< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

94/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جهاد بغاة/اقسام جهاد/ولایة الفقیه
بحثمان در جریان تزویج ام کلثوم با عمر بود که عرض کردیم این مسئله هم در کتب کلامیه و هم در روایات و در تاریخ و در فقه مورد بحث قرار گرفته، در عرصه جنگ حق و باطل که همیشه با اهل بیت علیهم السلام در جریان بوده دو جور جنگ و تنش و چالش وجود داشته؛ یکی جنگ سخت بوسیله شمشیر و نیزه و زندان و تبعید و دیگری جنگ نرم بوسیله تبلیغات و رسانه ها و عبارات و الفاظ، مسئله تزویج ام کلثوم با عمر به همان جنگ نرمی که اعداء اهل بیت علیهم السلام داشته اند بر می گردد، بنی اُمیه و بنی عباس در جریان جنگ نرم فعالیت های بسیاری بر علیه اهل بیت علیهم السلام کردند و یکی از این جریانات مربوط به امام حسن مجتبی علیه السلام است که می گفتند حضرت 100 الی 200 تا زن داشته و از این تعبیرات که همه را آنها درست کرده بودند زیرا بنی عباس که قیام کردند بنی الحسن با آنها مبارزه کردند و آنها نیز شروع به جعل احادیث بر علیه بنی الحسن کردند، برای نمونه به روایتی که در وسائل ذکر شده اشاره می کنیم، عنوان باب این است:«جواز زيادة المهر عن مهر السنة على كراهية، واستحباب رده إليها، وأن من سمى للمرأة مهرا وسمى لأبيها شيئا لزم ما سمى لها دون ما سمى لأبيها»، و اما خبر سوم از این باب این خبر است:﴿قال: وتزوج الحسن عليه السلام امرأة فأصدقها مائة جارية مع كل جارية ألف درهم[1].
خبر دوم از همین باب نیز مربوط به بحث ماست، خبر این است:﴿محمد بن الحسن في (المبسوط) على ما نقل عنه أنه روي أن عمر تزوج أم كلثوم بنت علي عليه السلام فأصدقها أربعين ألف درهم[2].
مخالفان اهل بیت علیهم السلام جریان ازدواج ام کلثوم با عمر را تبلیغ می کردند و می کنند و می خواهند از آن چند نتیجه بگیرند؛ اول اینکه معلوم می شود حضرت علی علیه السلام به خلفای ثلاث خوشبین بوده که دخترش را به تزویج عمر در آورده پس خلافت آنها را قبول و امضاء کرده در واقع می خواهند بر مخالفتها و انتقادهای شدید حضرت که در خطبه شقشقیه ذکر شده سرپوش بگذارند. دوم اینکه می خواهند جریان فاطمه زهراء سلام الله علیها را لوث کنند لذا می گویند اگر عمر به خانه ی فاطمه زهراء سلام الله علیها حمله کرده بود و آن جریانات را بوجود آورده بود حضرت امیر علیه السلام دختر خودش را به او نمیداد، خلاصه اینکه برای این مسائل اخبار زیادی را در این رابطه جعل کرده اند.
باز خبر دیگری در وسائل الشیعة ذکر شده، خبر این است:﴿خطب عمر بن الخطاب وذلك قبل أن يتزوج أم كلثوم بيومين، فقال: أيها الناس لا تغالوا بصدقات النساء، فإنه لو كان الفضل فيها لكان رسول الله صلى الله عليه وآله يفعله، كان بينكم صلى الله عليه وآله يصدق المرأة من نسائه المحشوة(متکائی که با پنبه پر شده باشد)وفراش الليف والخاتم والقدح الكثيف وما أشبهه، ثم نزل عن المنبر فما أقام إلا يومين أو ثلاثة حتى أرسل في صداق بنت علي بأربعين ألفا[3].
فقهاء و علماء ما در برابر این تبلیغ اهل سنت و نتایجی که از ازدواج مذکور می گرفتند موضع گرفته اند و مطالب بسیاری را بیان کرده اند که کلام شیخ مفید را بیان می کنیم، کلام شیخ را علامه مجلسی در مرآة العقول نقل کرده و اینطور فرموده:«وقال الشيخ المفيد قدس روحه في جواب المسائل السروية : إن الخبر الوارد بتزويج أمير المؤمنين عليه‌السلام بنته من عمر لم يثبت، وطريقته من الزبير بن بكار، ولم يكن موثوقا به في النقل، وكان متهما فيما يذكره من بغضه لأمير المؤمنين عليه‌السلام وغير مأمون»[4].
زبیر بن بکار در معجم مفهرس آیت الله خوئی ذکر شده منتهی نه توثیق شده و نه رد شده و مرحوم مامقانی نیز در جلد 28 تنقیح المقال طبع جدید از او نام برده منتهی ایشان هم خیلی مطلب درباره زبیر بن بکار ندارند اما پاورقی های بسیار خوبی در معرفی او وجود دارد.
شیخ مفید رحمه الله در ادامه کلامش فرض را بر صحت می گذارد (صاحب جواهر نیز هین را می گوید) واینطور می فرماید:«ثم إنه لو صح لكان له وجهان لا ينافيان مذهب الشيعة في ضلال المتقدمين على أمير المؤمنين عليه‌السلام، أحدهما : أن النكاح إنما هو على ظاهر الإسلام الذي هو الشهادتان والصلاة إلى الكعبة، والإقرار بجملة الشريعة، وإن كان الأفضل مناكحة من يعتقد الإيمان، ويكره مناكحة من ضم إلى ظاهر الإسلام ضلالا يخرجه عن الإيمان، إلا أن الضرورة متى قادت إلى مناكحة الضال مع إظهاره كلمة الإسلام زالت الكراهة من ذلك وأمير المؤمنين عليه‌السلام كان مضطرا إلى مناكحة الرجل، لأنه تهدده وتواعده فلم يأمنه على نفسه وشيعته، فأجابه إلى ذلك ضرورة، كما أن الضرورة يشرع إظهار كلمة الكفر، وليس ذلك بأعجب من قول لوط ( هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ) فدعاهم إلى العقد عليهم لبناته، وهم كفار ضلال قد أذن الله تعالى في هلاكهم، وقد زوج رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله ابنتيه قبل البعثة كافرين كانا يعبدان الأصنام، أحدهما عتبة بن أبي لهب، والآخر أبو العاص بن الربيع، فلما بعث صلى‌الله‌عليه‌وآله فرق بينهما وبين ابنتيه»[5].
حضرت امیر علیه السلام مطالب بسیاری را در مورد شورائی که عمر برای بعد از خودش و به خلافت رساندن عثمان تشکیل داده بود بیان فرموده و به فضائل خودشان و جریان غدیر خم نیز اشاره فرموده، وقتی حضرت فضائل خودشان را بیان می کردند دو سه نفر در جمع بودند که در غدیر خم حضور داشتند حضرت به آنها گفت مگر شما در غدیر نبودید بلند شوید و شهادت بدهید، ولی آنها گفتند ما پیر شده ایم و گذشته ها را فراموش کرده ایم، حضرت به یکی از آنها فرمود اگر دروغ می گوئی نابینا شوی که شد و به دیگری گفت مرضی بگیری که عمامه به سرت نرود که مبتلی شد و دیگری برص گرفت وخلاصه این جریان شوری خیلی عجیب می باشد علی أیِّ حال حضرت بعد از اینکه عثمان به خلافت رسید اینطور فرمودند:﴿لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّي أَحَقُّ النَّاسِ بِهَا مِنْ غَيْرِي; وَوَاللهِ لاَسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِينَ; وَلَمْ يَكُنْ فِيهَا جَوْرٌ إِلاَّ عَلَيَّ خَاصَّةً، الْتمَاساً لاجْرِ ذلِكَ وَفَضْلِهِ، وَزُهْداً فِيَما تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَزِبْرِجِهِ[6].
آدرس: شرح خوئی جلد 5 صفحه 202، شرح ابن أبی الحدید جلد 6 صفحه 166، شرح بحرانی جلد 2 صفحه 204، شرح فی ظلال جلد 1 صفحه 360.
نتیجه بحث: اولا جریان ازدواج ام کلثوم با عمر جعلی و ساختگی است و چنین چیزی محقق نشده ثانیاً اگر صحت داشته باشد باز ضرر و خللی از نظر مذهب و دین و مبادی مذهبی متوجه ما نیست کما اینکه شیخ مفید بیان فرمود و صاحب جواهر نیز همان فرمایش شیخ مفید را دارد و می فرماید غایة الامر این تقیه ای برای حفظ کیان اسلام بوده.
همین مقدار بحث درباره ازدواج ام کلثوم با عمر کافی می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo