< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

96/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخبار عول

بحثمان در روایات مربوط به عول بود که عرض کردیم این اخبار در باب 6 و 7 از ابواب موجبات الإرث وسائل الشیعة ذکر شده اند، دیروز چند خبر از باب 7 را خواندیم البته اخبار باب 6 که مربوط به عول بود را قبلا خواندیم و این اخبار باب 7 نیز مربوط به عول هستند منتهی با بیان دیگری.

در باب 7 کلاً 18 خبر نقل شده، صاحب وسائل 8 خبر اول باب 7 را پشت سر هم از کلینی نقل کرده و از خبر 9 تا 14 یعنی 6 خبر را از تهذیب شیخ طوسی نقل کرده و خبر پانزدهم را از عیون اخبار الرضا علیه السلام شیخ صدوق نقل کرده و از خبر 16 تا آخر باب یعنی 3 خبر را از تفسیر محمد بن مسعود عیاشی نقل کرده حالا باید ببینیم محمدبن مسعود عیاشی کیست که صاحب وسائل از او نقل می کند.

صاحب وسائل 35 هزار حدیث در وسائل نقل کرده و در اول وسائل فرموده من این احادیث را از 150 کتاب نقل کرده ام که نصف این کتب در دستم هست و از نصف دیگر مع الواسطه نقل می کنم و یکی از کتابهائی که ایشان از آن نقل کرده همین تفسیر عیاشی می باشد، محمد بن مسعود عیاشی از علماء بزرگ تقریبا قرن ششم هفتم بوده، آیت الله العظمی آقای خوئی در معجم رجال حدیث چهار پنج صفحه درباره عیاشی مطلب نوشته، عیاشی از اهل تسنن بوده و بعدا شیعه شده و تمکن مالی بسیار بالائی داشته و کتابخانه بسیار بزرگ و کتابهای زیادی داشته، اخبار او نوعا از خودش تا امام مرسل است ولی از آخرین راوی که از امام نقل کرده نقل می کند، در صفحه 224 از جلد 17 معجم رجال حدیث چند صفحه در وثاقت و عظمت عیاشی مطلب نوشته شده، آقای خوئی می فرماید طریق شیخ طوسی به عیاشی ضعیف است و طریق شیخ صدوق به عیاشی نیز ضعیف است ولی حدیث او صحیح السند است.

خب و اما خبر 13 از باب 7 این خبر است: «وباسناده عن عبيدة السلماني، عن أمير المؤمنين عليه السلام حيث سئل عن رجل مات و خلف زوجة وأبوين وابنتيه فقال عليه السلام: صار ثمنها تسعا. أقول: حمله الشيخ على الانكار دون الاخبار، وجوز حمله على التقية لما مضى ويأتي». [1]

سند حدیث: باسناد عیاشی از عبیدة السلمانی نقل می کند، آقای خوئی عبیده سلمانی را توثیق می کند.

عامه این حدیث را نقل می کنند و می گویند حضرت امیر علیه السلام نیز قائل به عول بوده! در حالی که ما عرض کردیم پیغمبر و اهل بیت علیهم السلام همگی قائل به بطلان عول هستند منتهی ما عرض می کنیم که سند خبر ضعیف است زیرا عبیده سلمانی خودش در قرن هفتم هشتم بوده و نقل خبر از حضرت امیر علیه السلام واسطه های زیادی می خواهد درحالی که فقط یک واسطه ذکر شده و ما بقیه را نمی دانیم لذا خبر از نظر سند مخدوش است و ما بقیه را نمی دانیم و بعلاوه گفتیم که آقای خوئی فرمودند طریق شیخ طوسی و شیخ صدوق به عیاشی ضعیف می باشد.

از نظر محتوی و مضمون در خبر ذکر شده که شخصی از دنیا رفته در حالی که زوجه و أبوین و دو دختر دارد که زوجه ثمن یعنی یک هشتم و أبوین هرکدام سدس یعنی یک ششم و دو دختر هرکدام ثلثان یعنی دو سوم می برند، خب در اینجا مخرج 8 و 6 و 3 داریم که 3 و 6 متداخلان هستند لذا کنار می گذاریم و دو مخرج 6 و 8 را در نظر می گیریم که باهم متوافقین هستند و هر دو بر 2 قابل تقسیم هستند، 6 را بر 2 تقسیم می کنیم می شود 3 و ضرب در 8 می کنیم می شود 24 یا 8 را تقسیم 2 می کنیم می شود 4 و ضرب در 6 می کنیم می شود 24 ، بنابراین فریضه باید به 24 قسمت تقسیم شود، حالا اگر ما باشیم طبق فقه خودمان چهار بیست و چهارم به پدر و چهار بیست و چهارم به مادر می دهیم و سه بیست و چهارم نیز به زوجه می دهیم و بقیه یعنی 13 سهم باقیمانده را به دختر ها می دهیم البته کم می آید زیرا اگر عول نبود در واقع دختر ها باید 16 سهم می بردند ولی خب قاعده همین است که نقص بر متقرب به أبوین وارد می شود، ما اینطور می گوئیم ولی عامه نقص را بر همه وارد می کنند، آنها مال را به 27 قسمت تقسیم می کنند و طبق تقسیمی که می کنند زوجه سه بیست و هفتم یعنی تسع می برد ولذا صار تسعها ثمنا.

بقیه بحث بماند برای فردا ... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo