< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

97/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحقیق و ملاحظات درباره یک بحث اصلی اصولی یعنی اوامر

رسیدیم به بحث اوامر، بحث امر از موثرترین بحث ها در اصول هست. برای اینکه این بحث آثار مستقیم و مهم در استنباط و استدلال های فقهی و اصولی دارد. همان اصول لفظیه را که برایش اعتبار قائل هستیم بستر اصلی اصول لفظیه اوامر و نواهی است که در نصوص کتاب و سنت آمده باشد و بحث هم بسیار دقیق شاید در بدیع و بیان و همین طور در ادب و نحو و صرف بحث از امر و نهی به میان آمده، بدیع و بیان یعنی بلاغت بحث مستقلی درباره امر و نهی دارد اما این گونه بحث دقیق که در اصول نسبت به اوامر و نواهی آمده است هیچ کجای از علوم انسانی با این تحقیق و این تفصیل ذکر نشده است. اگر یک تحقیقات نسبتاً کاملی بشود و مقایسه هایی به عمل بیاید بحث حوزوی مخصوصاً بحث هایی که شیخ انصاری و محقق نائینی و سیدنا الاستاد و محقق خراسانی و غیرهم درباره اوامر و نواهی دارند با این دقت با این عمق و با این لطافت و ظرافت در هیچ کجایی از دنیا در تاریخ هم بحث نشده است. لذا این بحث اوامر و نواهی در اصول جزء اصلی ترین بحث به حساب می آید در عین حال که یک بحث اصولی است در ضمن محقق خراسانی یک پنجره باز می کند به سمت اراده و اختیار و یک بحثی مربوط به جبر و اختیار هم در همین اوامر است که ان شاء الله این را هم با همین تفصیلی که محقق خراسانی و اساتید دیگر دادند بحث بکنیم ان شاء الله.

 

دو مرحله بحث ماده و هیئت امر

و اما طرح بحث: محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه که متن ما همان کفایه الاصول هست در جهت طرح بحث می فرماید اوامر در دو مرحله بحث می شود: مرحله اول بحث از ماده امر و مرحله دوم بحث از هیئت امر. این دو مرحله از بحث بحثی است که در حقیقت مربوط می شود به تعریف امر. و پس از اینکه تعریف امر درست شد در مرحله بعدی بحث اصولی شروع می شود بحث از دلالت امر که امر دلالتش بر الزام هست یا نیست، آن بحث دوم هست بحث سوم از امور و فروع متعلق بر امر که امر اگر به معارض بربخورد و اگر امر با نهی جمع بشود و امر حدود دلالتش در محدوده خودش هست یا نسبت به ضد هم دلالتی دارد مرحله سوم فروع متعلق به امر است پس مبحث امر در سه بخش خلاصه می شود: تعریف، دلالت، فروع. اما تعریف در دو مرحله تعریف می شود: 1. ماده امر، 2. صیغه امر. اما مرحله اول یعنی بحث از ماده امر این بحث در حقیقت یک بحث لغوی و تا حدودی ادبی است ابتداء کار می نماید بحث لغوی باشد و بعد هم یک ارتباط با ادب هم پیدا می کند در این رابطه پس ابتداءً ماده امر را برویم به لغت مراجعه کنیم الف و میم و راء که امر است. در لغت نامه ها مراجعه کنیم که معنای امر چیست، این اولین مرحله مراجعه ماست و مراجعه به اهل لغت هم در عین حالی که طبق سیره محققین است کسانی که معانی الفاظ یا معانی عنوان ها را شرح می دهد باید به لغت مراجعه کنند اولین کار مراجعه به لغت است طبق سیره وانگهی هم مبنای ما این شد که اهل لغت اهل خبره است مراجعه به اهل لغت می تواند مراجعه به اهل خبره باشد حجیت قول خبره هم از مسلمات است. اگر بحث داریم در مصداقش بحث داریم که مراجعه به لغت مراجعه به اهل خبره هست یا نیست. اما حجیت قول خبره جای بحث و حرف ندارد و جزء مسلمات است. بنابراین به لغت که مراجعه کنیم دو تا لغت نامه را ما از جهاتی ترجیح دادیم و کافی است البته سه تا لغت نامه منتها دو تایش اصلی. یک لغت نامه به خاطر قدمتش هست که از نحوی های صدر هست مثل العین که از لغوی های معاصر اصحاب و ائمه و اینهاست منتها این لغت نامه مختصر است جامع و کامل نیست و الا اعتبارش به جهت اینکه از صدر است و طبیعتا اعتبار بالا دارد و اما در بین خود اتباع آل البیت یعنی فقهاء آن لغت نامه ای که معروف و مورد اعتماد است عبارت است از المصباح المنیر که این مورد مراجعه و اعتماد فقهاء است. فقهای آل البیت به این لغت نامه مراجعه می کنند خود فیومی صاحب المصباح المنیر هم از پیروان اهل البیت باشد. شخصیت شناسی اش یک چیزی مثل حافظ است که حافظ چگونه معلوم نیست که شیعه است یا سنی است مشهور این است که شیعه است ولی یک تحقیقاتی هست که شافعی باشد. این فیومی هم جزء کسانی است که گفته می شود از اتباع آل البیت است ولی یک شائبه هایی در تسنن اش دیده می شود. اما این لغت نامه را فقهاء مورد توجه قرار می دهند شیخ انصاری لغت را که معنا می کند می گوید «کما فی المصباح» این مصباح همان مصباح است مورد اعتماد است مورد مراجعه است عملاً. لغت نامه دومی که ما به اش اعتماد داریم که از چند جهت مورد اعتماد است خود لغوی مرد مفسّر و محدث و فقیه است و از علمای آل البیت، علامه طریحی همان مجمع البحرین است لذا در لغت نامه ها ما به این دو تا که اکتفاء کنیم که هر موقع خواستید بحث بکنید در تحقیقات تان بین خود و خدایتان با وجدان آرام اگر کسی محقق منصف باشد اشکال نکنید از این دو تا لغت نامه سند بدهید مثلا لغت نامه منجد را می آورید تحقیق کردند ما تحقیق هیچ کسی را منکر نیستیم ولی منجد تقریبا معاصر است و یک مسیحی لبنانی است که خوب است ولی اعتبار علمی ندارد مثلا کتابی که اخیرا نوشته شده باشد تحقیقاتش هرچند مسیحی باشد ولی اگر یک جایگاه تحقیقی بالا نداشته باشد اعتبارش اعتبار بالایی نیست. در هر صورت المنجد را بیاورید ولی ما روی المنجد اعتماد نمی کنیم محققین هم اگر آدرس بدهید به المنجد اعتماد نمی کنند و قابل اعتماد نیست و قابل اعتماد المصباح المنیر است و مجمع البحرین است. به این دو تا لغت نامه مراجعه کنیم می بینیم که خصوصیات مجمع البحرین را بلدید که لغت نامه ها را و لغات را با قطعه هایی از روایت و از ایات قرآن تایید و تطبیق و بررسی می کند. این لغت این است در روایت آمده این لغت این است در آیه قرآن آمده. پس بنابراین اولین مراجعه کتاب المصباح المنیر، در المصباح المنیر که مراجعه کرده ایم معنای لفظ امر عبارت است از طلب و شأن و طبیعتا به نحو حقیقت و به صورت مشترک، لفظ امر مادتاً وضع شده است برای طلب و شأن، این معنایی بود که از مصباح گرفتیم اما در مجمع البحرین که مراجعه کردیم در مجمع البحرین علامه طریحی قدس الله نفسه الزکیه برای ماده امر یازده تا معنا آورده است و همه هم با سند و مستند این معنا در این روایت و این معنا در این آیه قرآن، یازده معنای صحیح ثبت شده و استعمال شده. و بعد از لغت نامه مصدر دیگری را که مراجعه کنیم که معنای امر برای ما معلوم بشود باید به کتاب الله یعنی به قرآن مراجعه کنیم ببینیم که امر در قرآن به چه معنایی بکار رفته؟ این دیگر بالاترین اعتبار هست از لفظ امر که در قرآن بکار برود ممکن است بگوید این معنای لغوی است ما می گوییم بالاترین اعتبار است. و اما در قرآن کریم تتبعی که به عمل آمد لفظ امر به نحو نکره و به نحو معرفه یعنی با الف و لام و بدون الف و لام هفتاد و دو مورد بکار رفته و در این هفتاد و دو مورد هر کدام معنایش با دیگری فرق دارد. پس می گوییم در قرآن کلمه امر به هفتاد و دو معنا بکار رفته. و محقق آشنا به کلمات قرآن به نام راغب اصفهانی که از اتباع خلفاء هست و از سنی مذهب کتابی دارد به نام مفردات الفاظ قرآن که آدم محققی است. راغب اصفهانی برای امر ده تا معنا مستفاد از آیات قرآن ذکر می کند تا به اینجا ما اجمالاً به معنای امر پی بردیم که ماده امر معانی زیادی دارد ما چطوری این معانی زیاد را جمع کنیم ببینیم صاحب نظران چه می گویند و اربابان اصول در این رابطه چه بیانی دارند. استعمالات در نصوص خیلی زیاد و به معانی زیادی در قرآن امر با مشتقاتش بیش از صد مورد استعمال شده است. بیش از صد معنا برای امر در قرآن آمده باشد چگونه جمع کنیم؟ پس معنای ماده امر چه می شود؟ بنابراین باید برویم به سراغ اربابان فن و صاحب نظران.

 

کلام صاحب نظران در لفظ امر

در این رابطه مراجعه می کنیم به سید مرتضی علم الهدی قدس الله نفسه الزکیه که هم فقیه است هم ادیب است هم بلاغی است و هم محدث، این سید مرتضی عم الهدی در کتاب الذریعه که کتاب معروف اصولی است شاید بزرگ ترین کتاب اصولی شیعی در تاریخ شیعه کتاب الذریعه است بعد از آن العده شیخ طوسی می آید در این کتاب الذریعه می فرماید: ماده امر در لغت عرب که دیگر خودش سید العرب و الادب است می فرماید: در لغت عرب و در آیات قرآن امر به معانی زیادی بکار رفته است و بعد هم نمونه می آورد تحقیق میدانی از اشعار شعرایی که حرف آنها در ادبیات عرب مورد اعتماد خاص و عام است و از آیه قرآن هم شاهدی می آورد در نهایت می فرماید: این استعمالات در اشعار ادبی شعراء مطرح و معتمد و استعمالات در آیات قرآن این استعمالات که ثابت شد حمل می شود بر اینکه ماده امر حقیقت در این معانی است با استعمالات صحیح ثابت می شود که لفظ به این معنا حقیقت است مگر اینکه در برابر آن دلیل قاهری بیاید «الا ان یدل علی خلافه دلیل قاهر یغیره» تا یک دلیل قاهری بر خلاف نباشد استعمالات صحیح معنایش این است که این امر مشترک است بین این معانی، تصریح می کند که مشترک است بین این معانی. پس رای سید این شد که لفظ امر مشترک بین معانی صحیحی که استعمال شده در کتاب و شعر ادباء. و بعد هم می فرماید: «قد بینا ان ذلک ظاهر الاستعمال علامه الحقیقه»[1] این را شرح دادیم که منظور این نیست که خود استعمال را بما هو استعمال علامت حقیقت بدانیم بلکه منظور این است که اصل در استعمال استعمال حقیقی است استعمال مجازی خلاف اصل است. این حرف درستی است که اصل در استعمال استعمال حقیقی است و استعمال مجازی خلاف اصل است. این است که فرمایش سید کاملا فرمایش درستی است. 2. محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: بعضی از صاحب نظران اصول گفته اند که لفظ امر مشترک است بین طلب و شیء و صفت و شأن و غیرها «و هو المختار» و این مختار ماست پس مختار محقق حلی هم لفظ امر مشترک است بین این معانی که استعمال شده. دلیل بر این مطلب فقط سماع از صاحب نظران؟ نه، دلیل بیان می کند می فرماید: این استعمالات که می بینیم لفظ امر در یک مورد که به معنی غرض مثلا بکار برود با قرینه بکار می رود «جئت لامر کذا» یا برای شأن اگر بکار برود می گوید «امره مستقیم» قرینه که شأن شأن درستی است. هر کجا که به این معانی به کار می رود با قرینه معینه. اگر بدون قرینه بکار برود یک توقفی به وجود می آید انسان می ماند که به چه معنا آن را حمل کند. همین توقف علامت اشتراک است پس لفظ امر مشترک است بین این معانی با این شرحی که دادیم. دلیل اشتراک که هم گفته شد که به هر معنا با قرینه معینه است و بدون قرینه مخاطب نمی داند که به چه معنا حمل کند یعنی معنای واحد حقیقی ندارد معانی مشترک دارد.[2] این اقوال قدمای از فقهاء بود. اما محققین و صاحب نظران بعد از دوره تطور، در این جمع به عنوان نمونه دو رای را که خیلی برجسته و حساس شده است یادآور بشویم: 1. اصولی معروف صاحب فصول شیخ محمد حسین اصفهانی می فرماید: «الحق ان ماده الامر حقیقه فی الطلب و الشأن» می فرماید: ماده امر حقیقت در طلب و شأن است به نحو مشترک یعنی مشترک لفظی که در مشترک لفظی معیار این بود که لفظ برای هر معنا وضع جداگانه دارد در مشترک معنوی این است که لفظ نسبت به همه معانی یک وضع برای قدر جامع دارد. می فرماید: این ماده امر وضع شده برای طلب و شأن به دو دلیل: 1. تبادر وجود دارد، در استعمالات مراجعه کنیم می بینیم که از ماده امر طلب تبادر می کند و همین طور شأن هم تبادر می کند. تبادر هم علامت حقیقت است. یک ملاحظه گذرا داشته باشیم تبادر وقتی اعتبار دارد که قطعی التحقق باشد و ادعای بر خلاف نداشته باشد اگر تبادر قطعی التحقق نبود یا تبادر در مقابل ادعاء شده بود تبادر کامل نیست اعتبار ندارد. با آن معیار شما تحقیق کنید که واقعا این تبادر هست یا نیست. 2. دلیل دوم می فرماید: مراجعه به لغت، که در المصباح المنیر آمده است که «الامر معناه الطلب و الشأن» پس صاحب فصول می فرماید براساس تصریح لغت شناس که رای لغت شناس رای خبره است و براساس تبادر ماده امر حقیقت است به این دو معنا که طلب و شأن باشد بقیه معانی می ماند معانی مجازی. در سائر معانی که استعمال می شود استعمال مجازی هست[3] که علامه حلی قدس الله نفسه الزکیه هم ایماءً همین مطلب صاحب فصول را می فرماید که ماده امر حقیقت است در طلب و بقیه معانی معانی مجازی است در این قسمت با صاحب فصول موافقت دارد که بقیه معانی معانی مجازی هستند.[4] بنابراین مراجعه به لغت نامه شد و به قرآن و اقوال صاحب نظران هم آمد رسیدیم به نظر محقق خراسانی در این رابطه و بعد از آن تلامذه ایشان در این رابطه چه باشد ان شاء الله جلسه بعدی.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo