< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

96/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ارث فرق مختلف اسلامی از همدیگر/وهابیت

بحثمان در این بود که بعد از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله انحرافاتی بوجود آمد و منحرفین برای کوبیدن شیعه و تقویت جایگاه و مکتب خودشان در بین مردم اقدامات و فعالیت های زیادی انجام دادند، اهل بیت علیهم السلام را کنار زدند و صحابه را بجای آنها قرار دادند و بعد برای صحابه قداست و مشروعیت درست کردند و گفتند "الصحابة کلهم مجتهدون" و "الصحابة کلهم عدول" و بعد گفتند صحابه یعنی کسانی که پیغمبر صلی الله علیه و آله را درک کرده باشند ولو اینکه کودک بودند یا چند دقیقه حضرت را درک کرده باشند، حالا می خواهیم ببینیم آیا این اصلی که در مورد صحابه درست کرده اند با قران و اخبار اهل بیت علیهم السلام و حتی اخبار خودشان سازگاری دارد یا نه؟.

در قران کریم آیات فراوانی دالِّ بر این مطلب وجود دارد که اینطور نیست که هر کس پیغمبر را ملاقات کرده باشد خوب است بلکه در میان آنها منافقین و مغرضین فراوانی وجود داشته که چند آیه را به عنوان نمونه بیان می کنیم:

اول: جریان آیه إفک که در سوره نور بیان شده است، در یکی از غزوات یکی از همسران پیغمبر یا کنیز ایشان با عده ای از قافله عقب ماند و بعد برای او یک جریانی درست کردند و گفتند او مورد تجاوز قرار گرفته است، در روایات ذکر شده که او ماریه قبطیه بوده ولی در روایات اهل سنت ذکر شده که او عایشه بوده، خلاصه افرادی که با پیغمبر مخالف بودند و دشمنی داشتند این قضیه را خیلی توسعه دادند و تبلیغ کردند که بله به همسر پیغمبر تجاوز شده لذا خداوند متعال آیاتی از سوره نور را نازل کرد، خب حالا از این جریان مشخص می شود که همه افرادی که با پیغمبر بودند مجتهد و عادل نبودند بلکه منافقین و افراد مغرض و مخالفی نیز بودند که اینجور دشمنی داشتند، جریان حدیث إفک که در سوره نور ذکر شده را خودتان مطالعه کنید.

دوم: خود قران می فرماید :﴿الأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً[1] ، اعراب آن افرادی بودند که در بیابان ها زندگی می کردند منتهی معاصر پیغمبر بودند و رفت و آمد داشتند و حضرت را می دیدند ولی قران در مورد آنها اینطور می گوید، باز بطلان حرف آنها که می گویند کل صحابه مجتهد و عادل هستند مشخص می شود.

سوم: جریان احزاب، تمام احزاب مخالف پیغمبر یعنی مشرکین و منافقین و یهود همگی تصمیم گرفتند به مدینه حمله کنند و پیغمبر و اسلام نوپا را به کلی نابود کنند، خب اینها نیز همگی معاصر و از صحابی بودند حالا چطور می توانیم بگوئیم تمام صحابی مجتهد و عادل هستند؟! این جریان نیز در سوره احزاب بیان شده است.

چهارم: جریان ثعلبه که مرتب به نماز جماعت می آمد منتهی آدم فقیری بود و روزی نزد پیغمبر آمد و از فقر خودش شکایت و اظهار ناراحتی کرد و حضرت پولی به او داد و گفت برو چند گوسفند بخر، ثعلبه رفت و چند گوسفند خرید و بعدا گوسفندان بچه آوردند و خدا خواست به مرور زمان یکی از ثروتمندان شد به صورتی که برای گوسفندان او در مدینه جا نبود لذا رفت در بیابان و مرکزی برای نگه داری از گوسفندانش درست کرد و آنها را اداره می کرد، بعد آیه قران نازل شد که از مردم زکات بگیرید لذا حضرت نزد او فرستاد تا زکات گوسفندانش را بدهد، ثعلبه حساب کرد دید که خیلی باید بدهد و گفت ما ایمان آوردیم که جزیه ندهیم حالا چطور باید از گوسفندانم بدهم و خلاصه زکاتش را نداد، آمدند جریان را به پیغمبر گفتند و حضرت فرمود مال دنیا او را هلاک کرد، بالاخره گذشت و پیغمبر از دنیا رفت و ثعلبه پشیمان شد و نزد ابوبکر و عثمان آمد و آنها قبول نکردند خلاصه ثعلبه یک همچین سرنوشتی داشته و معلوم می شود که در زمان پیغمبر نیز افرادی بوده اند که عهد شکنی می کردند و با پیغمبر مخالفت می کردند لذا بطلان این حرف که صحابه همگی عادل و مجتهد هستند مشخص می شود.

پنجم: در جنگ تبوک پیغمبر اعلام جنگ کردند ولی عده ای نرفتند و حضرت خیلی ناراحت شدند و کلا بعضی ها پیغمبر را اذیت می کردند پس نمی توانیم بگوئیم صحابه همگی عادل هستند.

ششم: در سوره احزاب آیه ای است که در آن اینطور گفته شده:﴿ إِنَّ الَّذینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً[2] ، البته کسانی که خدا و رسولش را می‌آزارند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفت‌آور آماده نموده است، در اینجا یک جریانی وجود دارد که ما قائلیم فاطمه زهراء سلام الله علیها بضعة پیغمبر است و حضرت در چند جا فرموده "فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی و من سرها فقد سرنی، مهجة قلبی، ثمرة فؤادی" و از این قبیل تعبیرات، از طرفی اهل سنت روایاتی دارند که خیلی عجیب است! آنها می گویند اینکه پیغمبر فرموده "فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی" علتش این است که حضرت امیر علیه السلام خواست دختر ابوجهل را بگیرد و پیغمبر این را شنید و خیلی ناراحت شد که دختر عدو الله و با دختر نبی الله در یک خانه باشد، حضرت مردم را جمع کرد و به منبر رفت و به مردم گفت به علی علیه السلام بگوئید این کار را نکند من خیلی ناراحت و غضبناک هستم و بعد حضرت در اینجا فرمود "فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی"! خب این جریان را اینطور به دروغ درست کرده اند تا اینکه خودشان را ثابت کنند و اهل بیت علیهم السلام را بکوبند و رد کنند.

در نهج البلاغه نیز ذکر شده که حضرت امیر علیه السلام موقع دفن فاطمه زهراء سلام الله علیها اینطور فرمودند: روي عنه أنه قاله عند دفن سيدة النساء فاطمة عليها السلام، كالمناجي به رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم عند قبره:

السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ عَنِّي، وَعَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ، وَالسَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ! قَلَّ، يَا رَسُولَ اللهِ، عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلاَّ أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ، وَفَادِحِ مُصِيبَتِكَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ، وَفَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَصَدْرِي نَفْسُكَ. "فَإِنَّاللهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ". فَلَقَدْ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَأُخِذَتِ الرَّهِينَةُ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَأَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَسَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ، وَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ; هذَا وَلَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَلَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ، وَالسَّلاَمُ عَلَيْكُمَا سَلاَمَ مُوَدِّع، لاَ قَال وَلاَ سَئِم، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَعَنْ مَلاَلَة، وَإِنْ أُقِمْ فَلاَعَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللهُ الصَّابِرِينَ.[3] .

خب از این کلام معلوم می شود که فاطمه زهراء سلام الله علیها را اذیت کرده اند و پیغمبر نیز فرمودند: "فاطمة بضعة منی من آذاها فقد آذانی" و از طرفی در آیه 57 از سوره احزاب نیز خواندیم که کسانی که خدا و رسولش را می‌آزارند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفت‌آور آماده نموده است.

خب واما خود اهل تسنن روایاتی بر خلاف آن دو اصل یعنی "الصاحبة کلهم عدول" و "الصحابة کلهم مجتهدون" دارند که در واقع این دو اصل را رد می کند، مثلا در مسند احمد بن حنبل جلد 1 صفحه 453 اینطور ذکر شده:"قال رسول الله صلی الله علیه و آله‌ ‌وإني ‌ ‌فرطكم ‌ ‌على الحوض وإني سأنازع رجالا فأغلب عليهم ، فأقول : يا رب أصحابي ، فيقول : إنك لا تدري ما ‌ ‌أحدثوا ‌ ‌بعدك"، و چندین خبر دیگر نیز در مسند احمد بن حنبل وجود دارد و همچنین در صحیح بخاری و صحیح مسلم و سنن ابن ماجه نیز اخباری هست که بر همین مطلب دلالت دارند فلذا بطلان اینکه "الصاحبة کلهم عدول" و "الصحابة کلهم مجتهدون" مشخص می شود.

بقیه بحث بماند برای فردا... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo