< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

89/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : حدیث غدیر

     استناد به حدیث غدیر در چند بخش بیان می شود:

سند حدیث : واقعه غدیر مورد اتفاق همه عالمان اسلامی می باشد و کسی در این مورد اختلاف ننموده است. حدیث غدیر نیز به نحو متواتر نقل شده است . مفاد حدیث و فقرات آن : درباره حدیث غدیر گزارش های تاریخی مختلفی نقل شده است. اما قدر مسلم همه آنها این است که پیامبر اکرم (ص) در جمع مردم این عبارت را فرمودند : « من کنت مولاه فهذا علی مولاه ». این قسمت از حدیث را عالمان وهابی نیز نقل کرده اند. ذهبی که از رجالیون سخت گیر اهل سنت است درباره حدیث غدیر می گوید: در صدور این جمله از پیامبر در روز غدیر تردیدی وجود ندارد . ایشان کتابی در این باره نوشته و بیش از 100 نقل از این حدیث را بیان نموده است. وی دو جمله دعا « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه » که در حدیث غدیر بیان شده را نیز بعد از بحث های مختلف در آخر می پذیرد.

     فیسل نور که از وهابیون متاخر است در کتاب الامامه و النص خود که بر علیه شیعه نگاشته است این حدیث و این دو فقره دعا را نیز مسلم دانسته است .

در مورد حدیث غدیر در نقل های دیگر شیعیان و اهل سنت ، فقرات دیگری نیز بیان شده است که از جمله می توان به این موارد اشاره نمود :

     أ ) بیان جملاتی از پیامبر اکرم (ص) درباره توحید و خداشناسی

     ب ) خبر دادن پیامبر اکرم (ص) به نزدیک بودن زمان وفات ایشان

     ج ) پیامبر اکرم (ص) در آخر حدیث از مردم خواستند که به حضرت علی(ع) با عنوان امیرالمومنین سلام دهند . « ثُمَّ أَمَرَ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَدْخُلُوا عَلَيْهِ فَوْجاً فَوْجاً فَيُهَنِّئُوهُ بِالْمَقَامِ وَ يُسَلِّمُوا عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلَ النَّاسُ ذَلِكَ كُلُّهُمْ ثُمَّ أَمَرَ أَزْوَاجَهُ وَ جَمِيعَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ مَعَهُ أَنْ يَدْخُلْنَ عَلَيْهِ وَ يُسَلِّمْنَ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلْنَ.‌»[1]

     د ) حضرت فرمودند با من و علی (ع) بیعت کنید و خیمه ای را برپا کردند و این بیعت چند روز طول کشید و حتی زنان نیز با حضرت بیعت نمودند . نقل شده است که از پیشگامان بیعت با حضرت علی(ع) عمر ابن خطاب بود و در این دیدار جملاتی دارد « وَ كَانَ مِمَّنْ أَطْنَبَ فِي تَهْنِئَتِهِ بِالْمَقَامِ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَأَظْهَرَ لَهُ الْمَسَرَّةَ بِهِ وَ قَالَ فِيمَا قَالَ بَخْ بَخْ يَا عَلِيُّ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ[2]

     ه ) جریان حارث ابن نعمان فهری از شواهد حقانیت حضرت امیر (ع) است . آن جریان از این قرار است :

     رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم چون روز غدير خم شد دستور داد تا مناديان نداى نماز در دهند، پس وقتى همه جمع شدند دست على (عليه السلام) را گرفت و فرمود: هر كه من مولاى او بودم على مولاى اوست. اين خبر به زودى در همه شهرها پراكنده شده و به «حارث بن نعمان فهرى» رسيد، پس نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم آمد، در حالى كه بر ناقه‌اى سوار بود، ناقه را خوابانيد، و از آن پياده شد و گفت: اى محمد از طرف خدا به ما دستور دادى شهادت دهيم كه جز خدا معبودى نيست، و اين كه تو فرستاده اوئى، ما هم قبول كرديم، دستور دادى كه نماز پنجگانه بخوانيم پذيرفتيم، دستور دادى زكات بدهيم باز از تو پذيرفتيم، دستور دادى ماه رمضان را روزه بگيريم، پذيرفتيم‌ دستور دادى حج كنيم، پذيرفتيم به اين مقدار راضى نشدى تا اين كه بازوان پسر عمويت را گرفته بلند كردى تا او را بر ما برترى دهى؟ و گفتى: «من كنت مولاه فعلى مولاه» كه هر كه من مولاى او بودم، على مولاى اوست؟ آيا اين سخن را از خودت گفتى يا از خداى عز و جل؟

     رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: «و الّذين نفسى بيده و لا اله الّا هو انّه من امر اللَّه». به آن خدائى كه جز او معبودى نيست اين مطلب جز از ناحيه خدا نبود پس حارث پشت كرد كه برگردد گفت: بار الها اگر اين كه محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلّم مى‌گويد حق است، از آسمان سنگى بر ما بباران و يا عذابى دردناك بر ما بفرست، هنوز به ناقه خود نرسيده بود كه خداوند سنگى از آسمان به سرش زد كه از ما تحت او خارج شد و درجا بمرد و بلافاصله اين آيه نازل شد: سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ.[3]

استدلالی جدید بر حقانیت حضرت امیر توسط حدیث غدیر

     استاد چندین سال درباره امامت کار کرده و تدریس داشته اند و این گونه استدلال را الهام گرفته از سخنان بزرگان می دانند . می گویند : آنچه معمولا مورد نزاع در حدیث غدیر است این است که شیعیان معنای مولا را در حدیث به معنای اولی به تصرف می دانند و سخن اهل سنت را رد می کنند و اهل سنت قائل هستند معنای مولا محبت و نصرت است و معنای اولی به تصرف را رد می کنند. در حالی که می توان گفت کلمه مولا به هر دو معنا هست و حقانیت امام علی (ع) را ثابت می کند. لازم نیست برای استدلال به حدیث معنای آن را منحصر در اولی به تصرف بدانیم .

     ( این نکته قابل توجه است که گاه می توان با انتخاب روش درست در بحث، بسیاری از دعوا ها را ساکت نمود . )

     نحوه احتجاج ما با اهل سنت به این گونه است که می گوییم: این مطلب مسلم است که عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه » از پیامبر اکرم (ص) صادر شده است . ما انصاف را در یک کفه ترازو و این عبارت را در کفه دیگر ترازو قرار می دهیم و فرض می کنیم غیر از این عبارت در حدیث غدیر نقل نشده است. هر چه انصاف حکم کرد آن را می پذیریم .

     پیامبر اکرم (ص) کلمه مولا را به صورت مطلق بیان کرده و قیدی بر آن نزده اند. کلمه مولا دارای کاربردهای متعددی مانند رب ، منعم ، ابن عم ، اولی بالتصرف ، محب ، ناصر و غیره است. از میان این کاربردها آنچه مورد نزاع است همین سه کاربرد اخیر می باشد .

     حال سوال می کنیم که آیا پیامبر اکرم (ص)‌اولی به تصرف نسبت به امور مؤمنین نبودند ؟ پاسخ مسلما مثبت است و کسی در این که ایشان زعامت و رهبری مسلمین را بر عهده داشتند اختلافی ندارد قرآن کریم در آیه 6 احزاب می فرماید : «النبی اولی بالمومنین من انفسهم ».

     سوال دیگر اینکه آیا پیامبر محب و ناصر مومنین نبوده است ؟ پاسخ در اینجا نیز مثبت است و این مساله نیز اجماعی است . قرآن کریم در آیه 128 توبه می فرماید : « لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيم‌»

     بنابراین وقتی پیامبر اکرم به صورت مطلق می فرمایند من کنت مولاه ، هم شامل اولویت در تصرف می شود و هم محبت و نصرت . حال پیامبر اکرم هر جنبه مولوی که داشتند را با فاء تفریع برای امام علی (ع) ثابت می دانند و قیدی بیان نکردند. پس حضرت امیر (ع) نیز هم شان اولیت در تصرف و زعامت و رهبری را داشتند و هم این شان را داشتند که محبوب مردم واقع شوند و مردم ایشان را دوست بدارند . اساسا در اسلام زعامت و امامت بدون محبت امکان پذیر نیست .

پرسش و پاسخ

     آیا بر اساس این سخن شما استعمال لفظ در اکثر از معنا لازم نمی آید؟

      پاسخ این سوال آن است که اولا در علم اصول اختلافی است که آیا استعمال لفظ در اکثر از معنا جایز است یا نه و لذا عده ای آن را جایز دانسته اند . خصوصا در موردی که متکلم دارای نفس بزرگی باشد . ثانبا بر فرض که استعمال لفظ را در اکثر از معنا را جایز ندانیم می گوییم این قاعده در جایی می آید که مورد ما از قبیل اشتراک لفظی باشد. مانند کلمه عین که وضع های متعددی دارد. معنای عین در خورشید چیزی است که در عین به معنای چشمه و یا عین به معنای جاسوس نیست. اما اگر مورد ما از قبیل اشتراک معنوی باشد دیگر اشکالی پیش نمی آید زیرا در مشترک معنوی قدر جامعی وجود دارد که در همه مصادیق می آید . در مشترک معنوی متکلم می تواند آن قدر جامع را اراده نموده باشد . در مورد حدیث غدیر نیز همین گونه است و کلمه مولا مشترک معنوی می باشد . و معنای جامع آن عبارت است از « قرب» و یا « اولی به تصرف»

     درباره اشتراک معنوی بوده کلمه مولا بزرگانی تحقیق نموده اند . از جمله علامه امینی در کتاب شریف الغدیر ، ج 1 ، ص 648 تا 651. علامه طباطبایی در کتاب المیزان ، ج 6، ص 12 ذیل آیه ولایت . مرحوم کراجکی در کنز الفوائد ، ج 2 ، ص 91. و ابن فارس که از لغوی های به نام است در معجم مقاییس اللغه ، ص 1104 این مطلب را بیان نموده است .

     اگر گفته شود در اینجا نیاز به قرینه معینه داریم می گوییم سیاق حدیث و شخصیت پیامبر قرینه است زیرا ایشان هم شان زعامت و رهبری داشتند و هم شان محب و ناصر بودن .

بیان دیگری برای استدلال به حدیث غدیر

     کلام دارای مدلول مطابقی و مدلول التزامی است . معنای مطابقی مولا در حدیث غدیر بر اساس عقیده شیعه اولی به تصرف است . این معنای مطابقی، لازمه التزامی هم دارد و آن محبت و نصرت است. زیرا لازمه این منصب در اسلام این است که زعیم و رهبر جامعه محبوب مردم نیز باشد . بنابراین دیگر بحث استعمال لفظ در اکثر معنا لازم نمی آید .

     مقام معظم رهبری در سخنرانی بعد از اینکه آن بنده خدا در تبلیغات انتخاباتی خویش لفظ مولا را به معنای محبت معنا نمود فرمودند: آنچه در غدیر بیان شد امامت بود اما امامتی که در غدیر مطرح شد با محبت همراه است . زیرا امامت بدون محبت امکان پذیر نمی باشد .

چند اشکال بر نظر اهل سنت

یکی از اشکالاتی که متوجه اهل سنت است که مولا را به معنای محب معنا می کنند در حالی که اگر مولا را به معنای محب بگیریم ، غلط می شود . زیرا معنای آن این می شود که هر کسی که من محب و دوستار او هستم علی محب اوست . در حالیکه آن را چنین معنا می کنند که هر که مرا دوست دارد علی را دوست بدارد . اما در این صورت مولا را باید به معنای محبوب گرفت و محبوب در معانی مولا نیامده است . بر فرض ما محبت را قبول کنیم ، مراد از آن در حدیث غدیر باید محبت ویژه ای باشد در تراز محبت نبی . این محبت ویژه همان محبت زعامت و رهبری است . علامه امینی ره نیز این نکته را بیان داشته اند . لذا مراد حدیث غدیر این می شود که مردم، علی (ع) را درهم تراز دوست داشتن پیامبر دوست بدارند.

     سبط ابن جوزی صاحب کتاب تذکره الخواص بیان زیبایی در باره حدیث غدیر دارند که همان بیان شیعه می باشد . ایشان در بخش فضائل امیر المومنین (ع) حدیث غدیر را بیان می کنند و مولا را به معنای اولی به تصرف و رهبری می گیرند و شواهدی را نیز بیان می دارند . منتهی ایشان قائل هستند که این حدیث امامت امام علی (ع) را ثابت می کند اما در نوبت چهارم بعد از خلفا .

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo