عالم طبیعت را به صورت خارق العاده بیان می کند. در این صورت آیا می توان با این یقین تجربی، ظاهر آیه را کنار گذشت؟ پاسخ منفس است زیرا در این صورت اصلا تعارضی نیست و هر کدام از یک منظر به آن واقعه می نگرد. یکی از منظر اسباب طبیعی و دیگری از منظر اسباب غیر طبیعی.مثلا علم طبیعی می گوید آتش در شرایط عادی می سوزاند و آیه « يا نارُ كُوني‌ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‌ إِبْراهيم‌ » سوره ابراهیم ، 69 می گوید آتش در شرایط غیر طبیعی نمی سوزاند. در اینجا ناسازگاری وجود ندارد تا لازم باشد دست از یک طرف برداشته شود . اگر محصول عقل تجربی یقینی باشد و ارتباط پیدا کند با آیه ای که مربوط به امور طبیعی است و آیه در صدد بیان روال طبیعی است ( و معمولا آیات قرآن کریم درباره محسوسات چنین است ) در این صورت از این یقین طبیعی می توانیم در فهم آیات استفاده کنیم. اگر چنین نباشد فهم ما از قرآن سطحی و ابتدایی خواهد بود. دانشمند علمی با توانمندی های علمی و تخصص های که بدست آورده است، ظرف وجودی خویش را توسعه داده و حقایق بیشتری را از قرآن بدست می آورد . این چنین فردی به مانند فقیهی است که قدرت اجتهاد دارد و می تواند از آیات فقهی قرآن، نکات بیشتری را استفاده کند .

بیان دو نکته

آنچه گفته شد در فهم قرآن توسط دستاورد یقینی تجربه مربوط به خود فرد بود . یعنی کسی که در علوم طبیعی صاحب تخصص شده است. اما دیدگاه او نسبت به دیگران چگونه است؟ آیا آنان می توانند تفسیرهای علمی او را درباره آیات قرآن بپذیرند ؟ پاسخ آن است که در اینجا مساله مانند مقلَد و مقلِد است. پذیرش سخن کسانی که در رشته ای صلاحیت لازم را کسب نموده اند امری دارد معقول است زیرا به لحاظ عقلایی، رجوع به متخصص و پذیرفتن سخن وی اطمینان آور است . اگر برای دانشمند علمی نسبت به معرفت یقینی خویش، کشف خلاف شود حکم او بمانند حصول کشف خلاف برای مجتهدین است. کسانی می توانند به تفسیر قرآن بپردازند که نسبت به علوم تفسیر و قواعد آن آشنایی کامل را داشته باشند و آنها را بکار گیرند. دانشمند علمی نیز آنگاه می تواند درباره قرآن کریم اظهار نظر کند که اولا به یقین دست یافته باشد و ثانیا قواعد تفسیری را رعایت کند. لذا اگر عالم تجربی به صرف دیدن آیه ای و بدون آنکه همه آیات را بررسی که به اظهار بپردازد، شیوه و روش نادرستی را در پیش گرفته است.

دلیل منبع بودن عقل در فهم قرآن در اندیشه آیت الله مصباح

ایشان در کتاب قرآن شناسی، ج 2 ، ص 128 و 129 به این سوال پاسخ می دهند که چه دلیلی وجود دارد که حجیت عقل را به عنوان منبعی در کنار قرآن قرار می دهد ؟ ایشان می فرماید سیره عقلا در محاوره عرفی این است که در کلام خود از قرائن لفظی و عقلی استفاده می کنند. قرائن عقلی هم بر دو گونه است: گاه بدیهیات است و گاه گزاره های مبتنی بر بدیهیات . شارع مقدس نیز این شیوه را رد نکرده است. در روایات معصومین نیز مواردی داریم که ایشان در تفسیر آیات به عقل استناد نموده اند . به عنوان نمونه فرموده اند: اگر چنین بگوییم مستلزم محال است لذا این گونه قرآن را معنا نمی کنیم .

استاد مصباح در این باره چند نمونه را بیان می کنند. در آیه « وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا »[1] ما با قرینه عقلی می دانیم که مراد از آمدن خداوند، نمی تواند آمدن جسمی باشد پس در معنای آیه می گوییم که مراد از آمدن ، آمدن فرمان الهی است.

همچنین در فهم درست مساله قضا و قدر در آیات قرآن کریم به این قرینه نیازمند هستنم. در قرآن کریم همه افعال از جمله افعال اختیاری انسان، به خداوند نسبت داده شده است؛ با اینکه می دانیم افعال اختیاری انسان، بدون اراده او پدید نمی آید. بر اساس آوزه های فلسفی می دانیم که معلول وابسته به علت است و از خود استقلالی ندارد . لذا اگر انسان اراده می کند اراده او بالاستقلال نخواهد بود . پس هم ما فعل را انجام می دهیم حقیقتا و هم با تکیه بر قیومیت الهی صورت می گیرد و او اراده نموده است .

این مطلبی راه گشا در فهم نادرستی اندیشه مکتب تفکیک است . زیرا ایشان می گویند علوم عقلی و فلسفی، حجاب راه ما برای فهم قرآن است در حالیکه بدون این علوم عقلی، فهم این دسته از آیات ممکن نخواهد بود . عقل در اینجا مصباح است . کسی که این مطلب که « الفعل فعل الله و هم فعلنا» را نمی داند نمی تواند معنای درستی از ایت گونه آیات داشته باشد و گرفتار آسیب می شود .

نمونه دیگر، کلام قرآن است که از زبان حضرت ابراهیم(ع) می فرماید « الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ يهَْدِينِ(78) وَ الَّذِى هُوَ يُطْعِمُنىِ وَ يَسْقِينِ(79) وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِين‌ »[2] کسی که با اندیشه های فلسفی آشنایی نداشته باشد از این آیات و مانند آن تصویر مادی از خداوند در ذهن می آورد. اما کسی که این مسائل غور نموده باشد می داند که هر چیزی که تاثیری دارد به اراده و قدرت و مشیت الهی صورت می پذیرد . پس اثر غذا ها و داروها نیز به خواست و اراده الهی است.

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] سوره فجر ، 22

[2] سوره شعرا ، 78-80

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo