< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

99/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مفاهیم/مفهوم شرط / توجیهات شیخ انصاری نسبت به تعدد شرط و وحدت جزا

 

رأی شیخ انصاری گفته شد و گذشت که از نظر ایشان، شرط مفهوم دارد به دلالت وضعی و مفهوم داشتن آن در صورتی است که بین شرط و جزا، تطابق وجود داشته باشد؛ منظور از تطابق این است که شرط و جزا واحد باشد و ارتباط شان هم به صورت تعلیق انحصاری باشد. شرط در منطوق همان شرطی باشد که در مفهوم است و فرق شان فقط در نفی و اثبات است که منطوق ایجابی است و مفهوم سلبی است؛ امّا اگر شرط متعدد باشد و جزا واحد؛ مانند «اذا خفی الاذان فقصر و اذا خفی الجدران فقصر»، اشکال به وجود می‌آید که جزا یکی است و شرط دو تا است، وحدت بر قرار نیست پس مفهوم ندارد. شیخ انصاری در کتاب مطارح الانظار، ج2، ص47 پنج توجیه، برای آن بیان نموده است:

1-باید از اطلاق مفهوم هر یکی به توسط منطوق دیگری، رفع ید کنیم؛ چون تعارض بین منطوق و مفهوم می‌شود. در تعارض هر طرفی که از قوت برخوردار باشد مقدم می‌شود و دلالت منطوق از قوت بشیتری برخور دار است و مقدم می‌شود؛ لذا منطوق هر کدام مفهوم دیگری را تخصیص می‌زند.

2-از هر دو مفهوم رفع ید کنیم چون مفهوم با مشکل عدم مقتضی یا وجود مانع مواجه است و لذا فقط به منطوق عمل می‌شود.

3-اطلاق یک شرط مقید شود به وجود شرط دیگر یا عدم شرط دیگر مثل اذا خفی الاذان و خفی الجداران فقصر که در حقیقت هر دو جزء سبب اند و یک شرط مرکب از دو جزء است. یا یکی مقید به عدم دیگری باشد مثل اذا خفی الاذان و لم یکن الجدران مخفیا فقصر. در این صورت هر کدام شرط مستقل است و مقید به عدم دیگری است.

4-یکی از این دو شرطیه مفهوم داشته باشد. مثلا خفای جدران از امارات و علامت های خفای اذان باشد و اصل در موضوع قصر و تمام مناط در آن، خفای اذان باشد.

5-منظور از شرط قدر مشترک باشد؛ مثلا عنوان شاهد برای یک نفر هم شاهد است و برای دو نفر هم شاهد است و برای چند نفر هم شاهد است. پس عنوان شرط، بر خفای اذان تنها یا جدران تنها هم صدق می‌کند و بر هر دو هم صدق می‌کند و مفهوم در صورتی وجود دارد که عدم خفای اذان و عدم خفای جدران هر دو باشد. پس قدر مشترک، هر دو شرط را پوشش می‌دهد و مفهوم منوط می‌شود بر عدم هر دو شرط؛ عرف هم شاید مساعد با توجیه پنجم باشد.

جمع بندی: توجیه اول مشهور است. توجیه دوم بر حسب تحلیل است. توجیه سوم را سید مرتضی در رسائل گفته است و شیخ طوسی در خلاف، ج1، ص577، مسأله 324 گفته است. صاحب مدارک در مدارک الاحکام، این قول را نسبت داده به سید و شیخ و اکثر متأخرین از جمله شهید در ذکری، ج4، ص321 نیز آن را بیان کرده است. شهید ثانی در مسالک، ص346 همین مطلب را اعلام کرده اند. توجیه چهارم را فقیه حلی در سرائر، ج1، ص331 گفته است. رأی شیخ انصاری را از مطارح می‌توان فهمید که گفته شرط مفهوم دارد و توجیه پنجم را بر گزیده است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo