< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 7

بسم الله الرحمن الرحیم

 ویژگیها و ما به الامتیاز وحی نبوت
 
 قبلاگفتیم با مطالعه قرآن برای وحی نبوت با این مطلب رسیدیم که وحی نبوت از ویژگیها ی پیامبران است . با مطالعه ی آیات وحی نبوت از قرآن این مطلب به دست می آید که یکی از ویژگی های انبیاءالهی ،وحی خاص به آنهاست .این وحی تنها مربوط به مقام نبوت است بلکه بالا تر وحی سبب وعلت نبوت است .
 سخنان علامه را بیان کردیم که از سخنان علامه چهار نکته به دست می آید :
  1. وحی از لوازم نبوت است
  2. النبوت تتوقف علی النبوة
  3. وحی مربوط به انبیاء برخورداری از عالم غیب است لغرض الانذار و النبوة
  4. وحی در باب نبوت مشتمل بر شریعت و معارف و احکامی که معیار حل اختلافات است.
 ازآنچه در اینجاگفته شد بدون درنظر گرفتن مطالب علامه در جای دیگر، به دست می آید که نظر علامه این است که وحی نبوت نوعی وحی خاص است. پس اگر ما باشیم و این متن علامه طباطبایی و بدون درنظر گرفتن مطالبشان در جایی دیگر باید بگوییم :
 نکته اول و دوم امختصاصی نیست و در نکته د وم اینکه وحی و طریق و راهی است که نبوت از آن طریق حاصل می شود و به عبارت دیگر اینکه سببیت و طریقیت دارد . این هم اختصاصی بودن وحی نبوت را نمی رساند. به عبارت دیگرنکته اول ودوم اختصاصی نیستند ،زیرا اینکه می گوییم وحی ازلوازم است،لازم می تواند اعم باشد(لازمه ی خورشید نور است ،این لازم اعم است زیرا نور ازعلل دیگری هم حاصل می شود ،اما روز لازمه ی وجود خورشید است .این لازم اخص است یعنی روز تنها ازطریق وجود خورشید حاصل می شود )
 اما نکته سوم و چهارم اختصاصی بودن را می رساند.در نکته سوم گفتند و حی مربوط به انبیاء غرض و غایتش نبوت است از این می فهمیم که این وحی وژگی دارد و هر وحیی نبوت زا نیست پس اگر گفتیم وحی د ر باب نبوت وحیی است برای نبوت می شود اختصاصی نبوت.
 ویژگیها و ما به الامتیاز وحی نبوت
 ما اصل مسلم مان این است که وحی نبوت یک ویژگی دارد که از سایر وحی ها ممتاز می شود اما سخن در این است که مابه الامتیاز وحی نبوت نسبت به وحی های دیگر چیست؟
 پنج مطلب را باین میکنیم تا ببینیم کدامش ما به الامتیاز است.
 سوالات مربوط مابه الامتیاز وحی نبوت
 آیا امتیاز وحی نبوت به جهت و حیثیت فاعلی وحی نبوت است.
 آیا وجه امتیاز این وحی به جهت قابلی این وحی است؟
 آیا امتیاز وحی نبوت به جهت غایی آن است؟
 آیا به لحاظ محتوا و مضمون است؟
 آیا به لحاظ چگونگی آن و کیفیت آن است؟
 
 جهت اول: به لحاظ فاعلی
 وحی نبوت از جهت فاعلی هیچ امتیازی نسبت به وحی های الهی ند ارد و فاعل وحی نبوت و وحی غیر نبوت خدای متعال است.
 جهت دوم : به لحاظ قابل و گیرنده
 از جهت قابلی وجود نبی در مرتبه ای است و از سایر انسانهایی که نبی نیستند برتر است و می تواند وحی خاص را دریافت کند پس ممتاز است و قابل اشتباه نیست .
 .در اینجا چند نکته است
 الف) در اینکه انبیای الهی بر افراد قوم و امت خود برتر بودند شکی نیست .
 دلیل عقلی
 ،متن تجرید "وقبح التقدیم المفضول معلوم "در مباحث مربوط به حضرت علی (علیه السلام)است ."ولا ترجیح مع التساوی " پس باقی می ماند یک گزینه وآن تقدیم فاضل است .دلیل نقلی :قرآن می فرماید "البعث لنا ملکا نقاتل فی سبیل الله ...فزاده سبتطا فی ال علم والجسم " ،سوره ی یونس آیه ی 35 :"افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن..."(در باب عصمت وافضلیت این آیه مورداستفاده شیعه است).
 دلیل نقلی
 «یا هشام لا بعث الله نبیا ولارسولا حتی یکتمل العقل ویکون عقله افضل من جمیع عقول امته » [1] تلقی مسلمانان نیز همین بوده است .سیره عقل هم همین است ،درمراجعه به متخصص به افضل رجوع می شود . مثلا در جریان سقیفه و قتی عمر به ابو عبیده جراح گفت : «امدد یدک ابایعک» یعنی دستت را بیاور تا به عنوان امیرالمومنین با تو بیعت کنم که ابو عبیده گفت اتقول هذا و ابوبکر حاضر یعنی چطور در حضور ابوبکر جسارت می کنی. یعنی مگر او برتر ازمن نیست و تو با من می خواهی بیعت کنی.
 ب ) در این مطلب شکی نیست که در میان انبیاءهم تفضیل و برتری بوده بوده است «ولقد فضلنا بعضا النبیین علی بعض » [2] و همچنین آیه شریفه « تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض» [3]
 ج) از قرآن به دست می آید که گاهی افرادی پیدا می شوند که ازنبی عصر خود ولو آن نبی از پیامبران الوالعزم باشد، برتری نسبی علمی دارند . ازداستان حضرت موسی (ع)و حضرت خضر در سوره ی کهف (سوره ی کهف از عجایب است )«فوجدا عبدا من عبادنا اتینا رحمة من عندنا وعلمنا ه من لدنا علما » [4] . این عبد در روایات وتفاسیر تعبیر به خضر شده است .برخی می گویند نبی بوده است وبرخی می گویند ولی بوده است یعنی از اولیاء بوده است . از روایات فهمیده میشود حضرت خضر علم تاویل داشته است وحضرت خضر نه در همه ی زمینه ها افضل بوده است بلکه در بخشی از علم که علم تاویل است برتری داشته است ،ونبی نیازی ندارد که در همه ی زمینه ها کامل باشد . و موردی که حضرت زکریا از حضرت مریم سوال می کنند این غذاهایی که نزد تو بوده ا زکجاست « قال انی لک هذا» و ایشان گفت « من عند الله»،نیز از همین مورد است که یک برتری نسبی حضرت مریم بر حضرت زکریا را ثابت می کند.
 د) مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است . و این را از این آیه می فهمیم که «واذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک الناس اماما » [5] کلمات امتحاناتی که حضرت به آن ها مبتلا شد .یقیا یکی از این کلمات که در آیه می فرماید ذبح حضرت اسماعیل بوده است و حضرت ابراهیم زمانی این امتحان را پس داد که پیامبر بود وحضرت ابراهیم که نبی بود زیرا در سن پیری خداوند حضرت اسماعیل را به اوداده است« الحمد الله الذی...علی الکبراسماعیل و ... » ووقتی فرشتگان آمدند به او مژده فرزند دادند به آنها فرمود همسرمن پیر است و از او گذشته است. و باید از امثال فخر رازی صاحب المنارتعجب کرد که مراد از این کلما ت همان نبوت است. اما این که مراد از این کلمات چیست اقوالی است . که رجوع کنید به کتاب بنده در این مورد به نام امامت در بیش اسلامی.به نظرم از بین همه اقوال قول علامه طباطبایی از همه بهتر است البته یک تبصره می خواهد. ایشان امامت می داند و این امامت را یک امر باطنی می داند نه امامت سیاسی. واین بر خلاف نظر برخی از علمای امامیه از جمله آیت الله سبحانی است که این امامت را امامت سیاسی می دانند.
 بنابراین از قرآن و این آیات اثبات می شود که مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است اما باید مصداقش را اثبات کنیم که مثلا امیر المومنین علیه السلام مقام امامت دارد واین بالاتری در مورد آن نبوتی است که مقام امامت نداشته باشد والا اگر یک نبیّی باشد که هم مقام نبوت داشته باشد هم مقام امامت در بالاترین سطحش مثل پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، این مقامش از آنکه فقط مقام امامت دارد بیشتر است.
 
 «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


[1] . (11 کتاب عقل وجهل )
[2] . اسرا
[3] . بقره / 253
[4] . کهف /65
[5] . بقره/124

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo