< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط صحت صوم (عدم مرض و خوف ضرر)

 بحث در شرایط صحت صوم است و به شرط ششم رسیدیم که عدم مرض است. خداوند نیز در سورۀ بقره می فرماید: (أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر)

 در اینکه مریض نباید روزه بگیرد به ادلۀ اربعه استدلال شده شده است.

اما کتاب همان آیۀ مزبور است.

اما اجماع: فی الجملة احدی از علماء با این امر مخالفت نکرده است.

اما عقل: برای اینکه دفع ضرر عقلا واجب است. حتی اگر ضرر احتمال عقلایی داشته باشد و یا مظنون باشد در هر صورت باید آن را دفع کرد. حتی می توان دلیلی فطری نیز اضافه کرد (فطری، کششی است که در درون انسان خود به خود وجود دارد مانند علاقۀ مادر به فرزند مثلا برای خداشناسی گاه از طریق عقل و برهان و دلیل اقدام می کنیم و گاه از طریق دلیل فطری) به این بیان که فطرة انسان درک می کند که مریض نباید روزه بگیرد.

اما سنت:

 وسائل ج 7 ص 155 باب 19 از ابواب من یصح منه الصوم: در این باب حدیث 1 و 2 را خواندیم که معیار را خوف به حساب می آورد:

 حدیث 1: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الصَّائِمُ إِذَا خَافَ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنَ الرَّمَدِ (درد چشم) أَفْطَرَ. در این روایت خوف میزان قرار داده شده است. چه فرد چشم درد داشته باشد و بترسد بدتر شود و یا اینکه بترسد اگر روزه بگیرد چشمش درد بگیرد در هر صورت فرق ندارد.

 باب 20 از ابواب من یصح منه الصوم

 حدیث 3: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ (عَنْ شُعَيْبٍ) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ‌ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَدُّ الْمَرِيضِ إِذَا نَقَهَ فِي الصِّيَامِ فَقَالَ ذَلِكَ إِلَيْهِ هُوَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهِ إِذَا قَوِيَ فَلْيَصُمْ در این روایت قوت و ضعف معیار قرار داده شده است.

 حدیث 4: بِالْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ مَا حَدُّ الْمَرَضِ الَّذِي يَجِبُ عَلَى صَاحِبِهِ فِيهِ الْإِفْطَارُ كَمَا يَجِبُ عَلَيْهِ فِي السَّفَرِ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ قَالَ هُوَ مُؤْتَمَنٌ عَلَيْهِ مُفَوَّضٌ إِلَيْهِ فَإِنْ وَجَدَ ضَعْفاً فَلْيُفْطِرْ وَ إِنْ وَجَدَ قُوَّةً فَلْيَصُمْهُ كَانَ الْمَرَضُ مَا كَانَ در این روایت هم معیار قوت و ضعف شمرده شده است.

 حدیث 6: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى وَ غَيْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَجِدُ فِي رَأْسِهِ وَجَعاً مِنْ‌ صُدَاعٍ شَدِيدٍ هَلْ يَجُوزُ لَهُ الْإِفْطَارُ قَالَ إِذَا صُدِّعَ صُدَاعاً شَدِيداً وَ إِذَا حُمَّ حُمَّى شَدِيدَةً (تب کند) وَ إِذَا رَمِدَتْ عَيْنَاهُ رَمَداً شَدِيداً فَقَدْ حَلَّ لَهُ الْإِفْطَارُ

 حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَزْدِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلَهُ أَبِي وَ أَنَا أَسْمَعُ عَنْ حَدِّ الْمَرَضِ الَّذِي يَتْرُكُ الْإِنْسَانُ فِيهِ الصَّوْمَ قَالَ إِذَا لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَتَسَحَّرَ (کسی که قدرت سحر خوردن ندارد.) کسی که نمی تواند سحر بخورد حتما مریض است و الا فرد صحیح می تواند سحر بخورد البته باید این به حدی باشد که اگر روزه بگیرد برایش ضرر داشته باشد.

 حدیث 8: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ بَكْرِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ سَأَلَهُ أَبِي يَعْنِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا أَسْمَعُ مَا حَدُّ الْمَرَضِ الَّذِي يُتْرَكُ مِنْهُ الصَّوْمُ قَالَ إِذَا لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَتَسَحَّرَ

 حدیث 9: عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ حَدِّ مَا يَجِبُ عَلَى الْمَرِيضِ تَرْكُ الصَّوْمِ قَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الْمَرَضِ أَضَرَّ بِهِ الصَّوْمُ فَهُوَ يَسَعُهُ تَرْكُ الصَّوْمِ این حدیث یک قانون کلی ارائه می کند.

 حدیث 5: َ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَسْأَلُهُ مَا حَدُّ الْمَرَضِ الَّذِي يُفْطِرُ فِيهِ صَاحِبُهُ وَ الْمَرَضِ الَّذِي يَدَعُ صَاحِبُهُ الصَّلَاةَ (مِنْ قِيَامٍ) قَالَ بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‌ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَ قَالَ ذَاكَ إِلَيْهِ هُوَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهِ در این حدیث معیار خود انسان قرار داده شده است که او حال خودش را بهتر می داند و می تواند متوجه شود که روزه برایش ضرر دارد یا نه و یا توان روزه گرفتن دارد یا نه.

 باب 22 از ابواب من یصح منه الصوم

 حدیث 1: قَدْ تَقَدَّمَ حَدِيثُ الزُّهْرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ فَإِنْ صَامَ فِي السَّفَرِ أَوْ فِي حَالِ الْمَرَضِ فَعَلَيْهِ الْقَضَاءُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ

 این حدیث دلالت دارد که اگر روزه ضرر داشته باشد و فرد روزه بگیرد روزه اش صحیح نیست و باید قضا کند.

 دلیل آن هم این است که چون این روزه با حفظ نفس منافات دارد و نه تنها امر ندارد بلکه نهی دارد.

 خلاصه این که هر چند سند بعضی از این روایات ضعیف است ولی از آنجا که فقهاء به آن عمل کرده اند ضعف سند برطرف می شود. زیرا خبر واحد به سبب بناء عقلاء حجت است و عقلاء در جایی که خبر موجب اطمینان شود به آن عمل کنند و عمل اصحاب چه بسا برای این بوده است که این اخبار محفوف به قرائنی بوده است و همین مقدار موجب جبران ضعف سند می شود.

 به هر حال جمع میان معیارهای مختلفی که در این روایات ذکر شده است به این است که معیار را خوف ضرر حساب کنیم چه فرد بترسد مریض شود و یا مرضش شدت یابد صاحب عروة هم می فرماید: السادس عدم المرض أو الرمد الذي يضره الصوم لإيجابه شدته أو طول برئه شدة ألمه أو نحو ذلك سواء حصل اليقين بذلك أو الظن بل أو الاحتمال الموجب للخوف.

 بعد اضافه می فرماید: بل لو خاف الصحيح من حدوث المرض لم يصح منه.

 دلیل آن همان روایت اول از باب 19 است که فرد می ترسید بر اثر روزه گرفتن به درد چشم مبتلا شود.

 در اینجا فروعاتی مطرح است مثلا گاه فرد خوف ضرر داشت و روزه نگرفت و بعد متوجه شد روزه را اگر می گرفت ضرر نداشت.

 گاه عکس آن است یعنی خوف ضرر نداشت و بعد دید روزه ضرر دارد.

 گاه هم خوف ضرر دارد و هم واقعا ضرر وجود داشته است. بعدا باید این احتمالات را بررسی کنیم.

 سپس صاحب عروة اضافه می کند: و كذا إذا خاف من الضرر في نفسه أو غيره أو عرضه أو عرض غيره.

 صاحب عروة در اینجا دیگر از مرض سخن نمی گوید بلکه اصل ضرر را بحث می کند. مثلا گاه به سبب تقیه اگر روزه بگیرد از ضرری به خودش یا غیره یا از آبروی خود یا غیر خودش می ترسد. (مثلا اهل سنت در اعلام ماه رمضان با ما اختلاف دارند و اگر متوجه شوند کسی شیعه است ممکن است به او آسیبی برسانند.) علت لزوم ترک روزه به دلیل قاعدۀ اهم و مهم است زیرا حفظ جان مسلمان و آبروی او از روزه گرفتن مهم تر است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo