< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

91/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : امر سابع _ ابتیاع بعقد فاسد
 
 
  بحثمان در امر سابع بود ، شیخ انصاری(ره) فرمودند : « السابع : لو کان التالف المبیع فاسداً قیمیّاً فقد حُکی الإتفاق علی کونه مضموناً بالقیمة » و قبلا عرض کردیم که مقبوض به بیع فاسد حکم غصب را دارد و هر حکمی که بر غصب مترتب شود ( مثل ضمان ) بر آن نیز مترتب می شود .
 عرض کردیم که وقتی ضمان در قیمی به قیمت شد بحث در این است که قیمت چه وقتی میزان است؟ پنج قول ذکر کردیم ؛ اول اینکه قیمت یوم الغصب میزان است ، دوم اینکه قیمت یوم التلف میزان است ، سوم اینکه قیمت یوم الأداء میزان است ، چهارم اینکه أعلی القیم از یوم الغصب تا یوم التلف میزان است و پنجم اینکه أعلی القیم از یوم الغصب تا یوم الأداء میزان است .
 ما عرض کردیم بعد از توجه به این پنج قول باید مدارک آنها را مورد بررسی قرار بدهیم و بعد قول صحیح را اختیار کنیم .
  کسانی که قائلند قیمت یوم الغصب میزان است مثل آیت الله خوئی در مصباح الفقاهة عمده دلیلشان صحیحه أبی ولّاد می باشد .
 کسانی که قائلند قیمت یوم التلف میزان است دلیلشان این است که می گویند تا چندی که مال موجود بود موظَّف بود عین مال را به صاحبش بپردازد ( چون آن مال من غیر وجهٍ شرعیٍ در اختیارش بوده ) اما اگر عین مال را نپردازد تا اینکه تلف شود باید بدل آن مال که همان قیمت یوم التلف است را به صاحبش بپردازد یعنی در واقع صاحبان این قول می فرمایند که قاعده اقتضاء می کند که قیمت یوم التلف میزان باشد .
  کسانی که می گویند قیمت یوم الأداء میزان است مثل سید فقیه یزدی و آخوند خراسانی و عده ای دیگر ، دلیلشان این است که می گویند عرفاً خود عین ولو اینکه تلف شده در ذمّه ضامن باقی می باشد تا اینکه آن را أداء کند و هر روزی که خواست آن را أداء کند قیمت یوم الأداء میزان می باشد .
  خوب تا حدودی اقوال و مدارک آنها برای ما روشن شد ، حالا بنده عرض می کنم به نظر می رسد که أعلی القیم ( که دو قول در آن بود ) میزان می باشد و دلیل ما منحصراً رجوع به عرف می باشد به این بیان که أهل عرف حکم می کنند که شخص ضامن باید طوری ذمّه اش را بریء کند و خلأ و خسارت بوجود آمده را جبران کند که جائی برای گله و نارضایتی صاحب مال باقی نماند و نتواند بگوید که اگر مال در دست خودم بود به أعلی القیم آن را می فروختم ، مثلاً اگر اسبی به بیع فاسد قبض شود و بعد در دست قابض تلف شود باید أعلی القیم من یوم الغصب إلی یوم الأداء را به صاحبش بپردازد تا اینکه راضی شود و جائی برای گله و نارضایتی او باقی نماند که بگوید اگر اسبم در اختیار خودم بود در آن وقتی که قیمتش گران بود آن را می فروختم ، یا مثلاً کولر در تابستان بهتر خرید و فروش می شود اما در فصل سرما مردم میل و رغبتی به خریدن کولر ندارند و کلاً بسیاری از وسائل هستند که در فصلهای مختلف میل و رغبت مردم نسبت به آنها فرق می کند و قیمت آنها در فصلهای مختلف بالا و پائین می رود ، بنابراین ما می گوئیم شارع مقدس اصل ضمان را بیان کرده اما کیفیت ضمان و راه أداء خسارت را بیان نکرده بلکه راه أداء خسارت و خروج از ضمان موکول به عرف شده و وقتی به عرف مراجعه می کنیم عرف می گوید که ترقی و تنزل قیمت مالی که در دست آخذ بوده مورد ضمان می باشد بنابراین عرف اقتضاء می کند که أعلی القیم من حین الأخذ إلی یوم الأداء مضمون باشد .
 ( اشکال و پاسخ استاد ) : بحث ما فعلا در فرضی است که عین تلف شده و اقوال مذکور نیز بر همین اساس بوجود آمده اند ، بله صاحب جواهر و دیگران ادعای اجماع کرده اند که اگر عین تلف نشود و بعد از مدتی آن را به صاحبش برگرداند در این صورت ترقی و تنزل قیمت سوقیه مضمون نیست مثلاً در اول بهار بر روی اسبی معامله فاسدی واقع شده و بعد در اول تابستان آن اسب را آورده و به صاحبش پس داده منتهی در این بین ترقی قیمتی بوجود آمده که صاحب جواهر و صاحب مسالک فرموده اند اجماع داریم بر عدم ضمان ترقی قیمت سوقیه ، منتهی ما عرض می کنیم که چنین اجماعی وجود ندارد و صحیح نیست و در واقع اجماع منقول است و کاشف از قول معصوم(ع) نیست بلکه به نظر بنده حکم عرف در اینجا حاکم است و عرف هم حکم به ضمان می کند و می گوید همانطور که خود عین مضمون است صفات آن مثل چاقی و لاغری و ترقی و تنزل قیمت نیز مضمون می باشد ، بنابراین تأخیر و مسامحه و ندادن عین توسط قابض موجب وارد شدن خسارت ( مثل اینکه در بین قیمتش ترقی پیدا کرده باشد ) به صاحب مال شده در این صورت قاعده اقتضاء می کند که آخذ ضامنِ ترقیِ قیمتِ سوقیه ای که در بین بوجود آمده باشد و اجماع مذکور در کلام صاحب و جواهر و صاحب مسالک اجماع منقول است و حجت نمی باشد .
  خوب و اما آیت الله شهید سید مصطفی خمینی(ره) در ص 247 از جلد اول کتاب بیعشان نیز مثل ما قول به أعلی القیم من حین الأخذ إلی یوم الأداء را اختیار کرده ، حالا ما أدله قول به أعلی القیم و همچنین أدله کسانی که این قول را رد کرده اند مورد بررسی قرار خواهیم داد ، بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی ....
 
 
 
 
 والحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی محمد آله الطاهرین
 
 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo