< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

93/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جهاد/ولایة الفقیه
بحثمان با توفیق پروردگار متعال درباره معیارها و مواردی است که در اسلام جهاد در آن تشریع شده، می خواهیم ببینیم بعد از اینکه جهاد دارای فلسفه و عظمت بسیار بالائی است در چه مواردی واجب و لازم می باشد، عرض کردیم در شرایع و قواعد سه مورد برای جهاد ذکر شده؛ جهاد ابتدائی، جهاد دفاعی، و جهاد بغاة ولی ما عرض کردیم طبق آیات قران و نهج البلاغه اقسام دیگری نیز برای جهاد وجود دارد، سپس فقهاء ما اینطور در مسئله مشی کرده اند که جهاد باید با حضور امام معصوم باشد و نائب الغیبة نمی تواند به جهاد ابتدائی مبادرت کند لذا در زمان غیبت اصلاً جهاد نداریم ولی ما عرض کردیم قول صاحب جواهر در جلد 21 جواهر را می پذیریم که فرموده نائب الغیبة یعنی فقیه در زمان غیبت جانشین امام عصر علیه السلام است و می تواند به جهاد مبادرت کند زیرا نمی شود جهاد با آن فلسفه و مزایا تعطیل باشد چراکه جهاد عزت و عظمت اسلام است و عدم آن موجب ذلت و انحطاط و فقر مسلمان می شود بنابراین در زمان غیبت نیز جهاد داریم.
دیروز یکی از دوستان گفت که ما هیچ وقت نباید آغازگر جهاد باشیم ولی ما عرض می کنیم در خیلی از موارد اسلام آغازگر جهاد بوده، همین قدر که ما بفهمیم دشمنی هست و نقشه هائی دارد و می خواهد به ما حمله کند باید به سراغش برویم و آن را در هم بکوبیم و اگر نرویم آنها به سرغ ما می آیند، حضرت امیر علیه السلام در خطبه 7 نهج البلاغه می فرمایند:﴿فو الله ما قضی قوم فی عقر دارهم الا و قد ذلوا﴾ فلذا قبل از اینکه دشمن به سراغ ما بیاید ما باید به سراغ آن برویم، حالا چندین نمونه برای اینکه ما آغازگر جهاد بوده ایم ذکر می کنیم؛ اول سوره والعادیات است که در تفاسیر ما مطالب فراوانی در تفسیر آن نوشته شده است که مراجعه و مطالعه کنید، در سوره عادیات این طور ذکر شده:﴿والْعَادِیَاتِ ضَبْحًا (١) فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا (٢) فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا (٣) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا (٤) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا(5)﴾[1]، خب در اینجا همینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله فهمیدند دشمنان نقشه هائی بر علیه اسلام دارند به آنها حمله کردند، البته مطلب در اینجا زیاد است که به تفاسیر مراجعه کنید.
مورد دوم در کلام 6 نهج البلاغه است که مربوط به طلحه و زبیر می باشد:﴿ لما أشير عليه بأن لا يتبع طلحة والزبير ولا يرصد لهما القتال.
وَاللهِ لاَ أَكُونُ كَالضَّبُعِ(کفتار): تَنَامُ عَلى طُولِ اللَّدْمِ، حَتَّى يَصِلَ إِلَيْهَا طَالِبُهَا، وَيَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا، وَلكِنِّي أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَبِالسَّامِعِ الْمُطِيعِ الْعَاصِيَ الْمُرِيبَ أَبَداً، حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيَّ يَوْمِي[2]، بنابراین اینطور نیست که اسلام هیچگاه آغاز گر جنگ نباشد.
آدرس: کلام 6 در شرح بحرانی جلد 1 صفحه 280، در شرح خوئی جلد 3 صفحه 43، در شرح ابن أبی الحدید جلد 1 صفحه 223 و در شرح فی ظلال جلد 1 صفحه 111 ذکر شده است.
خوب و اما دیروز عرض کردیم یکی از مواردی که جهاد لازم است صورتی است که کسی مانع از رسیدن شما به حق خودتان باشد در این صورت باید قیام کنید و حق خودتان را بدست بیاورید که عرض کردیم این مورد در کلام 51 نهج البلاغه ذکر شده است :﴿لما غلب أصحاب معاوية أصحابه عليه السلام على شريعة الفرات بصفين و منعوهم الماء.
قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ، فَأَقَرُّوا عَلَى مَذَلَّة، وَتَأْخِيرِ مَحَلَّة; أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاِء. فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ، وَالْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ. أَلاَ وَإِنَّ مُعَاوِيَةَ قَادَ لُمَةً مِنَ الْغُوَاةِ، وَعَمَّسَ عَلَيْهِمُ الْخَبَرَ، حَتَّى جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ الْمَنِيَّةِ[3]
آدرس: کلام 51 در شرح ابن أبی الحدید جلد 3 صفحه 244، شرح خوئی جلد 4 صفحه 301، شرح بحرانی جلد 2 صفحه 135 و شرح فی ظلال جلد 1 صفحه 286 واقع شده است.
دیروز عرض کردیم مطالب فراوانی وجود دارد من جمله اینکه هرگاه مسلمانان ببینند دیگری حق آنها را غصب کرده و مانع از استفاده از حقشان(اعم از حقوق طبیعی و اعتباری)می باشد باید قیام و جهاد و قتال کنند و حق خودشان را از او بگیرند.
ابن أبی الحدید بعد از معنا کردن کلام 51 به سراغ این بحث رفته که آیا در زندگی شمشیر بیشتر کارائی دارد یا قلم؟ این یک بحث ادبی است که خواسته بین قلم و شمیر مشاجره ای ایجاد کند، بعضی از شعرا کلماتی دارند که می گویند شمیر بهتر است مثلاً ابو تمّام می گوید:
والسَّيف أصْدق إنباءً من الكتب
في حدّهن جلاء الشک والریب
خلاصه اینکه ابن أبی الحدید در اینجا مطالب زیادی ذکر کرده؛ اولاً گفته:
إذا غامَرْتَ في أمرٍ مَرُوم
فَلا تَقنَعْ بما دونَ النّجومِ
فطَعْمُ المَوْتِ في أمْرٍ حَقِيرٍ
كطَعْمِ المَوْتِ في أمْرٍ عَظيمِ
ای مردم وقتی یک چیزی را قصد کردید به مادون ستاره ها نباید قانع باشید و بدان مرگ در امر پست مثل مرگ در امر بزرگ است، ثانیاً افراد زیادی را ذکر کرده که تن به ذلت ندادند و به میدان جنگ و جهاد رفتند که یکی از آنها زید بن علی بن حسین می باشد و بعد در آخرش می گوید "سید أهل الإباء والحمیة أبا عن الدنیه و قال حسین بن علی بن أبی طالب علیه السلام: لا وإنّ الدعي ابن الدعي قد ركز بين اثنتين ؛ بين السلّة والذلّة , وهيهات منّا الذلّة , يأبى الله ذلك ورسوله والمؤمنون , وحجور طابت وطهرت , واُنوف حميّة , ونفوس أبّية من أن نؤثر طاعة اللئام على مصارع الكرام"، بنابراین یکی از مواردی که جهاد مشروع است این است که انسان برای استیفاء حق خودش قیام کند.
بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo