< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

93/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اقسام جهاد/ولایة الفقیه
بحثمان با توفیق پروردگار متعال در مواردی بود که در قرآن کریم و همینطور فرهنگ اهل بیت علیهم السلام تشریح و ترقیب و امر به جهاد کرده اند، یکی از مواردی که از قرآن کریم استفاده می شود مسئله نجات مستضعفین است یعنی بر مسلمانان لازم است که إعمال قدرت کنند و مستضعفین را از استضعاف نجات بدهند، برای این بحث توجه به چند واژه لازم است؛ اول کلمه استضعاف در برابر کلمه استکبار و دیگر کلمات مستضعف و ضعفاء که در قرآن کریم نیز بکار برده شده اند، در قرآن کریم خداوند متعال در دو جا از ضعفاء سخت انتقاد کرده لذا ما باید ببینیم این ضعفاء که مورد انتقاد قرآن واقع شده اند چه کسانی هستند و اینها با مستضعفین که مورد حمایت قرآن هستند چه فرقی دارند.
اولین موردی که در قرآن کریم از ضعفاء انتقاد شده در سوره ابراهیم است:﴿وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ[1].
ترجمه آیه: (روزي كه قيامت نام دارد) همه در برابر خدا ظاهر و آشكار مي‌گردند . ( در اين هنگام ) ضعيفان (كه پيروان نادان نيرومندانند، از راه تمسخر ) به كساني مي‌گويند كه خويشتن را ( در دنيا ) بزرگ مي‌پنداشتند : ما پيروان شما بوديم، آيا مي‌توانيد چيزي از عذاب خدا را از سر ما برداريد ؟ ! ( در پاسخ ) مي‌گويند : اگر خداوند ما را ( به راه رستگاري ) رهنمود مي‌كرد، ما هم شما را ( به راه نجات ) رهنمود مي‌كرديم، ( ولي ما خودمان گمراه بوديم و شما را نيز گمراه كرديم . هم اينك ) چه بي‌تابي كنيم و چه شكيبائي نمائيم يكسان است ( و سودي به حال خراب ما ندارد، و از عذاب خدا ) راه نجات و گريزي براي ما نيست .
مورد دوم آیه شریفه:﴿وإذ يتحاجون في النار فيقول الضعفاء للذين استكبروا إنا كنا لكم تبعا فهل أنتم مغنون عنا نصيبا من النار(47) قال الذين استكبروا إنا كل فيها إن الله قد حكم بين العباد(48) ﴾[2]، بنابراین خداوند متعال در قرآن کریم از ضعفاء اینطور انتقاد شدید کرده است زیرا آنها از مستکبرین تبعیت کرده اند و تحت سیطره آنها بوده اند و علت ضعفشان نیز این است که فکر و عقل و فرهنگ و اراده و ایمانشان بخاطر کوتاهی خودشان ضعیف بوده و إلا انسانی که فکر و عقل و فرهنگ و ایمان و اراده قوی داشته باشد هیچگاه از مستکبرین تبعیت نمی کند و متاسفانه در دنیای کنونی نیز خیلی از کشورها هستند که از آمریکا و اسرائیل و دیگر قدرت های مستکبر تبیعت می کنند.
مطلب دیگر اینکه ما باید ببینیم کلمه استکبار به چه معنایی می باشد، بنده در کتاب علماء اسلام نوشته ام که خداوند متعال در 48 جا از قرآن کریم از ماده استکبار و مشتقات آن نام برده است و در 13 جا از ماده استضعاف و مشتقات آن تعبیر به عمل آمده است بنابراین ما باید معنای دقیق استکبار و استضعاف از دیدگاه قرآن را بشناسیم.
امام رضوان الله علیه در کلماتشان این تعابیر را زیاد بکار برده اند یکی از کارهای ایشان تغییر ادبیات در سخن گفتن بود تا قبل از ایشان ادبیات به این صورت بود که آمریکا و انگلستان را ابرقدرت می نامیدند و خیلی با دهان پر از آنها نام می بردند و با چشم پر به آنها نگاه می کردند و یک خود باختگی و خود کم بینی در برابر ابرقدرت ها وجود داشت و کلمه ابرقدرت حاکی از عظمت آنها بود ولی امام رضوان الله با الهام از قرآن کریم کلمه ابرقدرت را به استکبار تبدیل کردند لذا به آنها مستکبر می گفتند.
برای نمونه عرض می کنیم که از فرعون در چند جای قرآن کریم به عنوان مستکبر نام برده شده و در مورد او و نقشه هایش به عنوان مستکبر اینطور گفته شده:﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ[3].
آیت الله طباطبائی اعلی الله مقامه در مورد مفسد و فساد بحثهای فروانی دارند، یک فساد در امور تکوینی است و یک فساد در امور تشریعی، ما قدرت فساد در امور تکوینی را نداریم اما در امور تشریعی برخلاف آنچه که تشریع شده حرف زدن و عمل کردن فساد می باشد و همیشه مستکبرین در برابر انبیاء و اولیاء همین طور عمل می کنند، شیخ انصاری در اول کتاب مکاسب محرمه روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در آن ذکر شده:﴿فِي وِلَايَةِ الْوَالِي الْجَائِرِ دُرُوسُ الْحَقِّ كُلِّهِ و إحیاءُ الباطل کلّهِ وَ إظهارُ الظُّلم وَالجور والفساد وإبطالُ الکتبِ وَ قتلُ الإنبیاءِ وهدمُ المساجدِ و تیدیلُ سنّه اللهِ وَ شرایعِهِ فَلِذَلِكَ حَرُمَ الْعَمَلُ مَعَهُمْ وَ مَعُونَتُهُمْ وَ الْكَسْبُ مَعَهُمْ إِلَّا بِجِهَةِ الضَّرُورَةِ نَظِيرِ الضَّرُورَةِ إِلَى الدَّمِ وَ الْمَيْتَةِ﴾، خلاصه اینکه قرآن کریم هم مستکبرین و هم شیوه کار و نقشه های آنها و برخورد و رفتار آنها را بیان می کند، واما استضعاف این است که دشمنان و مستکبران اولاً با نظر حقارت به مستضعفین نگاه می کنند و ثانیاً سعی می کنند که آنها را ضعیف کنند.
خوب و اما در نهج البلاغه نیز در خطبه 234 که طولانی ترین خطبه نهج البلاغه است حضرت امیر علیه السلام از استکبار و استضعاف سخن گفته اند بنابراین با توجه به قرآن کریم و نهج البلاغه یکی از انواع جهاد قیام مسلمانان قدرتمند برای نجات مستضعفین از استضعاف می باشد.
بقیه بحث بماند برای بعد از تعطیلات نوروز إن شاء الله تعالی... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo