< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

98/08/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعداد صلاة/نوافل/صلاة غفیله

بحثمان در صلاة غفیله بود، صاحب عروه اینطور فرمود:«المسئلة 2: الأقوى استحباب الغفيلة، وهي ركعتان بين المغرب والعشاء ولكنها ليست من الرواتب»[1] .

محشین عروه در اینجا حواشی زیادی دارند که به آنها اشاره می کنیم؛ آقا ضیاء الدین عراقی:"في القوة نظر لضعف سند الرواية واحتمال انطباقه على نافلة المغرب، فالأحوط أن يأتي بهما على خصوصيتهما بقصد ما في الذمة لا بقصد كونه نافلة المغرب أو غفيلة، وهكذا الأمر في صلاة الوصية". کاشف الغطاء:"الأولى بل الأحوط جعل الغفيلة والوصية نافلة المغرب لا نافلة مستقلة". مرحوم نائینی:"لكن الأولى أن لا يؤخرها وكذا صلاة الوصية أيضا عن ذهاب الشفق". امام رضوان الله علیه:"بل بين صلاة المغرب وسقوط الشفق الغربي على الأقوى".

خب واما بحث امروز این است که ما باید سراغ روایات برویم چون اتکاء فقهاء ما نیز به همین روایات بوده، در وسائل الشیعة جلد 5 صفحه 259 بابی منعقد شده تحت عنوان:"باب 20 : استحباب التنفل(خواندن نماز نافله)ولو بركعتين في ساعة الغفلة وهي ما بين العشائين".

خبر اول: محمد بن علي بن الحسين قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله، تنفلوا في ساعة الغفلة ولو بركعتين خفيفتين، فإنهما تورثان دار الكرامة، قال وفي خبر آخر دار السلام وهي الجنة، وساعة الغفلة ما بين المغرب والعشاء الآخرة.[2]

وفي (العلل) عن أبيه، عن سعد(سعد بن عبدالله أبی خلف أشعری قمی مقام بسیار بالائی دارد شیخ هذه الطائفه و فقیهها و وجهها و از طبقه 8 است)، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي(برق رود مکانی در اطراف قم بوده که احمدبن عبدالله برقی و پدرش از اهل آنجا بوده اند و ثقه و از طبقه 7 می باشد) ، عن أبيه(محمد بن أبی عبدالله برقی)، عن زرعة(در مذهبش بحث است ولی مورد وثوق است)، عن سماعة(سماعة بن مهران که ثقه و از طبقه 4 است) عن جعفر بن محمد، عن أبيه قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله.(خبر با این سند صحیح می باشد).

شیخ صدوق شش هزار روایت در من لایحضره الفقیه نقل کرده که چهار هزارتا از آنها مسند و دو هزارتا از آنها مرسل است که این خبر نیز از مرسلات صدوق می باشد، البته این خبر با چند سند ذکر شده که ما سند اول را خواندیم و صحیح می باشد.

خبر دوم: وفي (المصباح) عن هشام بن سالم(از طبقه 4و5 است و شیخ طوسی از طبقه 12 می باشد منتهی طریق شیخ به هشام بن سالم صحیح می باشد و قبلا گفتیم که این طرق در آخر جلد دوم جامع الرواة ذکر شده)، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من صلى بين العشائين ركعتين يقرأ في الأولى الحمد وذا النون إذ ذهب مغاضبا إلى قوله: " وكذلك ننجي المؤمنين " وفى الثانية الحمد وقوله: " وعنده مفاتح الغيب لا يعلمها إلا هو " إلى آخر الآية، فإذا فرغ من القراءة رفع يديه وقال: " اللهم إني أسألك بمفاتح الغيب التي لا يعلمهما إلا أنت أن تصلي على محمد وآل محمد وأن تفعل بي كذا وكذا اللهم أنت ولي نعمتي، والقادر على طلبتي، تعلم حاجتي فأسألك بحق محمد وآله لما قضيتها لي " وسأل الله حاجته أعطاه الله ما سأل.[3]

در مستدرک وسائل الشیعة جلد 6 صفحه 302 نیز روایاتی در باب صلاة غفیله نقل شده، من جمله این خبر: السيد علي بن طاووس في فلاح السائل : عن أحمد بن محمد الفامي ، عن محمد بن الحسن بن الوليد ، عن الحسين بن الحسن بن أبان ، عن الحسين بن سعيد ، عن فضالة بن أيوب ، عن إسماعيل بن أبي زياد ، عن أبي عبد الله عليه السلام عن أبيه قال : قال رسول الله صلّى الله عليه وآله : صلّوا في ساعة الغفلة ولو ركعتين ، فإنّهما توردان دار الكرامة [4] .

احمد بن محمد بن الفامی نامش در رجال نیست و سند از این جهت ضعیف است.

صاحب جواهر در جواهر و آیت الله بروجردی در تبیان الصلاة نیز این روایاتی که تا به حالا از وسائل و مستدرک خواندیم را در باب صلاة غفیله ذکر کرده اند، بنابراین ما هم از نظر شهرت فتوائیه و هم از نظر روایات ادله محکمی بر نماز غفیله داریم و آن را یک صلاة مستقلی می دانیم که از طرف شارع امر به انجامش شده، فقط تنها کسی که استحباب شرعی نماز غفیله را قبول نمی کند آیت الله خوئی می باشد که در مستند العروة فرموده اولا خبر صدوق مرسل است و ثانیا خبر شیخ طوسی که از هشام بن سالم نقل کرده نیز مرسل است و حجت نیست زیرا شیخ طوسی از طبقه 12 و هشام بن سالم از طبقه 4 و 5 می باشد و کیف ما کان، فالسند بین مرسل و ضعیف فلا یصلح للتعویل، لذا نمی توانیم حکم به استحباب نماز غفیله کنیم و اگر کسی خواست بخواند باید به قصد رجاء بخواند.

اشکال استاد حفظه الله به کلام آیت الله خوئی:

اول: طریق شیخ طوسی به هشام بن سالم صحیح است و گفتیم که طرق شیخ در آخر جامع الرواة ذکر شده فلذا خبر از جهت ارسال ضعیف نیست.

دوم: ما روی عن الصدوق فی العلل نیز سندش صحیح بود و دلیل منحصر در آنچه شیخ از هشام بن سالم نقل کرده نیست و صاحب جواهر و آیت الله بروجردی نیز به همین خبر استناد کرده اند و بر فرض اگر سندش ضعیف بود عمل فقهاء و اصحاب ضعفش را جبران می کرد البته این اشکال ما مبنائی است چون آقای خوئی طبق مبنای خودشان فقط به سند نگاه می کنند و دیگر عمل یا اعراض اصحاب را موثر نمی دانند ولی ما عمل و اعراض اصحاب را در صحت سند موثر می دانیم.

بقیه بحث بماند برای فردا ... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo