< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم عجز از خصال کفاره ی ماه رمضان

     بحث در مسئله ی نوزده از مسائل عروة است: صاحب عروة در این مسئله می فرماید: من عجز عن الخصال الثلاث في كفارة مثل شهر رمضان تخير بين أن يصوم ثمانية عشر يوما أو يتصدق بما يطيق و لو عجز أتى بالممكن منهما و إن لم يقدر على شئ منهما استغفر الله و لو مرة بدلا عن الكفارة و إن تمكن بعد ذلك منها أتى بها.

     صاحب عروة در مورد کسی که نمی تواند خصال کفاره را بدهد این است که او مخیر است بین هجده روز روزه گرفتن و تصدق بما یطیق و اگر نتوانست باید استغفار کند.

ما گفتیم که آنچه از روایات برداشت می شود این است که فرد مزبور باید تصدق بما یطیق را اختیار کند و صوم هجده روز مربوط به کفاره ی ظهار است.

سپس صاحب عروة اضافه می کند: اگر از صوم هجده روز و تصدق بما یطیق هم عاجز شود باید آن مقدار که می تواند را اتیان کند مثلا اگر نمی تواند هجده روز روزه بگیرد کمتر از آن مقدار را انجام دهد.

نقول: این فتوا احتیاج به دلیل دارد زیرا آنچه در روایت آمده است (به قول ایشان) باید هجده روز روزه بگیرد حال اگر از این عاجز شد دلیلی بر کفایت اقل از آن نیست.

صاحب عروة در دلیل این فتوا به سراغ قاعده ی میسور رفته است (المیسور لا یسقط بالمعسور) یعنی اگر مرکبی مشروطی مورد امر واقع شد اگر انسان از بعضی از اجزاء یا شرائط آن معذور باشد باید آنچه ممکن است را اتیان کند.

این قاعده در جای خود بحث است ولی به نظر ما این قاعده به این کلیت برای ما ثابت نیست.

     بعد صاحب عروة اضافه می کند که اگر کسی به هیچ وجه نتواند صوم و صدقه را اتیان کند فقط استغفار کند.

سپس در آخر این فتوا می گوید: اگر در زمانی فقط توانایی استغفار داشت و استغفار هم کرد ولی بعدها از اتیان خصال کفاره تمکن پیدا کرد باید آن خصال را اتیان کند.

     به عبارت دیگر آیا بدلیت استغفار از آن خصال بدلیت دائمی است یا موقتی؟ صاحب عروة قائل به بدلیت موقتی است.

نقول: گاه مبدل منه موقت است در این حال اگر شارع بدلی برای آن قرار داده باشد و وقت مبدل منه بگذرد دیگر لازم نیست که هنگام رفع عذر فرد مبدل منه را اتیان کند مثلا تیمم بدل وضو و یا غسل است و آن هم برای اینکه فرد بتواند نماز بخواند حال اگر کسی با تیمم نماز خواند و وقت نماز گذشت و واجد ماء شد لازم نیست که نماز را دوباره با وضو بخواند.

     ولی در ما نحن فیه مبدل منه موقت نیست زیرا کسی که روزه را شکسته است کفاره به گردن او آمده است و وقت آن هم تا آخر عمر است حال باید بحث کرد که آیا بعد از رفع عذر و توانایی بر اتیان مبدل منه آیا باید آن را اتیان کرد یا نه.

     محشین عروة غالبا در اتیان در این مورد قائل به احتیاط شدند ولی صاحب عروة به اتیان مبدل منه فتوا می دهد.

     ما قائل هستیم که با استغفار ذمه بری می شود و در صورت تمکن از اتیان خصال لازم نیست که آن را اتیان کنند زیرا اگر لازم بود امام در روایت آن را بیان می کرد بنابراین از اطلاق روایت استفاده می شود که این بدل دائمی است.

مسئله ی 20: يجوز التبرع بالكفارة عن الميت صوما كانت أو غيره و في جواز التبرع بها عن الحي إشكال و الأحوط العدم خصوصا في الصوم .

     بحث در مورد شخصی است که کفاره ی صوم به گردنش آمده است. حال فرد دیگری می خواهد از طرف او کفاره ی او را انجام دهد. صاحب عروة قائل است که اگر فرد مرده باشد می توان از طرف او به شکل تبرعی کفاره را متقبل شد (حتی در غیر صوم هم این امر جایز است) ولی اگر فرد زنده است صاحب عروة می گوید احوط عدم جواز این کار است.

     تبرع به این معنا است که کسی بدون این که اجرتی برای عمل مزبور اخذ کند این عمل را انجام می دهد. فردی که عملی را طرف کسی به جا می آورد گاه عمل را انجام می دهد که ثواب را به فرد مزبور بدهد این عمل نیابت نیست ولی گاه طرف از طرف او نائب می شود یا اجیر می گردد و امثال آن و گاه تبرعا این کار را انجام می دهد که همه ی اینها جایز است.

     صاحب وسائل مسئله ی تبرع را در باب 28 از ابواب احتضار در ج 2 وسائل بیان کرده است. (بَابُ اسْتِحْبَابِ الصَّلَاةِ عَنِ الْمَيِّتِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ الْبِرِّ وَ الْعِتْقِ عَنْهُ وَ الدُّعَاءِ لَهُ وَ التَّرَحُّمِ عَلَيْهِ وَ جَوَازِ التَّشْرِيكِ بَيْنَ اثْنَيْنِ فِي رَكْعَتَيْنِ وَ فِي الْحَجِّ)صاحب وسائل در این باب 9 حدیث نقل کرده است و در این روایات آمده است که این عمل ثواب بسیار دارد که گاه فرد از طرف میت نائب می شود و گاه عملی را انجام می دهد و ثوابش را به میت می دهد.

     همچنین در نیابت بحث دیگری است و آن اینکه آیا فرد نائب عملش را نازل منزله ی عمل منوب عنه قرار می دهد و یا خودش را نازل منزله ی منوب عنه قرار می دهد. در هر حال اگر بگوید دو رکعت نماز می خوانم به جای زید کافی است.

     همچنین در جواز این عمل در مورد میت بحثی وجود ندارد.

     صاحب وسائل در ج 5 وسائل در کتاب القضاء ص 365 باب 12 بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّطَوُّعِ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ جَمِيعِ الْعِبَادَاتِ عَنِ الْمَيِّتِ وَ وُجُوبِ قَضَاءِ الْوَلِيِّ مَا فَاتَهُ مِنَ الصَّلَاةِ لِعُذْرٍ در این باب 27 خبر ذکر شده است و همه مربوط به میت است.

     در کتاب عروة الوثقی در اول فصل صلاة الاستیجار آمده یجوز الاستیجار للصلاة بل سایر العبادات عن الاموات اذا فاتت منهم و تفرغ ذمتهم.

اما در مورد احیاء، صاحب عروة می گوید این تبرع از آنها مشکل است و احوط ترک آن است و فقط حج از آن استثناء شده است. اگر کسی مستطیع باشد و از رفتن به حج معذور شود او باید نائب بگیرد. بله اهداء ثواب هم برای اموات جایز است و هم برای احیاء و حتی در بعضی از مستحبات می توان از احیاء نائب شد مثلا در حج مستحبی این امر جایز است به عنوان نمونه در مورد علی بن یقطین آمده است که در یک سال بیش از پانصد نفر از او نائب شدند. همچنین یک نفر می توان حج مستحبی را از طرف چندین نفر که همه زنده هستند انجام دهد. ولی در غیر حج این امر جایز نیست زیرا ادله می گوید که هر کس باید عمل خود را انجام دهد زیرا انجام عمل برای رسیدن به کمالات است و کسی نمی تواند از طرف کس دیگری عمل او را در حالی که خود او زنده است انجام دهد.

اما فی ما نحن فیه: هم می گوئیم که ادله اقتضا می کند که فرد خودش اعمال خود را انجام دهد.

     البته ما نحن فیه را نمی توان به دین تشبیه کرد زیرا در دین اگر کسی مدیون باشد می توان از طرف او آن دین را تبرعا ادا کرد زیرا این واجب توصلی است.

     در هر حال صاحب عروه قائل به احتیاط واجب شده است که از طرف حی نمی توان خصال کعبه را تبرع کرد. ولی صاحب جواهر فتوا به عدم جواز می دهد.

     بله می توان گفت که اطعام ستین مسکینا دین است ولی شصت روز روزه را نمی شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo