< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

97/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله شرعیت تقلید

درباره ادله شرعیت تقلید بحث کردیم و گفتیم که کتاباً و سنتاً و اجماعاً تقلید شرعیت دارد و جایز و احیانا واجب است. اما قاعده رجوع جاهل به عالم باز هم گفتم که هم قاعده عقلی است و هم قاعده عقلائی، گفته شد که نسبت بین قاعده عقلی و عقلائی اعم و اخص من وجه است و اینجا ماده اجتماع دارد.

 

دلیل عقلی بر وجوب تقلید

مستند گفته شود بهتر است محقق قمی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: مضافا بر آیه و دلیل نقلی «و یدل علیه لزوم العسر و الحرج»[1] ما را دلالت می کند بر شرعیت تقلید قاعده نفی حرج به این معنا که اگر همه مردم بروند مجتهد بشوند و به تقلید اکتفاء نشود اجتهاد برای همه مردم یک امر حرجی است از عسر بالاتر است و حرج است. می دانیم قاعده نفی حرج دلیل اعتبارش نص قرآن است اما حکم عقل هم درباره نفی حرج ما را هدایت و ارشاد می کند که امری که حرجی باشد عقل سلیم می گوید خدای متعال با لطفی که دارد تکلیف محرج برای مکلفین جعل نمی کند. این مقدمه بود اما می فرماید: «بل اختلال النظام» این قاعده عقلی است بلکه اگر تقلید برداشته شود اجتهاد و احتیاط برای همه مردم موجب اختلال نظام زندگی می شود که خود محقق قمی می فرماید: اجتهاد امر سهلی نیست و آسان نگیرید. یک کسی زندگی اش را باید علم قرار بدهد زندگی اش را باید فقه قرار بدهد تا مجتهد بشود. بنابراین اگر بخواهد همه مردم برای اجتهاد عمرشان را هزینه کنند نظام اجتماعی، اقتصادی، حیات اجتماعی مختلف می شود و اختلال نظام به طور قطع از باب حکم عقلی قطعی کلامی ضروری قبیح است از باب تحسین و تقبیح. بنابراین اگر عملیات تقلید را منتفی اعلام بکنیم به قاعده اختلال نظام اجتماعی برخورد می شود و آن قاعده اعلام می کند که چنین عملیاتی عقلاً قطعاً درست نیست. در نتیجه براساس قاعده اختلال نظام تقلید عقلاً مشروع و درست و جایز است. ادله وجوب تقلید به طور کامل گفته شد. در نتیجه این ادله با این استحکام اعلام می شود که تقلید امر مشروع و واجب و یا لازم است. وانگهی آنچه که در این رابطه به عنوان مکمل باید در نظر گرفته شود این است که قلمرو تقلید تا کجاست، چه چیزها تقلیدی است و چه چیزها تقلیدی نیست.

 

سوال: حرج همیشه مربوط به تقصیر است

پاسخ: حرج معنایش این است که یک عمل قابل تحمل نباشد، مکلف نتواند از پس آن عمل دربیاید. بنابراین همه انسانها و همه مکلفین اگر برود برای رسیدن به اجتهاد و استفراغ وسع بکند و دست از زندگی بردارد حرجی می شود. محرج یعنی روح در مضیقه و جسم در مضیقه و زندگی در تنگنا، نفس ها به سینه حبس می شود و بدنها از بین رفته و بعد می شود حرج. حکم حرجی فقهاً برداشته شده، نفی حرج یعنی حکم حرجی در اسلام جعل نشده است. نتیجه تمام شد

 

نکته تکمیلی قلمرو تقلید

نکته تکمیلی قلمرو تقلید، در این رابطه توجه کنید که باید در نظر بگیریم قلمرو تقلید احکام فقهی فرعی است، مثلاً حلال و حرام واجبات و محرمات احکام خمسه، اینها تقلیدی است که مکلف مراجعه کند به مجتهد و این احکام را اخذ کند تعبداً یعنی بدون اینکه از مجتهد دلیلی بطلبد، حرام نیست دلیل طلبیدن اما جا ندارد و وظیفه مقلد این است که خودش را که مقلد تشخیص داد و مرجع تقلید که مجتهد تشخیص داد سوال کرد سوال کرد جواب شنید فتوای مفتی برایش حجت است و دلیل نمی طلبید. دلیل طلبیدن خلاف قاعده است و حرام نیست ولی خلاف نظم و نظام تقلید است. یک کسی از نجف آمد از ایران بود ظاهرا از مرحوم آیت الله العظمی سید محسن حکیم یک مسئله ای را سوال کرد آقا جواب داد پس از که جواب داد گفت آقا دلیل این چیه، آقای حکیم فرمود که بیا بعد از مثلاً اتمام سطح پانزده سال درس خارج بخوان آنگاه من دلیلش را بگویم. الان جایی نیست که از دلیل صحبت کنم. این تقلید است.

 

چند مورد تقلیدی نیست

و اما چند مورد تقلیدی نیست: 1. ضروریات، 2. خود تقلید، 3. اصول عقائد. اما مورد اول ضروریات، آن احکامی که ضروریه است در فقه و در مذهب مثلاً نماز واجب هفده رکعت است و روزه رمضان واجب است حج واجب است، از این قبیل خیلی هم هست و کم نیست، ضروریات مذهب زیاد است و تقلید لازم نیست، تقلید در امر نظری است که مقلد نتواند آن را بفهمد از مجتهد سوال کند. تقلید زمینه ندارد و جایی برای تقلید وجود ندارد. اینکه می گوییم جا وجود ندارد یعنی فاصله موضوعی می شود و زمینه برای تقلید وجود ندارد. خیلی از مسائل ضروری است. من جوان بودم یکی از بزرگان خانواده خودمان گفت فلانی بیا از تقلید بیرون. فرمود که قسمت اعظم ضروریات است و آن قسمتی که نظریات است یک دوری بکن از تقلید بیا بیرون. بعداً خودم فهمیدم که ضروریات تقلید نمی خواهد و قسمت زیادی هم هست از وادی تقلید بیرون است ضروری ضروری است و تقلید نمی خواهد. مورد دوم خود تقلید که واجب است یا واجب نیست؟ واجب است این وجوبش از کجا می آید تقلیدی است یا نه؟ محقق خراسانی می فرماید: خود تقلید تقلیدی نیست و الا منتهی امر می شود به دور یا تسلسل. خود تقلید تقلیدی نیست برای اینکه خود وجوب تقلید هم تقلید کنیم پس تقلید مرتبط و متوقف می شود به تقلید دیگر و آن تقلید دیگر یا می رود راهش را ادامه می دهد می شود تسلسل یا برمی گردد تقلید دیگر می گوید تقلید برای اینکه وجوب تقلید داری می شود دور. این کراهت است. خود تقلید اگر وابسته به تقلید دیگر بشود یعنی این تقلیدی که می گوییم این را باز تقلید کنیم آن تقلید دیگر سرنوشتش چه می شود آن باز هم به تقلید دیگر وابسته است آن هم باز به تقلید دیگر می شود تسلسل. و اگر بگوییم این تقلید به تقلید دیگر وابسته است ولی تقلید دیگر برمی گردد به این تقلید خود مقلد، چون مقلد تقلید لازم دارد تقلید کرده است و می شود دور. اما جواب اصلی که درباره تقلید داده اند این است که سیدنا الاستاد و سیدنا الحکیم فرموده اند که اصل تقلید تقلیدی نیست. کتاب عروه الوثقی در اول کتاب دلیلش را گفته اند هر دو بزرگوار که چرا تقلیدی نیست، برای اینکه یک مکلف می داند که ذمه اش مشغولیت دارد، برای برائت ذمه خودش اقدام کند به تقلید پس تقلید برای هر مکلفی یک دلیل کوتاه عقلی و عقلائی دارد و آن علم به اشتغال ذمه و وظیفه برای حصول برائت ذمه. این را هر مکلفی می تواند بفهمد، این مقدار برای تقلید کافی است و دیگر خود تقلید تقلیدی نخواهد بود.

 

سوال و جواب

سوال و جواب: مکلف ابتداءً که به تکلیف می رسد یک پسر پانزده ساله و یک دختر ده ساله این اشتغال ذمه و وجوب تلاش برای حصول برائت ذمه این از کجا بفهمم این هم نیاز به فهم دارد این را چه کنیم؟ جواب: در بعضی از مسائل تقلید نیست ولی یکی از موارد قاعده ارشاد جاهل است. شبهه نشود ارشاد جاهل حکم ارشادی نیست بلکه قاعده ارشاد جاهل است واجب است بر عالم که ارشاد کند جاهل را در احکام. اینجا هر پدری برای فرزند خودش می گوید تقلید کن، تقلید چیه؟ می گوید تو مکلفی باید بفهمی مسائل را، همین قدر کافی است اجمالش همین است باید بفهمی از مجتهد استفاده کنی. ارشاد است. بنابراین آن مقداری را که در ابتداء نسبت به وجوب تقلید بفهمد مسئولیت قاعده ارشاد است که عمدتاً بر عهده پدر و مادر است. بنابراین اصل تقلید تقلیدی نیست. اما مورد سوم در اصول عقائد تقلید راه ندارد. برای اینکه اصول عقائد در حقیقت بنیادهای عقیدتی هست، عقیده و اعتقاد یعنی تصدیق قلبی، به عبارت ساده معرفت و ایمان، ایمان و معرفت با ساختار تقلید منطبق نیست. تقلید قبول التزام به قول مجتهد در احکام فرعی شرعی تعبداً که استدلالی نیست. و اما اعتقادات امر تعبدی نیست اعتقادات ایمان و تصدیق قلب است باید خود مکلف اعتقاد به خدا و اعتقاد به نبوت را شخصا باید به دست بیاورد. خودش تحقیق کند و به دست بیاورد. تا اینجا مراجع و محققین گفته اند که مسئله اصول دین از سنخ مسائل تقلیدی نیست. سنخ آن معرفتی است نه سنخ تعبدی. وانگهی سوال همان سوالی که درباره مقلد گفتیم اینجا می آید، این عوام را اصول دین را و اصول عقائد را از کجا بتواند به دست بیاورد؟ الان حوزه علماء می گویند ما نیاز به فقه اکبر داریم، این عوام از کجا بفهمد. آنچه که سید الحکیم و سیدنا الاستاد فرموده اند در ضمن این بحث ها که اصول دین از باب شکر منعم آدم باید عقیده به خدا داشته باشد و عقیده به نبوت، این یک بحث کلامی است. این بحث کلامی را مقلد از کجا بفهمد. و محقق قمی می گوید: اصول عقائد به ادله عقلیه وجدانیه ضروریه اثبات می شود نیاز به تقلید ندارد. اینجا باید مقلد از فلسفه بلد باشد آنجا کلام اینجا فلسفه بلد باشد. این اصول عقائد را چه کند؟ سید علم الهدی قدس الله نفسه الزکیه در کتاب ذریعه در همین بحث می فرماید: اصول عقائد کار مختصری است این را اهل کلام طولانی کرده اند، فلسفه بافی کرده اند مختصر و مفید، زود به دست می آید اقرب الوجوه است.[2] توجه کنید این اقرب الوجوه عبارت است از فطرت، خداوند برای هر انسانی فطرت آفریده، فطرت روزنه ای است به سوی خداشناسی با یک تذکر کوچکی که ما پدر و مادر می گوید خدا، جا می افتد آنقدر محکم از کجا، دلیل نگفته، فطرت آن استحکام را می آورد. خداوند تکلیف نمی کند برای کسی مگر اینکه برایش توان بدهد فطرت را داده است روزنه باز بین خالق و خلق. و این فطرت که عبارت است از راه و طریق شناخت مبدا و معاد یک تجلیات و ظهوراتی هم دارد که انسان کشف می کند که این فطرت این است. 1. در مورد خطر می بیند که انسان حسّ التجاء دارد این التجاء از کجا می آید؟، 2. امیدواری، در عین نا امیدی امید هست چرا؟ فطرت می گوید، 3. حس پرستش، یک تکیه گاه قلبی هر انسانی یک تکیه قلبی می طلبد. این اقتصاری بود که برای شما اشاره کردم. بنابراین برای هر مکلف کار ممکن است آن هم از طریق فطرت که «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»[3] اما ادله کسانی که منع می کند عملیات را ان شاء الله فردا بحث کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo