< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

99/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مفاهیم/مفهوم شرط /تفصیل بین اسباب هم جنس و غیر هم جنس در بحث تداخل

بحث و تحقیق در باره‌ی قول سوم نسبت به تداخل اسباب

گفته شد که نسبت به تداخل سه قول وجود دارد؛ یکی تداخلکه قول مشهور است و دیگری قول عدم تداخل و سومی قول به تفصیل که اگر اسباب از یک جنس باشند، تداخل به وجود می‌آید و اگر مختلف باشند، مسببات هم متعددند و تداخلی صورت نمی‌گیرد.

فقیه حلی در کتاب سرائر، ج1، ص259 و 260 می‌فرماید: اگر فرض کردیم که نماز گزار در حال نماز چند مرتبه، عامل موجب سجده سهو از او سر بزند، یعنی در یک نماز تعدادی از موجبات سجده‌ی سهور از او دیده شود، در این صورت می‌فرماید مسأله فرق می‌کند؛ اگر چنانچه موجبات سجهده سهو (کلام بی جا، سلام بی‌جا، تشهد فراموش شده و شک بین چهار و پنج)، مختلف الجنس باشند؛ مثل کلام بی‌جا، سلام بی‌جا و تشهد فراموش شده، در این صورت هر سببی مسبب ویژه‌ی دارد و تداخلی وجود ندارد؛ اما اگر موجبات سهو متحد الجنس باشند مثلا فردی در حال نماز یک مرتبه در رکعت اول از روی سهو تکلم می‌کند و در رکعات دوم و سوم هم از روی سهو تکلم می‌کند که این اسباب متحد الجنس است، در این صورت یک سجده‌ی سهو برای همه کافی است و تکرار سجده لازم نیست؛ زیرا دلیلی بر تکرار نداریم و اگر شک کنیم که دو سجده‌ی دیگر واجب است یا نه؟ با اصل آن را نفی می‌کنیم و برائت جاری می‌شود؛ پس در این صورت تداخل وجود دارد؛ امّا اگر اسباب مختلف باشد؛ مثلا در رکعت اول کلام بی‌جا ‌باشد و بعد قیام بی‌جا و سلام بی‌جا صورت گیرد، هر سبب با سبب دیگر متحد الجنس نیست، در این صورت باید نسبت به هر سببی سجدتین سهو را جدا انجام دهد؛ زیرا سه تا موجب برای سجده‌ی سهو انجام شده پس باید سه تا سجده سهو انجام دهد. دلیل این مطلب این است که در مسأله‌ی اول (متحد الجنس) نصی آمده که امام7 فرمود: «من تكلّم في صلاته ساهيا يجب عليه سجدتا السهو، و ما قالوا دفعة واحدة أو دفعات.[1] » و از اطلاق کلام معصوم فهمیده می‌شود که کلام بی‌جا سجده سهو دارد چه یک مرتبه صورت گرفته باشد و چه چند مرتبه و اگر تکرار تکلم، تکرار سجده را در پی می‌داشت، باید بیان می‌شد. پس مقتضای اطلاق نفی تعدد و اقتصار بر دو سجده برای سهو‌های متحد الجنس می‌باشد؛ امّا دلیل عدم تداخل در مختلف الجنس این فرمایش ائمه: است: «و قالوا (عليهم السلام): من فعل كذا يجب عليه سجدتا السهو، و من فعل كذا في صلاته ساهيا يجب عليه سجدتا السهو، و هذا قد فعل الفعلين فيجب عليه امتثال الأمر، و لا دليل على تداخلهما، لأنّ الفرضين لا يتداخلان[2] » که از نقل مضمون فقیه حلی از کلام امام7 به دست می‌آید که مقتضای ظهور لفظ در اسباب مختلف الجنس، تعدد مسبب است؛ چون هر سببی مثل کلام بی جا، سلام بی‌جا، ظهور در یک مسبب مستقل دارد. پس در صورتی که موجبات متعدد باشد، مقتضای ظهور لفظی تعدد مسبب است.

بنابراین؛ فقیه حلی قائل به تفصیل شده و گفته اگر تعدد اسباب از یک جنس بود، تداخل صورت می‌گیرد و اگر مختلف الجنس بود تداخل صورت نمی‌گیرد و هر سببی، مسبب مستقل می‌خواهد.

سبک ما این است که به رد نظر نمی‌پردازیم مگر این که توضیح مطلب بر آن متوقف باشد، چنانکه بعدا در کلام شیخ انصاری خواهد آمد.

برای این تفصیل می‌توان مؤیدی ارائه داد که صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج4، ص98 می‌فرماید: اگر میت غسل دیگری بر عهده اش باشد، آیا غسل میت از دیگر اغسال کفایت می‌کند؟ یا مرجوم که در حال حیات غسل می‌کند، آیا از غسل میت کفایت می‌کند؟ اشکال شده که اگر چند تا غسل بر عهده‌ی این فرد باشد مثلا هم قتل انجام داده و هم رجم دارد، آیا غسل میتی که او انجام می‌دهد از همه کفایت می‌کند یا نه؟ صاحب جواهر می‌فرماید: احوط این است که یک غسل کافی نباشد «سیما مع اختلاف السبب کالقود و الرجم[3] » که این جمله‌ی او مؤیدی است برای تفصیلی که فقیه حلی بیان نمود.

مؤید دیگری هم می‌توان از شهید او در کتاب دروس، ج1، ص88، ارائه داد که فرموده: «و موجبات الوضوء تتداخل و کذا موجبات الغسل علی الاقوی»، اصل تداخل فی الجمله در کلام ایشان آمده است و در ادامه می‌فرماید: «و فی تداخل اسباب اغسال المندوبه ...قول مروی» در تداخل اسباب مندوبه، اگر یک واجب هم باشد، آن واجب از این همه اسباب کفایت می‌کند؛ به دلیل روایتی که در کتاب وسایل، باب 43 از ابواب جنابت، حدیث شماره یک آمده است و خود این لحن نشان می‌دهد که اگر این روایت نمی‌بود تداخل نبود.

تا به حال، بر اساس قاعده مطلب را پی گیری کردیم و از نص هم استفاده نمودیم ولی در مجموع باید گفت که اگر یک مطلبی مطابق با قاعده بود، ولی نصی اگر بر خلاف آن آمد، نص فقط مورد خودش را می‌گیرد و ما زاد بر قدر متیقن را در بر نمی‌گیرد و به مقتضای قاعده عمل می‌شود.

پس همان طوری که فقیه حلی فرمود، در صورت مختلف الجنس بودن اسباب، بر اساس قاعده باید تعدد مسببات را در نظر گرفت، نه تداخل؛ زیرا این قاعده مقتاضی ظهور الفاظ است و علاوه بر آن، اصل در بیان استقلال است نه تکرار و تداخل و تکرار بدون فایده، لغو است و اگر تکرار برای تأکید باشد، قرینه می‌خواهد مثل این که مخاطب شکاک باش یا کسی باشد که مطلب را خوب نمی‌گیرد.

بنابراین؛ هر کجا اسباب متعدد بود مسببات متعدد اند مگر این که نصی بر خلاف قاعده وارد شود که بر اصل و قاعده و سیره و عرف مقدم است و به مقتضای نص عمل می‌شود.

رأی شیخ انصاری در باره تداخل اسباب کامل شد و ایشان همان قول مشهور را که عدم تداخل است، برگزید و دو رأی دیگر که تداخل و تفصیل بود هم در ادامه گفته شد؛ بنابراین اثبات عدم تداخل دو مدلول مطابقی و التزامی دارد، مدلول مطابقی آن اثبات تداخل و مدلول التزامی آن ردّ تداخل است.

در مورد تداخل اسباب وضو و غسل، جوابی که صاحب جواهر داده این است که تداخل در مورد وضو و غسل صوری است؛ برای این که از لحاظ تحلیلی تعدد معنا ندارد زیرا وضو رفع حدث است و حدث یک بار که برداشته شد دیگر زمینه برای تعدد ندارد مثل این که به کسی بگویی این کتاب را بردار و روی میز بگذار که اگر گذاشت دو باره معنا ندارد بگوییم این کتاب را روی میز بگذار. غسل هم همین طور است و نصوصی که در مورد آن دو آمده، تداخل صوری است و در حقیقت اصلا تداخلی وجود ندارد.

بیان شیخ انصاری کامل شد و رسیدیم به رأی محقق خراسانی که در جلسات بعد انشاء الله مطرح خواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo