< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

98/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقت مشترک و مخصوص/مواقیت الصلاة

آیه شریفه : ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا[1] ، مشتمل بر ذکر اوقات صلوات خمسه می باشد، دلوک شمس همان زوال شمس است که وقت نماز ظهر و عصر می باشد، غسق اللیل یعنی نصف اللیل که شامل نماز مغرب و عشاء می شود و مراد از قران الفجر نماز صبح می باشد.

بحثی که باقی مانده یکی مربوط به دلوک الشمس است و بحث دیگر مربوط به نماز صبح می باشد.

در مجمع البیان و المیزان گفته شده قران الفجر عطف به أقم الصلاة می باشد و روایات نیز از طریق فریقین دلالت دارند بر اینکه ملائک صبح و شب وقتی عوض می شوند قران الفجر که اشاره به وقت نماز صبح دارد را می بینند .

صاحب عروه به همین بیان اکتفاء کرده که "ما بین الطلوع الفجر الصادق الی طلوع الشمس وقت صلاة الصبح" ، در روایات هست که وقتی شب به پایان می رسد و کم کم وقت فرا رسیدن صبح می شود اول یک سفیدی از طرف مشرق ظاهر می شود و رو به بالا می رود(پهن نمی شود) که به این فجر کاذب می گویند و این را تشبیه به دُم گرگ کرده اند که برای این اهمیتی قائل نیستیم و موثر نیست، پشت سر آن یک سفیدی ظاهر می شود که منتشر در افق هست که همان فجر صادق می باشد.

شیخ طوسی در خلاف اینطور فرموده: «مسألة 10: أول وقت صلاة الفجر : لا خلاف فيه انه حين يطلع الفجر الثاني، فإما آخر الوقت فعندنا أن وقت المختار الى أن يسفر الصبح و وقت المضطر الى طلوع الشمس، و به قال الشافعي و جميع أصحابه.

و ذهب الإصطخري من أصحابه إلى أنه إذا أسفر فات وقت الصبح.و قال أبو حنيفة و أصحابه: أن الوقت ممتد الى طلوع الشمس من غير تفصيل.

دليلنا: طريقة الاحتياط فان ما اعتبرناه لا خلاف بين الأمة أنه من الوقت و ما زاد عليه ليس عليه دليل أنه وقت الاختيار، و قد بينا الوجه فيما اختلف من أخبارنا في الكتابين المقدم ذكرهما.»[2] .

محقق در شرایع ابتدا نقل اقوال کرده و بعد فرموده ما بین طلوع فجر ثانی که منتشر در افق است تا طلوع فجر وقت نماز صبح می باشد و علامه در منتهی نیز همین را فرموده و در کتاب "بدایة المجتهد و نهایة المقتصد" تالیف ابن رشد آندلسی که از کتب عامه است نیز وقت نماز صبح را به همین ترتیب ذکر کرده و شما برای آشنائی با اقوال خودتان مراجعه و مطالعه بفرمائید.

صاحب جواهر عبارتی دارد که: «وما بين طلوع الفجر الثاني الصادق الذي كلما زدته نظرا أصدقك بزيادة حسنه ونحوه المستطير في الاُفق والمعترض المنتشر فيه الذي هو كالقبطية البيضاء(نوعی پارچه مصری که بسیار سفید و روشن بوده) ، و كنهر سوري(نهریست در عراق که آبش بسیار صاف و شفاف است) ، لا الأول الكاذب المستطيل في السماء المتصاعد فيها الذي يشبه ذنب السرحان على سواد يتراءى من خلاله وأسفله ، ولا زال يضعف حتى ينمحي أثره إلى طلوع الشمس...الی آخر کلامه الشریف»[3] .

خب و اما به سراغ اخبار مربوط به این بحث می رویم که در باب 26 از ابواب مواقیت ذکر شده اند و عنوان باب این است: "أن وقت الصبح من طلوع الفجر إلى طلوع الشمس" ، چند خبر می خوانیم:

خبر اول: «محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حماد(بن عثمان)، عن الحلبي(عبید الله بن ابی شعبه حلبی) عن أبي عبد الله علیه السلام قال: وقت الفجر حين ينشق الفجر إلى أن يتجلل الصبح السماء ولا ينبغي تأخير ذلك عمدا ولكنه وقت لمن شغل أو نسي أو نام. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب مثله[4] .

خبر دوم: «وعنه عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن ابن أذينة، عن زرارة، عن أبي جعفر علیه السلام (في حديث) قال: إذا طلع الفجر فقد دخل وقت الغداة[5] .

صاحب وسائل خبر اول و دوم و سوم را از کلینی نقل کرده و از خبر چهارم به بعد از شیخ طوسی نقل شده.

اخبار دیگری نیز در باب 27 نقل شده و عنوان باب این است: "أن أول وقت الصبح طلوع الفجر الثاني المعترض في الأفق دون الفجر الأول المستطيل" ، خبر چهارم از این باب مربوط به لیالی مقمره می باشد، خبر این است: «محمد بن يعقوب، عن علي بن محمد، عن سهل بن زياد، عن علي بن مهزيار قال: كتب أبو الحسن بن الحصين إلى أبي جعفر الثاني علیه السلام معي: جعلت فداك قد اختلف موالوك (مواليك) في صلاة الفجر، فمنهم من يصلي إذا طلع الفجر الأول المستطيل في السماء، ومنهم من يصلي إذا اعترض في أسفل الأفق واستبان، ولست أعرف أفضل الوقتين فأصلي فيه، فإن رأيت أن تعلمني أفضل الوقتين وتحده لي، و كيف أصنع مع القمر والفجر لا يتبين (تبين) معه، حتى يحمر ويصبح، وكيف أصنع مع الغيم وما حد ذلك في السفر والحضر فعلت إن شاء الله، فكتب علیه السلام بخطه و قرأته: الفجر يرحمك الله هو الخيط الأبيض المعترض، وليس هو الأبيض صعدا فلا تصل في سفر ولا حضر حتى تبينه، فإن الله تبارك وتعالى لم يجعل خلقه في شبهة من هذا، فقال: وكلوا واشربوا حتى يتبين لكم الخيط الأبيض من الخيط الأسود من الفجر، فالخيط الأبيض هو المعترض الذي يحرم به الأكل والشرب في الصوم، وكذلك هو الذي يوجب به الصلاة. محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن الحسين بن سعيد، عن الحصين (بن أبي الحصين) قال: كتبت إلى أبي جعفر علیه السلام وذكر مثله[6] .

بقیه اخبار را خودتان مطالعه کنید.

یک مطلبی که بنده نوشته ام این است که آقای بروجردی فرمودند اگر کسی نماز عشاء را نخواند و خوابید علاوه بر قضای نمازش واجب است آن روز را روزه بگیرد و البته در روایت داریم که یا مستحب است یا واجب یعنی کفاره نخواندن نماز عشاء این است که روزه بگیرد.

مطلب دیگر اینکه کتابی داریم بنام فقه الرضا علیه السلام که صاحب مستدرک الوسائل از آن نقل کرده که باید آن را مورد بررسی قرار بدهیم که آیا معتبر است یا نه که بماند برای بعد...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo