< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

97/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جمع بین آراء صاحب نظران نسبت به تصویر جامع

رای شیخ انصاری و محقق خراسانی و محقق نائینی و سیدنا الاستاد گفته شد و جمع بین آراء به این صورت است. طبق بحث مان که ما در بحث رای فقیهی و صاحب نظری را رد نمی کنیم و فقط می خواهیم رای را توضیح بدهیم و بعد بین آراء جمع و تلفیق کنیم. طبق این ما حصل رای شیخ انصاری در نهایت این شد که فرمودند: «الانصاف ان الالفاظ العبادیه سمیت شرعاً للمرکب التام و الاستعمال فی غیره یکون توسعه» و در نهایت فرمودند که محظوری که درباره تصویر جامع وجود داشت که اگر بگوییم مرکب باشد امکان ندارد اگر بگوییم بسیط باشد آن اشکالات را دارد تمامی آن اشکالات برطرف می شود و برائت هم جاری می شود و نهی از فحشاء و منکر از لوازم این مرکب خواهد بود. آنچه از بیان ایشان استفاده شد این است که اگر ما بتوانیم برای الفاظ صلاه یک معنای جامعی تحت عنوان مرکب تام اعلام کنیم نیاز به تصویر جامع نیست و آن اشکالاتی که داشتیم مرتفع است. و بعد به دست آمد که شیخ انصاری صحیحی است یعنی قائل به وضع الفاظ عبادات برای تام الاجزاء که صحیح باشد یعنی قائل به صحیح است نه به اعم.[1] اما ما حصل فرمایش محقق نائینی این شد که درباره تصویر جامع به اشکال برمی خوریم و اشکال این است که ماموربه در لفظ صلاه مثلا که عبادت است خود عبادت است نه ناهیه عن الفحشاء که اثر باشد. و اگر ناهیه عن الفحشاء را در نظر بگیریم نیاز به وضع خاصی دارد که صلاه وضع شده برای ناهیه که خلف است. بنابراین تصویر جامع که محقق خراسانی فرمود براساس شرحی که محقق نائینی داد ممکن نیست. و بعد از آن سیدنا الاستاد فرمودند که همان اشکالاتی را که محقق اصفهانی داشت دارند به اضافه یک مطلب که قاعده «الواحد لا یصدر الا من الواحد» اینجا تطبیق نمی کند که آن قاعده در وجود و ایجاد هست و بحث ما در اصول مربوط به امور اعتباریه است. و بعد از آن فرمودند که همان اشکالی که محقق نائینی دارند که اگر فرض کنیم جامع ناهیه عن الفحشاء باشد ترادف لازم می آید و وضع جدید یعنی صلاه برای ناهیه عن الفحشاء وضع شده باشد و این خلف است صلاه وضع برای ناهیه عن الفحشاء نشده است صلاه اثرش ناهیه عن الفحشاء است. این مجموع اشکالات بود با جمع بندی. بعد سیدنا در آخر فرمودند که لفظ صلاه برای ناهیه عن الفحشاء به نحو خاصی که وضع نشده است تا بگوییم که این معنای صلاه است نتیجتاً اعلام می کند که تصویر جامعی که محقق خراسانی اعلام فرمودند قابل التزام نیست. این جمع بندی صاحبان مکتب اصولی بود.

 

اما تحقیق در تصویر جامع

تحقیق این است که درباره تصویر جامع به طور عمده یک مانع برخوردیم که آن مانع را هم محقق نائینی و هم سیدنا الاستاد و هم شیخ انصاری و محقق اصفهانی اشاره می کنند که لفظ صلاه برای ناهیه عن الفحشاء وضع شده اگر قدر جامع در نظر بگیریم باید آن قدر جامع موضوع له لفظ باشد می بینیم موضوع له لفظ نیست و در عرف شرع هم بکار نمی رود اهل نماز در عرف شرع نماز را نماز می گوید ناهیه عن الفحشاء را ناهیه عن الفحشاء می گوید دو چیز است ترادف بین متخالفین و احتیاج به وضع جدید. این اشکال اصلی که از جمع این اشکال به وجود می آید. گویا در جمله کوتاه مانع از تصویر جامع این است که لفظ صلاه برای ناهیه عن الفحشاء وضع نشده و این دو کلمه مترادفین نیستند. تحقیق این است هر کجا که اشکال وجود داشت اگر اشکال را رفع کنیم نیاز به دلیل نداریم اشکال فقط مانع است. حتی تصریح شد که در مقام تصوّر تصویر جامع ممکن است اما در مقام تصدیق به مانع برمی خورد. الان اگر در مقام تصدیق که ما مانع را رفع بکنیم تصورش که امکان داشت به طور طبیعی می آید مورد قبول می شود و تحقق پیدا می کند از باب وجود مقتضی و عدم مانع می شود. ما می توانیم این مانع را برداریم. تحقیق این است با کمک از رای سیدنا الامام الخمینی قدس الله نفسه الزکیه که محقق خراسانی نفرموده است که ناهیه عن الفحشاء معنای صلاه است بلکه اثر صلاه است. و ناهیه عن الفحشاء را الزاماً به طور قطع مشخص اعلام نمی کند بلکه می گوید «یمکن تصویر الجامع بمثل الناهیه عن الفحشاء و بمثل قربان کل تقی» مثال می زند. الان پس از آنکه ما فهمیدیم که صلاه از باب مثال یک جامعی دارد بین افراد اسمی پیدا کنیم که آن اسم جامع باشد یک و وضع شده باشد دو و معنای خود صلاه هم باشد سه، اگر این کار را انجام دادیم اشکال رفع است و تصویر جامع هم کامل است. تحقیق این است که صلاه طبق نص معتبر اعلام شده است که معنای صلاه این است که امام باقر علیه السلام فرموده است «الصلاه عمود الدین»[2] وضع شد معنای صلاه است و قدر جامع است و اشکالی که می شد وضع متعلق به ماموربه است نه به اثر می گوییم عمود الدین اثر نیست خود صلاه است. خود صلاه رواییاً وضع شده است برای این معنا که عمود الدین است. بنابراین معنا جامع و عمود الدین در همه افراد همین عمودیت وجود دارد که جامع در همه افراد باید وجود داشته باشد. وضع شده است به عنوان جامع و تمامی آن اشکالات هم مرتفع است در نتیجه قدر جامع برای مثل صلاه تصویرش ممکن است بلکه واقع شده است در لسان روایات که عبارت باشد از عمود الدین. تمامی اشکالات که اثر نمی شود متعلق امر باشد و یا اینکه وضع جدیدی در کار است مرتفع است در لسان روایت این اطلاق وضع است «الصلاه عمود الدین» در بیان امام باقر علیه السلام که صلاه وضع شده برای این جامع، این بیان امام در عین حالی که جهات دیگری هم دارد متضمن وضع هم هست و خود صلاه هم هست اثر هم نیست تا اشکالی بشود که امر تعلق به خود عمل است نه به اثر عمل. اشکالات مرتفع شد و قدر جامع هم قابل تصور است اینکه محقق خراسانی می فرماید: قدر جامع در بین الفاظ عبادات بنابر قول به صحیح در غایت وضوح است قسمت اولش درست است قدر جامع درست است اما فی غایه الوضوح آن طبق کفایه غایه الوضوح است دقت می طلبد تا مطلب را بفهمیم و کامل کنیم. از این مرحله بحث که تصویر جامع برای الفاظ عبادات مخصوصا صلاه آنچه را که محقق خراسانی می فرماید درست و صحیح است و اقوال صاحب نظران دیگر هم در این رابطه رد نشد بلکه می فرمودند اشکال دارد اشکال را که برداشتیم تصور خودش به تصدیق می رسد مقتضی که بود مانع را که رفع کنیم به طور طبیعی می رسد به مرحله تحقق.

 

سوال:

پاسخ: این حدیث فوائد و داده های مختلفی ممکن است داشته باشد. یکی از معانی اش این است که در حقیقت «الصلاه عمود الدین» در روایت و لسان امام که به این معنا بکار برود خودش وضعی است در بستر روایت. وضع در استعمالات عامیانه و مردمی وضع است در اصطلاح صاحب شرع قطعا وضع است. نکته دوم شرح الاسم هم هست وضع است برای یک اسمی که شرح می دهد صلاه عمود الدین است وضعی است که فوائدی دارد و در حقیقت وضع برای معنا هم هست. معنای خود صلاه عمود الدین است.

 

سوال:

پاسخ: خود استعمال لفظ در یک معنا از سوی امام که صاحب شرع است لفظ هم لفظ شرعی است ظهورش در وضع است غیر از وضع چیز دیگری نیست. بگویید وضع مجازی است که قطعا خلاف اصل است. و ما وقتی که در یک روایت این را دیدیم در عرف متشرعه هم زیاد به کار می رود نماز در فارسی ترجمه می شود نماز ستون دین است اینها را آدم های با فهم نوشته اند که پیدا کرده اند معنای واقعی یعنی آن قدر جامع صلاه را پیدا کردند آن قدر جامعی که صلاه وضع شده برایش عمود الدین است پس عمود الدین قدر جامعی است که در همه افراد وجود دارد هر فرد از صلاه که صلاه به حساب بیاید عمود الدین است. جامع این است معنایش. قربان کل تقی که تقرب بعد از عمل است و تا کار انجام نگیرد تقرب صورت نمی گیرد. بنابراین مطلب بسیار ظریف و دقیق و قابل قبول و قابل تطبیق با واقعیت جامع است واقعیت جامع این است که خود آن جامع در هر فرد باشد که هست وضع که هست خود معنا هم که هست.

 

تصویر جامع بنابر اعمی و آراء صاحب نظران

اگر گفتیم که الفاظ اسامی هست برای اعم از صحیح و فاسد یعنی هم بر صلاه صحیح به کار می رود تام الاجزاء و هم بر صلاه ناقص به کار می رود این اسم برای همه این افراد است صحیح و ناقص. در این رابطه آراء صاحب نظران اصول را متعرض بشویم. در این رابطه ادله و شواهدی ارائه شده است که تصویر جامع ممکن است. رای اول محقق قمی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: تصویر جامع بنابر مسلک اعمی کار ممکنی است که بگوییم صلاه وضع شده است برای ارکان صلاه، همان ارکانی که در توضیح المسائل می خوانیم که فقدان رکن عمدا و سهواً موجب بطلان عبادت می شود. صلاه وضع شده برای همان پنج رکن آن پنج رکن جامع است جامع بین همه افراد، صحیح باشد یا فاسد باشد. تا پنج رکن باشد صلاه است اگر یک رکن صدمه دید دیگر صلاه نیست. پس آن قدر جامع است. می فرماید: اتفاق فقهاء است گویا استدلالی به نتیجه فحص تا مرز اتفاق صورت می گیرد که فقهاء اتفاق دارند که ماهیت صلاه ارتباط تنگاتنگ به همین پنج تا رکن دارد و این پنج تا رکن جامع است. جامع هم معنایش معلوم است که در همه افراد است و در صورت فقدان جامع صلاه نیست.[3] این فرمایش ایشان بود. در این رابطه شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: این قول محقق قمی قابل التزام نیست. برای اینکه اگر بگوییم حقیقت نماز فقط همان ارکان است و صلاه وضع شده برای ارکان فقط، موضوع له می شود ارکان و هر چیزی که اضافه از آن باشد خلاف موضوع له است. نتیجتاً یک صلاتی که مستجمعه اجزاء و شرائط باشد مضافا بر ارکان این صلاه باید استعمالش استعمال مجازی باشد. چون در خارج از موضوع له استعمال شده، موضوع له پنج تاست و این لازم لازمی است که کسی به این لازم ملتزم نمی شود. کسی نیست که بگوید نماز تام الاجزاء و الشرائط استعمال مجازی است. بنابراین این رای قابل التزام نیست.[4] پس از آن محقق خراسانی قدس الله نفسه الزکیه که فرمودند: تصویر جامع بر مسلک اعمی در غایت اشکال است. درباره این اشکالات می فرماید که اولاً صلاه دائر مدار این پنج رکن نیست برای اینکه گاهی صلاه یکی از این رکن ها را ندارد ولی صلاه صحیح است. مثلاً عاجزی که قیام ندارد یک رکن را ندارد اما صلاتش صحیح است. عاجزی که رکوع را به ایماء بخواند یک رکن را ندارد ولی صلاتش صحیح است. بنابراین قدر جامع نمی تواند باشد. قدر جامع آن است که حداقل قدر جامع بین همه افراد تحقق داشته باشد. این بین همه افراد تحقق ندارد. و ثانیاً می فرماید: عدم صدق صلاه یا صحت سلب صلاه از صلاتی که فقط پنج رکن باشد صحت سلب دارد. یعنی یک نماز حال اختیاری اگر فقط پنج تا رکن را داشته باشد دیگر اجزاء و شرائط نداشته باشد در حال اختیار صحت سلب دارد. قدر جامع آن است که معنا را تحقق می دهد و صحت سلب ندارد. و اشکال سوم همین اشکال شیخ انصاری را اشاره می کند که اگر صلاه وضع شده باشد برای ارکان ملتزم لازمی می شود که قابل التزام نیست. یعنی باید بگوییم که استعمال صلاه بر صلاه تام الاجزاء و الشرائط استعمال در غیر موضوع له و مجازی باشد. در نهایت محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: این دلیل یا این تصویر جامع کامل نیست و قابل التزام نیست. برای اینکه مستلزم لازمی می شود که آن لازم قابل قبول نیست. اگر بگوییم وضع شده است صلاه برای ارکان بقیه اجزاء می شود خارج از مسمی. و این خارج مسمی که بقیه اجزاء یعنی غیر از ارکان باشد قطعاً جزء و شرط هست در صورتی که جزء و شرط بود ماهیت می شود ماهیت متردد و متزلزل. گاهی به پنج رکن محقق می شود و گاهی به یازده جزء نماز. حقیقتی که در تردد باشد به این صورت قابل التزام نیست حقیقت باید یک ارکانی ثابتی داشته باشد. در صورتی که متردد بود بین کم و زیاد قابل التزام نیست.[5] بنابراین با رای محقق خراسانی و محقق نائینی و همچنین خود شیخ انصاری صلاه بنابر قول به اعمی قدر جامعی ندارد و آنچه را که محقق قمی فرموده است که قدر جامعش ارکان هست قابل التزام نیست که اشکالاتی داشت گفته شد. اما سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: تصویر جامع بنابر مسلک اعمی کار ممکنی است و آن رای ای که محقق قمی فرموده است رای درستی است بنابراین صلاه اصل معنایش یعنی آن معنای واقعی و حقیقی و قدر متیقنش ارکان است. بقیه ماموربه است اما مسمی نیست. فرق است بین ماموربه و مسمی. مسمی همین پنج رکن است و آن اجزاء و شرائط اضافی ماموربها است و اشکالاتی که گفته شد هیچ یکی از آن اشکالات وارد نیست.[6] شرح مسئله ان شاء الله فردا.

 


[6] . مصباح الاصول، السید ابوالقاسم الموسوی الخوئی، ج1، ص141.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo