< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

90/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قضای ماه رمضان

 بحث در مسئله ی 14 از مسائل مربوط به قضای ماه رمضان است و بعد در این است که کسی که عمدا روزه را خورده است و قضای آن را انجام نداده است و رمضان سال بعد فرا رسیده است. صاحب عروة قائل بود که او هم باید قضا را به جا آورد و هم کفاره بدهد (یک مد طعام برای هر روز)

 صاحب عروة در این مورد می فرماید: إذا فاته شهر رمضان أو بعضه لا لعذر‌ بل كان متعمدا في الترك و لم يأت بالقضاء إلى رمضان آخر وجب عليه الجمع بين الكفارة و القضاء بعد الشهر

 بعد صاحب عروة اضافه می کند: و كذا إن فاته لعذر ألف بل ارتفع في أثناء السنة و لم يأت به إلى رمضان آخر متعمدا و عازما على الترك أو متسامحا و اتفق و لم يستمر ذلك‌ العذر عند الضيق فإنه يجب حينئذ الجمع و إما إن كان عازما على القضاء بعد ارتفاع العذر فاتفق العذر عند الضيق فلا يبعد كفاية القضاء لكن لا يترك الاحتياط بالجمع أيضا

 یعنی همچنین است کسی که در به جا آوردن قضای روزه تسامح و امروز و فردا می کرد تا رمضان سال بعد فرا رسید ایشان قائل است در این صورت هم باید بین قضا و فدیه جمع کند.

 اما اگر قضا را به دلیل عذری که برایش به وجود آمده بود ترک کرد به این معنا که تصمیم به روزه گرفتن داشت ولی موانعی به وجود آمد و ماه رمضان سال بعد فرا رسید در این صورت فقط قضا کافی است و کفاره لازم نیست.

 منشأ این تفسیر روایاتی است که باب بیست و پنجم آمده است. این روایات بر دو دسته است:

 حدیث 2 و 5 و 10 از باب بیست و پنج دلالت دارند بر قضا و فدیه و این روایات مطلق هستند و صورت تهاون در به جا آوردن قضا و عدم آن را شامل می شوند.

 حدیث 1 و 6 و 8 و 11 مقید به تهاون و سستی در به جا آوردن قضا هستند که در این صورت علاوه بر قضا کفاره هم به گردن فرد بار می شود.

 گفتیم به نظر ما دسته ی دوم، اخبار مطلقه را مقید می کند و گفتیم ابن ادریس به طور کلی منکر فدیه بود و سایر علماء از جمله علامه در منتهی و محقق در معتبر با ایشان مخالفت کردند و در صورت توانی قائل به جمع بین قضا و فدیه شده اند.

 صاحب عروة هم روایات مطلقه را بر مقیده حمل می کند ولی شراح چهارگانه ی عروة قائل به عمل به روایات مطلقه هستند و روایات مقیده را یا توجیح کردند و یا به سبب ضعف سند رد کرده اند و در نتیجه بین تهاون و عدم آن فرقی نگذاشته اند.

 بله صاحب عروة در آخر قائل به احتیاط مستحب در جمع می شود (ولی بعضی از محشین قائل به احتیاط وجوبی هستند.)

 بعد صاحب عروة می فرماید: و لا فرق فيما ذكر بين كون العذر هو المرض أو غيره

 یعنی در مسئله ی مذکور، فردی که ماه رمضان قبل را روزه نگرفته است فرقی ندارد بین اینکه علت روزه نگرفتن مرض باشد یا غیر آن و حتی اگر کسی عمدا هم روزه را نگیرد باز در تاخیر قضا تا سال بعد حکمش همان است که بیان شد.

 آیة الله بروجردی با ایشان مخالف است و می فرماید: ما باید به دلالت روایات نظر کنیم و در روایات فقط صورت عذر و مرض آمده است نه صورت ترک عمدی روزه.

 بعد صاحب عروة از مسئله ی 13 و 14 نتیجه گیری کرده می فرماید: فتحصل مما ذكر في هذه المسألة و سابقتها أن تأخير القضاء إلى رمضان آخر إما يوجب الكفارة فقط و هي الصورة الأولى المذكورة في المسألة السابقة و إما يوجب القضاء فقط و هي بقية الصور المذكورة فيها و إما يوجب الجمع بينهما و هي الصور المذكورة في هذه المسألة نعم الأحوط الجمع في الصور المذكورة في السابقة أيضا كما عرفت‌

 یعنی کسی که در ماه رمضان روزه اش را خورد و تا رمضان سال بعد نگرفت از نظر قضا و کفاره سه صورت دارد:

صورتی که فقط کفاره دارد: کسی که مریض است و مرضش تا سال بعد استمرار پیدا کرده است. صورتی که فقط قضا دارد: کسی که به خاطر سفر روزه اش را خورده است و بعد سفر تا سال بعد ادامه داشته است. فرض مزبور که فرد بعد از اتمام مسافرت تا سال بعد مریض شده است. کسی که به خاطر مرض روزه را نگرفته و بعد سفری برایش پیش آمد که تا سال بعد به طول انجامید. صورتی که هم قضا دارد و هم کفاره: صورتی که عمدا روزه را خورده باشد و بعد متسامحا روزه را بجا نیاورده است. (ولی اگر تصمیم به قضا داشته و بعد عذری به وجود آمده است فقط قضا دارد.)

 مسئله ی 15: مسألة إذا استمر المرض إلى ثلاث سنين‌ يعني الرمضان الثالث وجبت كفارة للأولى و كفارة أخرى للثانية و يجب عليه القضاء للثالثة إذا استمر إلى آخرها ثمَّ برئ و إذا استمر إلى أربع سنين وجبت للثالثة أيضا و يقضي للرابعة إذا استمر إلى آخرها أي الرمضان الرابع و أما إذا أخر قضاء السنة الأولى إلى سنين عديدة فلا تتكرر الكفارة بتكررها بل تكفيه كفارة واحدة‌.

 این مسئله در مورد این است که اگر کسی مرضش تا سه سال ادامه یافت و وقتی رمضان سوم تمام شد حالش خوب شد در این هنگام برای رمضان اول و دوم باید کفاره دهد ولی قضای رمضان سوم را باید بگیرد چون حالش خوب شده است.

 اگر بعد از رمضان سوم هم خوب نشد تا رمضان چهارم رسید برای رمضان سوم هم باید کفاره بدهد و قضا ندارد. در این هنگام اگر در رمضان چهارم هم مریض بود و بعد از آن خوب شد باید قضای رمضان چهارم را به جا آورد.

 سر آخر می فرماید: اگر قضای یک سال به سال بعد بیفتد و کفاره هم به گردنش باشد چه قضا یک سال آن را به تاخیر اندازد و چه چند سال کفاره اش بیشتر نمی شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo