< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : فی طرق ثبوت الهلال
 
 
 الخامس : البیّنة الشرعیة و هی خبر عدلین سواء شهدا عند الحاکم و قبل شهادتهما أو لم یشهدا عنده أو شهدا و ردّ شهادتهما فکلّ من شهد عنده عدلان عنده یجوز بل یجب علیه ترتیب الأثر من الصوم أو الإفطار و لا فرق بین أن تکون البیّنة من البلد أو من خارجه و بین و جود العلّة فی السماء و عدمها نعم یشترط توافقهما فی الأوصاف فلو اختلفا فیها لا اعتبار بها نعم لو أطلقا أو وصف أحدهما و أطلق الآخر کفی ولا یعتبر اتّحادهما فی زمان الرؤیة مع توافقهما علی الرؤیة فی اللیل و لا یثبت بشهادة النساء و لا بعدل واحد و لو مع ضمّ الیمین .
 بحث در طرق ثبوت هلال بود که چهار طریق را ذکر و از آنها بحث کردیم . پنجمین مورد بیّنة شرعیه می باشد ، صاحب عروة با توجه به اخبار چند مطلب را در مورد بیّنة شرعیه بیان کرده که این اخبار ناظر به اقوال عامه نیز بوده اند .
 مطلب اول این است که بیّنه شرعیه عبارت است از ؛ خبر عدلین سواء شهدا عند الحاکم و قبل شهادتهما أو لم یشهدا عنده أو شهدا وردّ شهادتهما ، (ولی عامه قائلند که اگر کسی عند الحاکم شهادت بدهد قبول است واگر عندالحاکم شهادت ندهد و یا شهادتش ردّ شود قبول نیست ) .
 مطلب دوم اینکه ؛ فکلّ من شهد عنده عدلان عنده یجوز بل یجب علیه ترتیب الأثر من الصوم أوالإفطار ( ولی عامه قائلند که اگر یک نفر باشد باید از حکم تبعیت کند و نمی تواند روزه بگیرد و یا افطار کند بلکه باید از جمعیت و حکم حاکم تبعیت کند) . مطلب سوم اینکه ؛ ولافرق بین أن تکون البیّنة من البلد أو من خارجه و بین وجود العلة فی السماء ( عامه قائلند که اگر از خارج باشد مسموع است ولی اگر من البلد باشد مسموع نیست )، وچند مطلب دیگر را نیز صاحب عروة بیان کرده اند که در ادامه خدمتتان عرض می کنیم .
 در فقه ما دو مشی وجود دارد یکی مشی آقای خوئی است که در آن به روایاتمان مراجعه می کنند و با توجه به سند و دلالت آن فتوی می دهند و مشی دیگر مشی آقای بروجردی می باشد که در آن علاوه بر آنچه که ذکر شد موقع فتوی به فقه عامه نیز نظر دارند زیرا ایشان قائل هستند در آن زمان که سنی ها در اکثریت بو ده اند و حکومت و تمام امورات در دست آنها بوده و از طرفی شیعه در أقلیت به سر می برده حتما أئمه(ع) ما به فقه و فتاوای آنها و به آرائی که در آن زمان شایع بوده نظر داشته اند لذا فقه ما نمی تواند مجرد از آراء عامه و بدون نظر به فقه آنها باشد ، و به نظر بنده مشی آقای بروجردی در فقه جامع تر و کامل تر و أقرب به واقع می باشد و در مانحن فیه نیز ایشان هیچ حاشیه ای بر عروة ندارند و حرف صاحب عروه را تماما قبول کرده اند .
 خوب و اما همانطورکه عرض کردیم اخبار مربوط به بحثمان در باب 11 از ابواب احکام شهر رمضان ذکر شده اند که خبر اول از این باب 11 صحیحه حلبی بود که جلسه قبل آن را خواندیم ، خبر این است : « محمدبن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن أبیه و عن محمدبن یحیی عن أحمدبن محمد جمیعا عن ابن أبی عمیر عن حمّاد بن عثمان عن الحلبی عن أبی عبدالله(ع) إنّ علّیا کان یقول : لا أجیز فی الهلال إلّا شهادة رجلین عدلین » .
 خلفای قبل از امیرالمؤمنین (ع) شهادت عدل واحد برای ثبوت هلال را کافی می دانستند و این قول را به امیرالمؤمنین (ع) نیز نسبت می دادند لذا امام صادق (ع) در این خبر با لحن خاصی فرموده اند ؛ إنَّ علیّاً کان یقول : لا أجیز فی الهلال إلّا شهادة رجلین عدلین ، یعنی فقط و فقط امیرالمؤمنین (ع) شهادت رجلین عدلین را در مورد هلال قبول می کردند . اخبار مربوط به بحث ما که در این باب ذکر شده اند زیاد هستند و فرصت نیست که ما تمام آنها را بخوانیم و فقط همین را عرض می کنیم که خبر 1 و 3 و 4 و 5و 6 و 7 و 8و 9 و 15و 17 از این باب 11 دلالت دارند بر اینکه شهادت رجلین عدلین معتبر می باشد و شهادت نساء در باب هلال مقبول نمی باشد و همچنین از لحن این اخبار می فهمیم که ناظر بر اقوال عامه نیز می باشند .
 خوب اخباری که عرض کردیم دلالت دارند بر شهادت رجلین عدلین وأما بإزائها روایاتٌ قد یتوّهم معارضتها لما سبق که یکی خبر 13 از همین باب 11 می باشد ، خبر این است : « و باسناده عن سعدبن عبدالله عن ابراهیم بن هاشم عن اسماعیل عن یونس بن عبد الرحمن عن حبیب الخزاعی قال : قال أبوعبدالله (ع) : لاتجوز الشهادة فی رؤیة الهلال دون خمسین رجلاً عدد القسامة ، و إنّما تجوز شهادة رجلین إذا کانا من خارج المصر و کان بالمصر علّة فأخبر أنّهما رأیاه ، و أخبرا عن قوم صاموا للرؤیة و أفطروا للرؤیة » . همانطورکه می بینید این روایت دلالت دارد بر اینکه قول عدلین قبول نیست بلکه تنها اگر 50 نفر شهادت به رؤیت هلال بدهند قولشان قبول است ، البته شهادت رجلین عدلین در صورتی قبول است که ؛ إذا کانا من خارج المصر و کان بالمصر علّة فأخبرا أنَّهما رأیاه ، و به صورت عادی که هوا صاف است شهادت عدلین مورد قبول نیست زیرا اگر هلال ظاهر می شد همه باید آن را رؤیت می کردند ، پس این خبر با اخبار قبلی که دلالت داشتند بر اینکه شهادت عدلین مقبول است معارضه می کند .
 خوب و اما چند جواب در ردّ معارضه این خبر با اخبار قبلی داده شده ؛ اول اینکه این روایت ضعیف است زیرا وثاقت حبیب خزاعی ثابت نیست و اسماعیل بن مرار هم محل بحث است که آقای خوئی در مستند العروة به این مطالب اشاره کرده . دوم اینکه این روایت مربوط به زمانی است که آسمان ابری باشد لذا اگر آسمان صاف باشد شهادت عدلین قبول نیست به عبارت دیگر این روایت دلالت ندارد بر اینکه قول عدلین قبول نیست بلکه دلالت دارد بر اینکه در جایی که اشتباهشان برای ما ثابت باشد شهادتشان قبول نیست . سوما سلّمنا که قبول کنیم این روایت دلالت دارد بر اینکه شهادت عدلین قبول نیست نهایتا با اخباری که می گویند شهادت عدلین حجت است تعارض و بعد تساقط می کنند و بعد یرجع إلی أدلة العامة ، یعنی ادله عامه دال بر حجیت بینه إقتضا می کنند که شهادت عدلین حجت باشد .
 شیخ طوسی در ص172 از جلد 2 خلاف طبع جدید در مسئله 11 از کتاب صوم فرموده اند : « فأما الواحد فلا یقبل منه هذا مع الغیم ، و أما مع الصحو فلا یقبل إلا خمسون قسامة أو إثنان من خارج البلد » . همانطور که می بینید شیخ دقیقا مثل همان خبر معارض فتوی داده ولی ما به دلائلی که عرض کردیم آن خبر را قبول نداریم و علاوه بر آن دلائل نیز باید عرض کنیم که این خبر مطابق با قول أهل تسنن نیز هست لذا محمول بر تقیه می باشد .
  صاحب جواهر در ص317 از جلد 17 جواهر فرموده اند : « نقل عن المعتبر أنّ خب الخزاعی مخالف لعمل المسلمین کافّة فکان ساقطاً ، و فی محکی المنتهی بالمنع من صحّة السند و فی محکی المختلف بالحمل علی عدم عدالة الشهود أو حصول التهمة فی أخبارهم...إلی آخر کلامه ، و أما مبنی تلک النصوص(متعارض) إنکار علی ما هو متعارف عند العامة در حالی که مذهب آنها فاسد است و أدله دالّه بر حجیّت بیّنه فرقی در این خصوص قائل نشده » .
  و اما خبر دوم از اخبار متعارض خبر أبی العباس یعنی خبر 12 از همین باب 11 می باشد که به خاطر وجود قاسم بن عروه در سندش ضعیف می باشد .
 خبر سوم از اخبار متعارض صحیحه محمدبن مسلم یعنی خبر 11 از همین باب 11 می باشد ، خبر این است : « و بإسناده عن علی بن مهزیار، عن محمدبن أبی عمیر ، عن أبی أیّوب (وحمّاد) ، عن محمدبن مسلم ، عن أبی جعفر (ع) ، قال : إذا رأیتم الهلال فصوموا ، و إذا رأیتموه فأفطروا ، ولیس بالرأی و لا بالتظنّی و لکن بالرؤیة والرؤیة لیس أن یقوم عشرة فینظروا فیقول واحد هو ذا هو و ینظر تسعة فلا یرونه، إذا رآه واحد رآه عشرة آلاف ، و إذا کان علّة فأتمّ شعبان ثلاثین و زاد حمّاد فیه: لیس أن یقول رجل : هو ذا هو لا أعلم إلّا قال: ولاخمسون » . این خبر هم محمول بر این است که آن دو نفر که شهادت به رؤیت داده اند در رؤیتشان اشتباه کرده اند ، بقیه بحث بماند برای فردا إنشاءالله.... ..
 
 
  و الحمدلله رب العالمین اولاً و آخراً و صلی الله علی
  محمد و آله الطاهرین

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo