< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – البقاء علی الجنابة

 

روایاتی که مربوط بود به اینکه بقاء بر جنابت عمداً تا طلوع فجر موجب بطلان صوم می شود خواندیم و اما در مقابل روایات متعددی وجود دارند که دلالت دارند بر اینکه این کار ضرری به روزه نمی رساند و موجب بطلان صوم نمی شود که تعداد این روایات از روایاتی که دال بر بطلان هستند کمتر نیست و حتی در بین آنها روایات صحیحه هم وجود دارد که دلالت دارند بر اینکه اگر کسی در ماه رمضان عمداً باقی بر جنابت باشد تا طلوع فجر روزه اش صحیح می باشد فلذا باید ببینیم که چطور باید از این روایات جواب بدهیم .

خوب همانطور که عرض کردیم این اخبار نوعاً در باب 13 از ابواب مایمسک عنه الصائم ذکر شده اند ، خبر اول باب این خبر است : « محمدبن علی بن الحسین باسناده عن ابن أبی نصر ، عن أبی سعید القماط ، أنه سئل أبو عبدالله(ع) عمن أجنب فی اول اللیل فی شهر رمضان فنام حتی أصبح ؟ قال : لاشئ علیه ، و ذلک أن جنابته کانت فی وقت حلال » . ابو سعید القماط توثیق نشده و این خبر دلالت دارد بر اینکه اگر شخصی جنب شد و بعد بدون اینکه غسل کند تا صبح خوابید اشکالی ندارد و روزه اش صحیح می باشد .

خبر دوم باب این خبر است : « و باسناده عن العیص بن القاسم ، أنه سأل أباعبدلله (ع) عن الرجل ینام فی شهر رمضان فیحتلم ثم یستیقظ ثم ینام قبل أن ییغتسل ؟ قال : لابأس » .

اسناد شیخ به عیص صحیح است و خودش هم بسیار خوب می باشد البته این روایت تصریح ندارد به اینکه این عمل در شب واقع شده باشد ولی همین عیص بعداً یک خبر دیگری را نقل می کند که آن خبر تصریح به این مطلب دارد .

خبر چهارم باب این خبر است : « محمدبن الحسن باسناده عن أحمدبن محمدبن عیسی ، عن عبدالرحمن بن أبی نجران ، عن صفوان بن یحیی ، عن عیص بن القاسم قال : سألت أبا عبدالله (ع) عن رجل أجنب فی شهر رمضان فی اول اللیل فأخر الغسل حتی طلع الفجر ؟ قال : یتم صومه و لا قضاء علیه » . این خبر سنداً صحیح می باشد و تصریح به مانحن فیه دارد .

خبر پنجم باب این خبر است : « و عنه ، عن النوفلی، عن صفوان بن یحیی ، عن سلیمان بن أبی زینبة قال : کتبت إلی أبی الحسن موسی بن جعفر(ع) أسأله عن رجل أجنب فی شهر رمضان من اول اللیل فأخر الغسل حتی طلع الفجر؟ فکتب (ع) الیُّ بخطه أعرفه مع مصادف : یغتسل من جنابته و یتم صومه ولاشئ علیه » . سلیمان بن أبی زینبیة توثیق نشده و خبر از جهت او ضعیف می باشد و همانطور که می بینید حضرت در جواب سائل نوشته اند ؛ یغتسل من جنابته و یتمُّ صومه ولاشئ علیه بنابراین دلالت خبر واضح و روشن است .

خبر ششم باب این خبر است : « و عنه ، عن سعد بن اسماعیل ، عن أبیه(عن) إسماعیل بن عیسی قال : سألت الرضا(ع) عن رجل أصابته جنابة فی شهر رمضان فنام حتی یصبح ، أیّ شئ علیه ؟ قال : لایضره هذا (ولایفطر ولایبالی) ، فإن أبی (ع) قال : قالت عائشة : أنُّ رسول الله(ص) أصبح جنباً من جماع غیر احتلام ، قال : لایفطر و لایبالی ، و رجل أصابته جنابة فبقی نائماً حتی یصبح ، أی شئ یجب علیه ؟ قال : لاشئ علیه یغتسل...الحدیث» . این خبر هم برمانحن فیه دلالت دارد و حتی در این خبر ذکر شده که العیاذ بالله پیغمبر(ص) هم همین طوری بوده اند ، بالاخره در این باب 8 خبر آمده است که دلالت دارند بر اینکه اگر کسی جنب شد حتی در اول شب و تا طلوع فجر غسل نکرد روزه اش صحیح می باشد .

خبر بعدی که بر مانحن فیه دلالت دارد خبر 5 از باب 16 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد ، خبر این است : « و باسناده عن سعد ، عن محمدبن الحسین و محمدبن علی ، عن محمدبن عیسی ، عن أحمدبن محمدبن أبی نصر ، عن حمادبن عثمان ، عن حبیب الخثعمی ، عن أبی عبدالله(ع) قال : کان رسول الله (ص) یصلی صلاة اللیل فی شهر رمضان ثم یجنب یؤخر الغسل متعمداً حتی یطلع الفجر» . این خبر سنداً صحیح می باشد و بر مانحن فیه دلالت دارد .

خوب این اخباری که خواندیم متضمن مطالبی است که با فقه ما و با عقیده ما سازگار نیست زیرا نماز شب بر پیغمبر (ص) واجب بوده بنابراین چگونه می شود که ایشان در اول شب جنب می شدند و نماز شب هم می خواندند اصلاً نمی شود با حالت جنابت نماز شب خواند فلذا به اندازه ای این مطلبی که به پیغمبر(ص) نسبت داده شده سخیف است که صاحب جواهر در این رابطه می فرمایند حتی یک انسان متدین هم مثل این کار را انجام نمی دهد چگونه ما می توانیم آن را به پیغمبر(ص) نسبت بدهیم مثلاً در خبر 3 از باب 13 از ابواب مایمسک عنه الصائم که قبلاً خواندیم مطلب بسیار عجیبی در مورد پیغمبر(ص) ذکر شده است چرا که حتی افراد متدین هم همچنین کاری را انجام نمی دهد چه برسد به پیغمبر(ص) ، و از طرفی در آخر روایت هم گفته شده ؛ ولا أقول کما تقول هؤلاء الأقشاب که أقشاب یعنی انسانی که محتوی ندارد و موقعیت ندارد و در مجمع البحرین گفته شده أقشاب جمع قشب است و هو من لاخیر فیه من الرجال ، خلاصه امام (ع) می فرمایند که من آن طوریکه أقشاب می گویند نمی گویم یعنی من مثل أقشاب که می گویند باید بعداً یک روز روزه بگیرد نمی گویم یعنی روزه اش درست است خلاصه صاحب جواهر در ص 106 از جلد 17 جواهر می فرمایند که چگونه می شود ما این کار را به پیغمبر (ص) نسبت بدهیم در حالی که بعید است این کار از کسی که أدنی تدیُّنی دارد سربزند و بعد ایشان در ادامه کلامشان می خواهند این روایات را توجیه کنند مثلاً می گویند منظور خواب عمدی نمی باشد و یا اینکه منظور فجر کاذب است نه فجر صادق که البته توجیهاتی که می کنند بعید است و ما باید درباره این روایات بگوئیم که چون موافق مذهب عامه هستند باید آنها را حمل بر تقیه کنیم .

خوب از نظر ما این اخبار چند اشکال دارند اول اینکه این اخبار معرض عنه هستند فلذا ما اطمینان به صدور خبر نداریم و اطمینان هم در جایی حاصل می شود که فقهای ما از خبری اعراض نکرده باشند یعنی همانطوری که اگر فقهای ما به خبری عمل کنند هرچند که ضعیف باشد برای ما اطمینان حاصل می شود در مقابل اگر از خبری اعراض کنند هرچند که صحیح باشد برای ما اطمینان حاصل نمی شود بنابراین طبق مبنای ما مطلب روشن است ولی آیت الله خوئی چون مبنای ما را قبول ندارند به سراغ تقیه رفته اند ولی ما از دو جهت جواب می دهیم هم از جهت اعراض مشهور فقهاء از این اخبار و هم از جهت حمل بر تقیه ، چرا که سنی ها آن قداستی که ما برای پیغمبر(ص) قائلیم را قائل نیستند و مطالبی درباره پیغمبر (ص) می گویند که ما آنها را قبول نداریم مثلاً می گویند که عده ای از سودان آمده بودند و در مسجد مدینه با حالات طرب انگیزی می رقصیدند و پیغمبر (ص) ملاحظه کرد که عائشه می خواهد از خانه خودش آنها را ببیند ولی قدش نمی رسد فلذا پیغمبر (ص) او را بر دوش خودش سوار کرده تا رقص و آواز آنها را ببیند ( نستجیر بالله والحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن أبی طالب و أولاده المعصومین علیهم السلام ) خلاصه سنی ها از این قبیل مطالب درباره پیغمبر (ص) زیاد گفته اند علی أیُّ حال ما این اخبار را نمی توانیم قبول کنیم و قائلیم که این اخبار محمول بر تقیه می باشند زیرا جمیع علمای اهل سنت قائلند که بقاء عمدی بر جنابت تا صبح موجب بطلان روزه در ماه رمضان نیست و از طرفی هم اهل بیت (ع) در زمانی زندگی می کرده اند که گاهی از اوقات ناچار بوده اند حکمی را طبق مذهب آنها بیان کنند تا اینکه تشیع حفظ شود و مضافاً اینکه چونکه از عائشه اسم برده شده معلوم می شود مسلماً از باب تقیه بوده .

خوب مطلب دیگری که در اینجا وجود دارد این است که آیا تعمد بقاء برجنابت تا طلوع فجر فقط مختص به روزه ماه رمضان و قضای آن می باشد یا اینکه این مطلب در طبیعت صوم شرط است و در نتیجه شامل تمام روزه ها می شود ؟ تمام روایاتی که تا به حالا خواندیم مربوط به ماه رمضان بود و حالا می خواهیم برویم به سراغ قضای ماه رمضان ، درباره قضای ماه رمضان چند مطلب و دلیل وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشیم اول اینکه فقهای ما قائلند که اداء با قضا در کل احکام شریک هستند إلا ما خرج بالدلیل زیرا قضاء اتیان به همان شئ اداء می باشد فقط وقتش با اداء فرق دارد فلذا اگر ما ثابت کردیم که بقاء عمدی برجنابت تا طلوع فجر در ماه رمضان موجب بطلان صوم می شود در قضای رمضان هم باید مبطل باشد ، ثانیاً روایاتی است که ما در این رابطه داریم که صاحب جواهر آنها را در باب 19 از ابواب مایمسک عنه الصائم ذکر کرده است و خبر اول باب این خبر است : « محمدبن علی بن الحسین باسناده عن عبدالله بن سنان ، أنه سأل أباعبدالله (ع) عن الرجل یقضی شهر رمضان فیجنب من اول اللیل و لایغتسل حتی یجئ آخر اللیل و هو یری أن الفجر قد طلع ؟ قال : لایصوم ذلک الیوم ویصوم غیره » . خبر سنداً صحیح می باشد و بر مانحن فیه دلالت دارد .

خبر دوم از این باب هم بر مانحن فیه دلالت دارد ، خبر این است : « محمدبن یعقوب ، عن محمدبن یحیی ، عن أحمدبن محمد ، عن الحجال ، عن ابن سنان-یعنی عبدالله- قال : کتب أبی إلی أبی عبدالله (ع) و کان یقضی شهر رمضان و قال : إنی أصبحت بالغسل و أصابتی جنابة فلم اغتسل حتی طلع الفجر؟ فأجابه(ع) : لا تصم هذا الیوم و صم غداً » . حجّال اسمش عبدالله بن محمد اسدی می باشد و نجاشی درباره او گفته است ثقةٌ ثقةٌ ثبتّ که دوبار گفتن ثقةٌ یعنی اینکه در اعلا درجه وثاقت قرار دارد و ثبتّ هم یعنی کسی که خیلی مواظب است هرچیزی که شنیده ضبط و ثبت و نگهداری کند .

خبر سوم باب این خبر است : « محمدبن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید ، عن عثمان بن عیسی ، عن سماعة بن مهران قال : سألته عن رجل أصابته جنابة فی جوف اللیل فی رمضان فنام وقد علم بها و لم یستیقظ حتی أدرکه الفجر؟ فقال(ع) : علیه أن یتم صومه و یقضی یوماً آخر فقلت إذا کان ذلک من الرجل و هویقضی رمضان؟ قال : قال : فلیأکل یومه ذلک و لیقض فإنه لایشبه رمضان شئ من الشهور » . عثمان بن عیسی واقفیّ و ثقةٌ و درباره سماعه هم باید عرض کنیم که معمولاً روایاتش مضمره هستند ولی در حکم مسند می باشند ، دلالت روایت برمانحن فیه مشخص است و در آخر روایت هم یک جمله ای آمده است ( ولیقض فإنه لایشبه رمضان شئ من الشهور ) که یستفاد از آن که بطلان صوم به سبب بقاء عمدی برجنابت تا طلوع فجر مختص به رمضان و قضای آن می باشد و در غیر از این دو اشکالی ندارد که البته بعداً درباره این جمله بحث خواهیم کرد .

خوب صاحب عروة می فرمایند که این حکم مخصوص به رمضان و قضای رمضان می باشد حالا شما درباره این مطلب فکر کنید تا فردا ببینیم آیا واقعاً این طور است یا نه . ...

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo