< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

98/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقت مشترک و مخصوص/مواقیت الصلاة

بحثمان در وقت اختصاصی و اشتراکی نماز مغرب و عشاء بود، صاحب عروه در این رابطه فرمود : «و ما بين المغرب و نصف الليل وقت للمغرب و العشاء، و يختص المغرب بأوله بمقدار أدائه، والعشاء بآخره كذلك هذا للمختار»[1] .

بیشتر فقهاء از محشین و شراح عروه همینطور قائل هستند فقط مخالف در اینجا آقای خوئی می باشد که قائل به وقت اختصاصی نیست، علامه در قواعد و همچنین مفتاح الکرامه نیز قائل به وقت اختصاصی برای نماز مغرب و عشاء شده اند.

یکی از بحثهائی که بین ما و عامه وجود دارد در مورد تحقق مغرب و اول وقت نماز مغرب می باشد، مشهور فقهاء ما قائلند لازم است ذهاب حمره مشرقیه صورت بگیرد و حمره مشرقیه زائل بشود تا اول وقت مغرب برسد.

محقق در شرایع اینطور فرموده:«و كذا إذا غربت الشمس دخل وقت المغرب و يختص من أوله بمقدار ثلاث ركعات ثم يشاركها العشاء حتى ينتصف الليل و يختص العشاء الآخرة من آخر الوقت بمقدار أربع ركعات»[2] .

خب و اما دلیل ما بر وقت اختصاصی برای مغرب و عشاء همان دلیلی است که در مورد وقت اختصاصی ظهر و عصر داشتیم یعنی خبر داود بن فرقد(خبر 7 از باب 4)، هرچند آقای خوئی طبق مبنای خودشان فرمودند این خبر مرسل به ابهام واسطه و مردود است ولی خب آقای بروجردی فرمودند این خبر چون در قرون و اعصار مختلف مورد عمل فقهاء و اصحاب بوده همین ضعفش را جبران می کند و حجت می شود زیرا معیار حصول اطمنیان به صدور است که با عمل فقهاء و اصحاب چنین اطمینانی حاصل می شود.

صاحب وسائل خبر داود بن فرقد را تقطیع کرده و بخشی که مربوط به نماز مغرب و عشاء است را در باب 17 از ابواب مواقیت ذکر کرده، خبر این است:(محمد بن الحسن بإسناده عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد بن عيسى، وموسى بن جعفر، عن أبي طالب عبد الله بن الصلت، عن الحسن بن علي بن فضال، عن داود بن أبي يزيد، وهو داود بن فرقد، عن بعض أصحابنا، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: إذا غابت الشمس فقد دخل وقت المغرب حتى يمضي مقدار ما يصلي المصلي ثلاث ركعات، فإذا مضى ذلك فقد دخل وقت المغرب والعشاء الآخرة حتى يبقى من انتصاف الليل مقدار ما يصلي المصلي أربع ركعات، وإذا بقي مقدار ذلك فقد خرج وقت المغرب وبقي وقت العشاء إلى انتصاف الليل)[3] .

بنابراین مشهور فقهاء ما قائل به وقت اختصاصی برای نماز ظهر و عصر و همچنین نماز مغرب و عشاء هستند و فقط تنها مخالف در اینجا آقای خوئی هستند که ما کلام ایشان را ذکر کردیم و جواب هم دادیم.

بحث مهم دیگر این است که ما شیعیان به تبعیت از ائمه علیهم السلام غروب شمس را کافی برای تحقق مغرب و دخول وقت نماز مغرب نمی دانیم بلکه می گوئیم لازم است ذهاب حمره مشرقیه صورت بگیرد و همین مطلب باعث شده اخبار زیادی از ائمه علیهم السلام در این رابطه صادر بشود که بین اینها تقیه نیز وجود دارد.

در باب 16 از ابواب مواقیت مجموعا 30 خبر وجود دارد که برخی دلالت دارند بر اینکه وقت نماز مغرب حین ذهاب حمره مشرقیه است و برخی دیگر دلالت دارند اینکه حین استتار قرص و غروب آفتاب می باشد که عامه اینطور قائلند، پس معلوم می شود مسئله مهم است که ائمه علیهم السلام این همه روایت در این رابطه دارند و حتی صاحب جواهر که کلامش را خواهیم خواند می فرماید این شعار شیعه است ولی با این اوصاف آیت الله خوئی این مطلب را قبول ندارد و مثل عامه می فرماید وقت نماز مغرب حین استتار قرص است نه حین زوال حمره مشرقیه.

اخبار باب 16 دو دسته هستند تقریبا نصف آنها دلالت دارند بر اینکه اول وقت نماز مغرب موقع غروب آفتاب است و نصف دیگر دلالت دارند بر اینکه اول وقت نماز مغرب حین زوال حمره مشرقیه می باشد خب اینها با هم تعارض دارند و در اینجا حرف و بحث زیادی وجود دارد.

بنده نوشته ام چند خبر از باب 16 که دلالت بر ذهاب حمره مشرقیه دارند صحیح می باشند، اخبار 1 و 6 و 7 صحیح می باشند الباقی موثق و ضعیف هستند و البته مورد عمل فقهاء و اصحاب هستند و ضعفشان جبران می شود فلذا ما از جهت مدرک تردیدی نداریم که ائمه علیهم السلام ذهاب حمره مشرقیه را ملاک می دانند و عمل مسلمانان نیز باید بر طبق همین باشد ولی در عین حال جرأت فقهی آقای خوئی زیاد است به حدی که ایشان مانند عامه قائل است ملاک همان غروب آفتاب است یعنی با غروب آفتاب اول وقت مغرب داخل می شود.

در باب حج نیز روایاتی داریم که دلالت دارند بر اینکه وقتی ذهاب حمره مشرقیه صورت گرفت از عرفات برای منا حرکت کنید پس معلوم می شود که این موضوع کوچک و کم اهمیتی نیست بلکه شعار و عمل شیعه این بوده.

حمره مشرقیه در مقابل حمره مغربیه می باشد که بسیار طولانی است.

از جمله کسانی که در اینجا خیلی با شدت و محکم قائل است که ملاک ذهاب حمره مشرقیه است فقیه همدانی می باشد که می فرماید یستفاد از اخبار کثیره که ائمه علیهم السلام به این مطلب عنایت خاصی داشته اند و این اخبار با اخباری که می گویند ملاک غروب آفتاب است تعارضی ندارند چراکه آنها دال بر تقیه می باشند و یکی از مرجحات نیز همین است که در مقام تعارض خبری که مخالف تقیه است را اخذ کنیم.

بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی...

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo