< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 98

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خطا ناپذيری قرآن کريم
بررسی شاهد سوم سروش بر ادعای خطاپذيری قرآن
آقای سروش می گويد: تأويلی که برخی از مفسرين در مورد برخی از آيات کرده اند گويای آن است که ظاهر اين آيات قابل استشهاد نيست. يکی از اين موارد، جريان رجم شياطين توسط شهاب سنگها است. مرحوم علامه طباطبايی اين آيات را تاويل کرده و گفته است: شايد مساله شهاب ها، مثال هايی باشد از عالم ملکوت و مراد از آنها نور ملکوت است که شياطين را دفع می کند. قرآن کريم می فرمايد ﴿ وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعيرِ [1] ما آسمان پايين(نزديك) را با چراغهاى فروزانى زينت بخشيديم، و آنها[ شهابها] را تيرهايى براى شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم‌. سروش می گويد: گويا مرحوم طباطبايی فراموش کرده است که تيرها از همين آسمان دنيا به سوی شياطين پرتاب می شوند نه از ملکوت.
اين محور ها در سخن آقای سروش بيان شده است :
1-تفاسير قديم متکی به ظواهر آيات و هيات قديم بوده است .
2-مرحوم علامه می فرمايد علم هيات جديد، هيات قديم را باطن کرده است .
3-تفسير مرحوم علامه مستند به فلسفه يونان است .
4-مرحوم علامه در کلام خويش ترديد دارد .
5-نهايتا اشکالی بر علامه وارد کرده که تفسير ايشان با ظواهر قرآن سازگاری ندارد.

نقد و بررسی
برای ارزيابی اين سخن چند مساله بايد بررسی شود :
1-ديدگاه دانشمندان قديم و جديد درباره شهاب ها چه بوده است ؟
2-مفسرين اسلامی درباره شهاب ها و رجم شياطين توسط آنها چه گفته اند؟
3-تاملی در آيات و رواياتی که مساله رجم شياطين توسط شهاب ها را بيان می کند.
4-بررسی نظر علامه طباطبايی در اين باره و اينکه آيا مرحوم علامه طباطبايی بر اساس مبانی فلسفی اين آيات را تفسير کرده است (کما اينکه سروش اين گونه ادعا نموده) يا طبق روش خويش از آيات ديگر بهره گرفته است؟
5-جمع بندی .
کلمه «شهاب» در لغت به معنای شعله آتش بوده که به سرنيزه نيز اطلاق می شود.[2] در فلسفه قديم و هيات بطلميوسی معتقد بودند شهاب سنگ ها از اجرام آسمانی نيستند بلکه پديده هايی زمينی هستند که در آسمان نمايان می شود. آنان می گفتند بخارهای زمين وقتی به سمت بالا می رود به کره آتش ( متصل به فلک قمر ) می رسد و مانند شهاب به نظر می رسد. فلاسفه نيز همين ديدگاه را در مورد شهاب ها داشتند.[3]
اما دانشمندان جديد معتقد اند ماهيت شهاب ها از مقوله اجرام آسمانی و جنس سيارات هستند با اين تفاوت که اجرام آسمانی دارای مداری ثابت اند اما شهاب ها در مداری ثابت حرکت نمی کنند. در اينکه منشا پيدايش آنها چيست در ميان اين دانشمندان چند ديدگاه مطرح است:
1-برخی معتقدند آنها قطعاتی هستند که از آتشفشان های کوههای ماه ايجاد می شوند.
2-برخی ديگر آنان را اجرامی مستقل می دانند که از چيزی پديد نيامده اند.
3-دسته ای ديگر شهاب ها را پاره ای از سياره های ديگر می دانند که متلاشی شده اند.[4]
مفسران اسلامی درباره حقيقت شهاب ها، معمولا ديدگاه فلاسفه را در حد يک قول نقل کرده و نپذيرفته اند. ديدگاه مورد قبول آنان درباره حقيقت شهاب ها عبارتند از:
1-شهاب ها ستارگانی از آسمان اند که همچون شعله ای از آتش از سويی به سوی ديگر آسمان پرتاب می شوند.
2-شهاب ها آتشی هستند که از ستارگان ديگر پديد می آيند.
3-شهاب ها آتشی هستند که در اثر برخورد نور ستارگان با اجزايی خاص از هوا در جو پديد می آيند.
بررسی آيات قرآن درباره شهاب سنگ ها
آياتی که به اين موضوع پرداخته اند از اين قرار است:
1-سوره حجر، آيه 16 ﴿ وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرين ما در آسمان برجهايى قرار داديم؛ و آن را براى بينندگان آراستيم‌.
2-سوره صافات، آيه6 ﴿ إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ ما آسمان نزديك‌[ پايين‌] را با ستارگان آراستيم.
3-سوره جن، آيات9-8 ﴿ وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُباً (8) وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً﴾ و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوىّ و تيرهاى شهاب يافتيم! و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مى‌نشستيم؛ امّا اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مى‌يابد.
4-سوره ملک، آيه5 ﴿ وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعيرِ ما آسمان پايين(نزديك) را با چراغهاى فروزانى زينت بخشيديم، و آنها[ شهابها] را تيرهايى براى شياطين قرار داديم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختيم!
5-سوره فصلت، آيه12 ﴿ وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليم و آسمان پايين را با چراغهايى‌[ ستارگان‌] زينت بخشيديم، و(با شهابها از رخنه شياطين) حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند توانا و دانا!
ظواهر اين آيات روشن بوده و نکاتی از اين قبيل را بيان می دارد: آسمان دنيا به ستارگان زينت داده شده است؛ مرکز خبر در آسمان بوده و ملائکه پاسبان آنجا هستند؛ شياطين راهی به آنجا نداشته و اگر بخواهند وارد شوند توسط شهاب ها رانده می شوند.
برخی از آيات و رواياتی که دلالت می کند جايگاه و مسکن ملائکه در آسمان ها است، از اين قرار است:
1-سوره نجم، آيه26 ﴿ وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِی السَّماواتِ لا تُغْنی‌ شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى و چه بسيار فرشتگان آسمانها كه شفاعت آنها سودى نمى‌بخشد مگر پس از آنكه خدا براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه(شفاعت) دهد!
2-سوره صافات، آيات 7-8 ﴿ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ . لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‌ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ ﴾ تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم! آنها نمى‌توانند به(سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مى‌گيرند!
3-سوره اسراء، آيه95 ﴿ قُلْ لَوْ كانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَكاً رَسُولاً بگو: «(حتى) اگر در روى زمين فرشتگانى(زندگى مى‌كردند، و) با آرامش گام برمى‌داشتند، ما فرشته‌اى را به عنوان رسول، بر آنها مى‌فرستاديم!» (چرا كه رهنماى هر گروهى بايد از جنس خودشان باشد).
4-نهج البلاغه، خطبه182 «فَمِنْ شَوَاهِدِ خَلْقِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ مُوَطَّدَاتٍ بِلَا عَمَدٍ قَائِمَاتٍ بِلَا سَنَدٍ دَعَاهُنَّ فَأَجَبْنَ طَائِعَاتٍ مُذْعِنَاتٍ غَيْرَ مُتَلَكِّئَاتٍ وَ لَا مُبْطِئَاتٍ وَ لَوْ لَا إِقْرَارُهُنَّ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ إِذْعَانُهُنَّ بِالطَّوَاعِيَةِ لَمَا جَعَلَهُنَّ مَوْضِعاً لِعَرْشِهِ 82 وَ لَا مَسْكَناً لِمَلَائِكَتِهِ وَ لَا مَصْعَداً لِلْكَلِمِ الطَّيِّبِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ مِنْ خَلْقِهِ » از نشانه‌هاى آفرينش او، خلقت آسمان‌هاى پا بر جا بدون ستون و تكيه گاه است. آسمانها را به اطاعت خويش دعوت و آنها بدون درنگ اجابت كردند، اگر اقرار آسمان‌ها به پروردگارى او، و اعترافشان در اطاعت و فرمانبردارى از او نبود، هرگز آسمان‌ها را محل عرش خويش و جايگاه فرشتگان، و بالا رفتن سخنان پاك و اعمال نيك و صالح بندگانش قرار نمى‌داد.
5-نهج البلاغه، خطبه 171 «اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْجَوِّ الْمَكْفُوفِ الَّذِی جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ السَّيَّارَةِ وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلَائِكَتِك لَا يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِك‌» اى خداى آسمان بر افراشته، و فضاى نگاه داشته، كه آن را زمينه پيدايش شب و روز، و جريان گردش ماه و خورشيد، و مسير آمد و شد ستارگان سيّار قرار داده‌اى، و جايگاه گروهى از فرشتگانت ساخته‌اى كه از عبادت تو خسته نمى‌گردند .
6-نهج البلاغه، خطبه 109 «مِنْ مَلَائِكَةٍ أَسْكَنْتَهُمْ سَمَاوَاتِكَ وَ رَفَعْتَهُمْ عَنْ أَرْضِكَ هُمْ أَعْلَمُ خَلْقِكَ بِكَ وَ أَخْوَفُهُمْ لَكَ وَ أَقْرَبُهُمْ مِنْكَ »شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو كه گروهى از آنها را در آسمان‌ها سكونت دادى و از زمين بالا برده‌اى. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند، و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناكند، و به تو نزديك‌ترند.
7-نهج البلاغه، خطبه 91«وَ لَيْسَ فِی أَطْبَاقِ السَّمَاءِ مَوْضِعُ إِهَابٍ إِلَّا وَ عَلَيْهِ مَلَكٌ سَاجِدٌ أَوْ سَاعٍ حَافِدٌ يَزْدَادُونَ عَلَى طُولِ الطَّاعَةِ بِرَبِّهِمْ عِلْماً وَ تَزْدَادُ عِزَّةُ رَبِّهِمْ فِی قُلُوبِهِمْ عِظَما»در تمام آسمان‌ها جاى پوستينى خالى نمى‌توان يافت مگر آن كه فرشته‌اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى‌افزايد، و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى‌نمايد.




[2] المفردات، راغب اصفهانی، ص 267.
[3] اسلام و هيات، سيد هبة الدين شهرستانی، ص420.
[4] اسلام و هيات، سيد هبة الدين شهرستانی، ص420.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo