< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – الارتماس فی الماء

 

هفتمین از مفطرات صوم الارتماس فی الماء می باشد ، این مسئله هم یکی از منفردات امامیه می باشد و عامه قائل به بطلان صوم به سبب ارتماس فی الماء نیستند .

در بین فقهای ما در رابطه با این مسئله بحثهای مختلفی وجود دارد ، یک بحث این است که آیا ارتماس فی الماء تکلیفاً حرام است و به روزه ضرر نمی رساند یا اینکه حرمت وضعی هم دارد ؟ بعضی ها من جمله علامه در تذکره و منتهی قائلند که ارتماس فی الماء فقط حرمت تکلیفی دارد و روزه را باطل نمی کند ، بعضی ها گفته اند که ارتماس فی الماء کراهت دارد و حرام هم نیست خوب در این صورت هم معلوم است که مبطل صوم نمی باشد ، در مقابل این دو قول بعضی ها قائلند که ارتماس فی الماء حرمت وضعی دارد و روزه را باطل می کند و موجب هم قضا و هم کفاره می باشد و همچنین عده ای قائلند که حرمت وضعی دارد و روزه را باطل می کند منتهی فقط قضا دارد دون الکفارة ، خلاصه کمتر مسئله ای در فقه پیدا می شود که به این اندازه در آن اختلاف نظر وجود داشته باشد .

تنها دلیل این بحث ها بر می گردد به اخباری که در این رابطه وجود دارد که جمع بین اخبار باعث اختلاف اقوال به این ترتیب شده است از این جهت لازم است که ما ابتدا اخبار را در نظر بگیریم تا بعد ببینیم چطور باید بین آنها جمع کنیم . 6 خبر از باب 3 از ابواب مایمسک عنه الصائم که در ص 22 از جلد7 وسائل 20 جلدی واقع شده است از ارتماس فی الماء نهی می کنند و نوعاً سند آنها خوب است ، خبر اول باب این خبر است : « محمد بن یعقوب ، عن محمد بن یحیی ، عن محمد بن الحسین ، (علی بن الحکم) ، عن صفوان ، عن یعقوب بن شعیب ، عن أبی عبدالله (ع) قال : لا یرتمس المحرم فی الماء و لاصائم » . روایت سنداً صحیح می باشد و کلینی در طبقه 9 و استادش محمدبن یحیی در طبقه 8 و محمدبن الحسین در طبقه 7 و علی بن الحکم در طبقه 6 و صفوان و یعقوب بن شعیب در طبقه 5 می باشند ، این روایت دلالت دارد بر نهی از فرو بردن سر در زیر آب یعنی همانطور که بر محرم حرام است که سرش را زیر آب فرو ببرد بر صائم هم حرام است که سرش را زیر آب فرو ببرد .

خبر دوم باب این خبر است : « و عنه ، عن محمد بن الحسین ، عن علی بن الحکم ، عن العلاء بن رزین ، عن محمد بن مسلم ، عن أبی جعفر(ع) قال : الصائم یستنقع فی الماء ، و یصب علی رأسه ، و یتبرد بلثوب ، وینضح بالمروحة ، و ینضح البوریا تحته ، و لایغمس رأسه فی الماء » . علاء بن رزین و محمدبن مسلم هر دو ثقه هستند و از طبقه 5 می باشند پس این خبر هم سنداً صحیح می باشد ، این خبر هم مثل خبر قبلی دلالت بر نهی از فرو بردن سر در آب دارد ، شاهد ما

جمله آخر روایت است « و لا یغمس رأسه فی الماء» که دلالت بر نهی از فرو بردن سر در آب دارد و چه ما این جمله را انشائیه بگیریم و چه خبریه فرقی نمی کند چرا که جمله خبریه هم در مقام انشاء همان معنی حرمت سر زیر آب بردن را می فهماند .

خبر چهارم باب این خبر است : « و عن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زیاد ، عن بعض أصحابنا ، عن مثنیّ الحنّاط و الحسن الصیقل قال : سألت أباعبدالله (ع) عن الصائم ، یرتمس فی الماء ؟ قال : لا ، و لا المحرم ، قال : و سألته عن الصائم ، یلبس الثوب المبلول ؟ قال : لا » . سهل بن زیاد مختلف فیه می باشد ولی ما آن را خوب می دانیم و مثّنی الحناط هم ثقه می باشد ولی حسن صیقل مجهول الحال می باشد ، این روایت از لحاظ سند مخدوش است زیرا ارسال دارد چرا که در آن گفته شده عن بعض أصحابنا ، این روایت هم دلالت بر حرمت سر زیرآب فرو بردن دارد .

خبر ششم باب این است : « محمد بن علی بن الحسین باسناده عن حنان بن سدیر ، أنًّه سأل أبا عبدالله (ع) عن الصائم ، یستنقع فی الماء ؟ قال : لا بأس ، و لکن لا ینغمس ، و المرأة لا تستنقع فی الماء لانّها تحمل الماء بقبلها» . در ص 534 از جلد 2 جامع الروات آمده است که اسناد شیخ به حنان صحیح می باشد و خود حنان بن سدیر واقفیّ ثقهّ و از طبقه 5 می باشد ، خوب این خبر هم از جمله اخباری است که دلالت بر نهی از فرو بردن سر در زیر آب دارد ، اخبار قبلی صحیح بودند ولی این خبر موثق می باشد .

خبر هفتم باب این خبر است : « و باسناده عن الحسین بن سعید ، عن محمد بن أبی عمیر ، عن حماد ، عن الحلبی ، عن أبی عبدالله (ع) ، قال : الصائم یستنقع فی الماء و لایرمس رأسه » . اسناد شیخ به حسین بن سعید خیلی خوب می باشد و خود او هم از اجلای طبقه 6 می باشد و ابن أبی عمیر هم از طبقه 6 می باشد ، در چند جا ما بحث کرده ایم که حمادی که از حلبی نقل می کند کدام حماد است آیا حماد بن عثمان است یا حماد بن عیسی ؟ هر چند که هر دو نفر آنها خوب هستند ولی همانطور که قبلاً گفتیم آن کسی که از حلبی نقل می کند حماد بن عثمان می باشد و خود حلبی هم بسیار خوب می باشد ، بنابراین حدیث سنداً صحیح می باشد و دلالت دارد بر نهی از فرو بردن سر در زیر آب .

خبر هشتم باب این خبر است : « و عنه ، عن حماد ، عن حریز ، عن أبی عبدالله (ع) قال : لا یرتمس الصائم و لا المحرم رأسه فی الماء » . در روایت قبلی حماد از حلبی نقل می کرد ولی در این روایت از حریز نقل می کند و همانطور که قباً عرض کردیم مراد از حلبی مطلق هم عبیدالله بن علی بن شعبه حلبی می باشد و این روایت هم سنداً صحیح است و مثل روایات قبلی که خواندیم دلالت دارد بر نهی از فرو بردن سر در زیر آب ، این شش خبری که خواندیم نهی می کنند از اینکه صائم سر خود را در آب فرو ببرد که آنها اخبار 1و2و4و6و7و8 از باب 3 از ابواب مایمسک عنه الصائم بودند .

خوب اگر همین اخبار ششگانه بود کار ما آسان بود و مطلب بسیار روشن بود ولی چند خبر دیگر وجود دارند که ما ناچاریم بین این چند خبر و اخبار ششگانه ای که خواندیم جمع کنیم ، یکی از آن چند خبر روایت موثقه اسحاق بن عمار است که خبر 1 از باب 6 از ابواب ما یمسک عنه الصائم می باشد و در ص 27 از جلد 7 وسائل 20 جلدی واقع شده است، خبر این است : « محمد بن الحسن باسناده عن سعد ، عن عمران بن موسی ، عن محمد بن الحسین ، عن عبدالله بن جبلة ، عن إسحاق بن عمار قال : قلت لأبی عبدالله (ع) رجل صائم ارتمس فی الماء متعمداً ، علیه قضاء ذلک الیوم ؟ قال : لیس علیه قضاؤه و لایعودن » . سعدبن عبدالله از فقهای بسیار بزرگ و ثقه هم بوده که از طبقه 7 می باشد و عمران بن موسی هم ثقه است و از طبقه 7 می باشد و محمدبن الحسین هم ثقه است و بسیار خوب می باشد و عبدالله بن جبلة هم واقفیّ ثقةّ و اسحاق بن عمار هم واقفیّ ثقةّ بنابراین خبر موثقه می باشد ، همانطور که می بینید امام در جواب می فرماید لیس علیه القضاء و وقتی قضاء به گردنش نباشد یعنی روزه اش هم صحیح است ، بنابراین حرمت وضعی ندارد و فقط حرمت تکلیفی دارد .

خبر دیگری که مسئله را مشکل کرده و باعث اختلاف فتوی در بین علما شده است خبر 9 از باب 3 از ابواب ما یمسک عنه الصائم می باشد ، خبر این است : « و باسناده عن علی بن الحسن بن فضال ، عن محمدبن عبدالله ، عن عبدالله ابن سنان ، عن أبی عبدالله (ع) قال : یکره للصائم أن یرتمس فی الماء » . علی بن الحسن بن فضال فطحی المذهب است ولی بسیار جلیل القدر بوده و ثقه هم می باشد ، فطحی المذهب ها با ما خیلی قریب هستند فقط 13 امامی می باشند چون بعد از امام صادق (ع) پسرش عبدالله را امام می دانند و بعد از او امام موسی کاظم(ع) را امام می دانند بنابراین 12 امام ما را قبول دارند ، محمدبن عبدالله هم خوب است ، خوب همانطور که می بینید در روایت گفته شده یکره للصائم و این کراهت آن تحریمها را سست می کند .

خبر دیگری که در این رابطه داریم خبر اول از باب اول از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد که در ص 19 از جلد7 وسائل 20 جلدی واقع شده است : « محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید ، و باسناده عن محمدبن علی ابن محبوب ، عن یعقوب بن زید ، و باسناده عن علی بن مهزیار جمیعاً عن ابن أبی عمیر ، عن حمادبن عثمان ، عن محمد بن مسلم قال : سمعت أبا جعفر (ع) یقول : لایضر الصائم ما صنع إذا اجتنب ثلاث خصال : الطعام و الشراب ، و النساء ، و الارتماس فی الماء » . سه سند در این روایت وجود دارد علامه در تذکره می فرمایند که ظاهر روایت که می فرماید لایضر الصائم این است که ضرر رساندن اعم از باطل کردن می باشد و در اینجا مراد این است که ثوابش را کم می کند یعنی روزه کمالش را از دست می دهد .

(اشکال و پاسخ استاد) : بله وحدت سیاق اقتضاء می کند که روزه باطل شود ولی وحدت سیاق یکی از ادله ما نمی باشد که بخواهیم به آن عمل کنیم زیرا هر جمله ای استقلال دارد و معنی خاص خودش را می دهد .

خبر دیگر خبر 6 از باب 2 از ابواب مایمسک عنه الصائم می باشد ، خبر این است : « و فی الخصال عن محمد بن الحسن ، عن الصفار ، عن أحمد بن أبی عبدالله عن أبیه ، رفعه إلی أبی عبدالله (ع) قال : خمسة أشیاء تفطر الصائم : الأکل ، و الشرب و الجماع ، و الارتماس فی الماء ، و الکذب علی الله و علی رسوله و علی الائمة(ع)» . این حدیث مرسل می باشد و به همین دلیل ضعف سند پیدا می کند زیرا در روایت آمده است عن أبیه رفعه إلی أبی عبدالله (ع) .

کل اخبار مربوط به این مسئله را ذکر کردیم و همانطور که گفتیم مضمونشان متفاوت می باشد که همین تفاوت مضمون باعث شده است که در اینجا چند قول بوجود بیاید ، قول اول اینکه ارتماس فی الماء حرام است و عده ای هم مثل سید مرتضی گفته اند که مکروه است و روزه را باطل نمی کند و دوم اینکه اگر حرام باشد آیا حرام تکلیفی است یعنی روزه را باطل نمی کند یا نه حرام وضعی است و روزه را باطل می کند ؟ علامه در تذکره و در معتبر و در منتهی و عده دیگری گفته اند که حرام تکلیفی است و روزه را باطل نمی کند و عده دیگری مثل شیخ طوسی و شیخ مفید گفته اند که روزه را باطل می کند و هم قضا و هم کفاره دارد و بعضی دیگر گفته اند که روزه را باطل می کند و قضا هم دارد ولی کفاره ندارد ، بنابراین اخباری که به عرضتان رسید باعث شده اند که این اختلاف در اقوال پیش بیاید ....

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo