< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

89/01/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – البقاء علی الجنابة

 

(مسئلة 53) : لایجب علی من أجنب فی النهار بالاحتلام أو نحوه من الأعذار أن یبادر إلی الغسل فوراً ، وإن کان هو الاحوط .

بر کسی که در روز محتلم شده است واجب نیست که فوراً مبادرت به غسل کردن کند زیرا اگر در روز محتلم شود روزه اش صحیح است و باید برای نمازش غسل کند لذا می تواند چند ساعت غسلش را به تأخیر بیاندازد اگر چه احوط این است که زودتر غسل کند .

صاحب وسائل در باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم چند خبر ذکر کرده که مرتبط با این مسئله می باشند، در این اخبار چند مطلب بیان شده است ؛ اول اینکه احتلام روزه را باطل نمی کند و مطلب دوم اینکه چرا احتلام روزه را باطل نمی کند ؟ یعنی فرق بین احتلام و مجامعت چیست که مجامعت روزه را باطل می کند ولی احتلام روزه را باطل نمی کند با اینکه هردوی آنها موجب غسل جنابت می باشند؟ حضرت جواب می دهند ؛ لأنَّ النکاح فعله و الاحتلام مفعول به فرقش این است که نکاح فعل اختیاری شخص است ولی احتلام مفعول به و غیر اختیاری است ، و مطلب سوم که در روایات آمده مربوط به همین مسئله مانحن فیه می باشد به این صورت که اگر شخص در روز محتلم شد واجب نیست فوراً غسل کند بلکه می تواند غسلش را به تأخیر بیاندازد و بعد هم که غسل کرد در واقع برای نمازش غسل کرده یعنی احتلام به روزه اش ضرری نمی رساند ، و مطلب چهارم اینکه احوط این است که فوراً مبادرت به غسل کند چون خبری در این باب داریم که دلالت بر این مطلب دارد البته سندش ضعیف است .

خوب حالا می رویم سراغ اخبار مذکور ، خبر اول از باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم این خبر است : « محمدبن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید عن حمادبن عیسی عن عبدالله بن میمون عن أبی عبدالله(ع) قال : ثلاثة لا یفطرن الصائم : القیء والاحتلام والحجامة » . سند این خبر همانطور که قبلاً آن را خواندیم خوب است و این خبر نظر دارد به نظر سنی ها در مورد مفطرات چرا که بین ما و اهل تسنن در باب مفطرات اختلافات فراوانی وجود دارد مثلاً آنها حجامة و قیء را به طور مطلق مبطل صوم می دانند ، خلاصه اینکه این خبر دلالت دارد بر اینکه احتلام موجب بطلان صوم نیست .

خبر بعدی خبر 4 از باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد که فلسفه عدم بطلان صوم توسط احتلام را بیان می کند ، خبر این است : « وفی (العلل) عن علی بن حاتم عن القاسم بن محمد عن حمدان بن الحسین عن الحسین بن الولید عن عمربن یزید قال : قلت لأبی عبدالله(ع) لأیُّ علّة لا یفطر الاحتلام الصائم والنکاح یفطر الصائم ؟ قال : لأنّ النکاح فعله والاحتلام مفعول به » . بعضی ها مثل عمربن یزید در سند هستند که خیلی مورد وثوق نیستند.

و اما خبر بعدی که دلالت بر مسئله مانحن فیه (عدم لزوم مبادرت به انجام غسل فوراً) دارد خبر 2 از باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد، خبر این است : « محمدبن یعقوب عن محمدبن یحیی عن احمدبن محمد عن ابن فضال عن ابن بکیر(فی حدیث) قال : سألت أبا عبدالله(ع) عن الرجل یحتلم بالنهار فی شهر رمضان یتمّ صومه کما هو ؟ فقال : لا بأس » . خبر موثق است زیرا ابن فضال و ابن بکیر فطحی المذهب هستند .

خبر بعدی که براین مطلب دلالت دارد خبر 3 از باب 35 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد، خبر این است : « محمدبن علی بن الحسین باسناده عن العیص بن القاسم أنّه سأل أبا عبدالله(ع) عن الرجل ینام فی شهر رمضان فیحتلم ثمّ یستیقظ ثمّ ینام قبل أن یغتسل ؟ قال : لا بأس » . خبر سنداً صحیح می باشد و شیخ صدوق که در طبقه 10 می باشد این خبر را از کتاب عیص که در طبقه 5 می باشد گرفته است و قبلاً گفتیم که طریق شیخ به عیص صحیح است زیرا واسطه ها را در آخر کتابش ذکر کرده است ، خوب همانطور که می بینید این دو خبر (خبر 2و3) دلالت دارند بر اینکه مبادرت و سرعت عمل برای انجام غسل لازم نیست .

اما یک خبر داریم که برخلاف آنچه که گفتیم برمطلب چهارم (احوط مبادرت به انجام غسل می باشد فوراً) دلالت دارد ، که خبر 5 از این باب 35 براین مطلب دلالت دارد ، خبر این است : « محمدبن الحسن باسناده عن الصفار عن ابراهیم بن هاشم عن عبدالرحمن بن حماد عن ابراهیم بن عبدالحمید عن بعض موالیه قال : سألته عن الاحتلام الصائم ؟ فقال ک إذا احتلم(نهاراً فی شهر رمضان فلا ینام) حتی یغتسل...الحدیث » . خبر مرسل است فلذا ضعیف می باشد و بعلاوه این خبر در بین فقهای ما مأموربه نیست چون علامه در ص 79 از جلد 9 از منتهی گفته است : « یجوز تأخیر الغسل و لانعلم فیه خلافاً » ، بنابراین مسئله در بین ما اجماعی است بعلاوه روایات (خبر 2و3 از باب 35) هم دلالت بر این مطلب دارند و خبر 5 هم همانطور که عرض شد ، هم ضعیف است و هم معرض عنه است منتهی همین خبر باعث شده که صاحب عروة در آخر مسئله بگوید احوط این است که زودتر غسل نماید مراد احتیاط مستحبی می باشد .

(مسئلة 54) : لو تیقظَّ بعد الفجر من نومه فرأی نفسه محتلماً لم یبطل صومه ، سواء علم سبقه علی الفجر أو علم تأخره أو بقی علی الشک ، لأنّه لو کان سابقا کان من البقاء علی الجنابة غیر متعمد ، ولو کان بعد الفجر کان من الاحتلام فی النهار ، نعم إذا علم سبقه علی الفجر لم یصحَّ منه صوم قضاء رمضان مع کونه موسَّعاً ، و أما مع ضیغ وقته فالأحوط الإتیان به و بعوضه .

اگر بعد از طلوع فجر بیدار شود و ببیند که محتلم شده صومش باطل نیست و این سه صورت دارد ؛ اول اینکه می داند قبل از طلوع فجر محتلم شده و دوم اینکه می داند بعد از طلوع فجر محتلم شده و سوم اینکه شک دارد که آیا قبل از طلوع فجر محتلم شده یا بعد از طلوع فجر محتلم شده که صاحب عروة می فرمایند در تمامی این صور روزه اش صحیح است زیرا در صورت اول که قبل از طلوع فجر بوده آن چیزی که روزه را باطل می کند تعمد البقاء علی الجنابة می باشد و فرض بر این است که در اینجا تعمدی وجود ندارد لذا روزه اش صحیح است و در صورت دوم که بعد از طلوع فجر محتلم شده ، خوب معلوم است که احتلامش در روز واقع شده که اشکالی ندارد ، نعم اگر بداند که احتلامش قبل از طلوع فجر بوده و روزه اش هم صوم قضاء رمضان همراه با وسعت وقت باشد در این صورت صومش صحیح نمی باشد ، در باب قضاء رمضان قبلاً بحث کردیم و صاحب عروة دو مطلب را در این رابطه بیان کردند ؛ یکی تعمد البقاء علی الجنابة که مبطل صوم بود و دیگری إصباح جنباً یعنی صبح کند در حالی که جنب است که این چند صورت پیدا می کند ؛ اول اینکه علم دارد که جنب است و عمداً غسل نکند که خوب این می شود همان تعمد البقاء علی الجنابة که مبطل صوم است ، صورت دوم اینکه أصبح جنباً ولکن نسی ما کان من الجنابة یعنی فراموش کرده که جنب بوده که در این صورت هم باید بعداً قضای آن روز را بجا بیاورد دون الکفارة ، صورت سوم آن است که جهل به جنابت داشته باشد یعنی در شب جنب شده وجاهل مانده تا بعد از طلوع فجر ، صاحب عروة در مورد این صورت سوم قبلاً فرمودند که در خود روزه رمضان اشکالی ندارد چون که تعمد البقاء علی الجنابة نمی باشد ولی در قضاء روزه رمضان اشکال دارد پس مبنی صاحب عروة مشخص شد ، در اینجا هم ایشان همین را می فرمایند ، خوب ما هم جهل به حکم داریم و هم جهل به موضوع که در اینجا مقصود جهل به موضوع می باشد زیرا جاهل به حکم معذور نیست الجاهل کالعامد یعنی جاهل به حکم کفاره ندارد ولی بالاخره روزه اش باطل است و قضاء دارد ، خلاصه اینکه بحث ما در جهل به موضوع است و صاحب عروة درجهل به موضوع در روزه ماه رمضان معتقد است که اشکالی ندارد و روزه اش صحیح است زیرا آنچه که مبطل است تعمد البقاء علی الجنابة می باشد ، اما ایشان در قضای ماه رمضان می فرمایند که روزه اش باطل است و دلیلش هم اخباری است که در باب 19 از ابواب مایمسک عنه الصائم ذکر شده است که البته ما اشکالاتی به آنها داشتیم که قبلاً عرض کردیم و حالا هم عرض می کنیم منتهی اول اخبار باب 19 را می خوانیم ، خبر اول از باب 19 از ابواب مایمسک عنه الصائم خبر عبدالله بن سنان است که قبلاً هم گفتیم که سنداً صحیح می باشد ، خبر این است : « محمدبن علی بن الحسین باسناده عن عبدالله بن سنان أنَّه سأل أباعبدالله(ع) عن الرجل یقضی شهر رمضان فیجنب من اول اللّیل ولا یغتسل حتی یجیء آخر اللّیل وهو یری أنَّ الفجر قد طلع ؟ قال : لا یصوم ذلک الیوم و یصوم غیره » .

خبر دوم از باب 19 این خبر است : « محمدبن یعقوب عن محمدبن یحیی عن احمدبن محمد عن الحجال عن ابن سنان(یعنی عبدالله) قال : کتبت أبی إلی أبی عبدالله(ع) وکان یقضی شهر رمضان وقال : إنی أصبحت بالغسل و أصابتنی جنابة فلم أغتسل حتی طلع الفجر ؟ فأجابه(ع) لا تصم هذا الیوم وصم غداً » .

خبرسوم از باب 19 این خبر است : « محمدبن الحسن بإسناده عن الحسین بن سعید ، عن عثمان بن عیسی ، عن سماعة بن مهران ، قال: سألته عن رجل أصابته جنابة فی جوف اللیل فی رمضان فنام و قد علم بها و لم یستیقظ حتی أدرکه الفجر ؟ فقال (ع): علیه أن یتمّ صومه ویقضی یوما آخر فقلت : إذا کان ذلک من الرجل وهو یقضی رمضان ؟ قال : فلیأکل یومه ذلک ولیقض فإنّه لا یشبه رمضان شیء من الشهور » . همانطور که می بینید در این اخبار گفته شده که اگر در قضای رمضان أصبح جنباً جاهلاً بالجنابة باید روزه اش را قضا کند و صاحب عروة و عده ای از فقهای ما از این اخبار استفاده کرده اند که حکم روزه رمضان با قضای آن فرق می کند یعنی در روزه رمضان تعمد البقاء علی الجنابة مبطل است ولی در قضای آن جنابت مبطل است ولو جهلاً .

خوب به نظر بنده این اخبار دلالت ندارند بر این مطلب که جهل را شامل شوند بلکه این اخبار در مورد جایی است که این شخص می دانسته که جنب شده است و بحث ما در جایی است که بعد از طلوع فجر فهمیده که در شب جنب شده بوده یعنی در شب تا طلوع فجر جهل به جنابت داشته است اما این روایات می گویند که این شخص در شب می دانسته که جنب شده منتهی غسل نکرده فلذا استدلال به این اخبار برای مانحن فیه بسیار مشکل است .

خوب برای اینکه مطلب روشن شود قول صاحب جواهر را به عرضتان می رسانم ایشان در ص 290 از جلد 17 جواهر می فرمایند : « لایبعد الحکم بصحة صوم القضاء مطلقا » یعنی روزه قضا مطلقاً صحیح است چه در شب علم به جنابت داشته باشدو یا اینکه جهل به آن داشته باشد و دلیل ایشان این است که ما برای بطلان دلیل می خواهیم و از طرفی ما روایاتی داریم که مفطرات را منحصراً ذکر می کند لذا در هر جایی که ماشک کنیم به آن روایات مراجعه می کنیم ، بنابراین بحث ما در این است که ما چه دلیلی بربطلان صوم کسی که در شب جهل به جنابت داشته داریم که مطالعه کنید بقیه بحث برای فردا... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo