< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

95/02/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظهور و اقسام آن

از ملحقات این بحث یعنی بحث خبر واحد از یک سو و از سوی دیگر به تناسب عنوان اصلی که بحث از حجیت ظواهر است این بحث مطرح می شود که ظهور، حجیت، اقسام آن را بررسی کنیم. اما ظهور آنچه که در بیانات اصحاب آمده است و اختلافی هم در کار نیست این است که اگر یک لفظ دارای دلالتی باشد در حد اطمینان و احتمال خلاف منتفی نباشد ولیکن احتمال ضعیفی باشد این وضعیت دلالت ظهور لفظ آن است به خلاف نص که گفتیم احتمال خلاف منتفی است.

 

ارتباط انصراف با ظهور

در اصطلاحات می بینیم گاه گاهی دو کلمه با هم بکار می رود گفته می شود انصراف و ظهور یا ظهور و انصراف، فرق بین این دو تا چیست؟ انصراف و تبادر درب ورودی به سوی ظهور است از انصراف به ظهور می رسیم. انصراف که محقق شد سبب ظهور می شود منتها با یک فرق که انصراف گاهی اعم از مقدمیت برای ظهور هم است. به این معنا که احیاناً انصراف برای تحدید قلمرو لفظ هم بکار می رود. مثلاً می گوییم علماء انصراف دارد به فقهاء. و اما در صورتی که تحدید در کار نباشد فقط خود انصراف یا خود تبادر سبب می شود برای تحقق ظهور که در بیانات شهید صدر قدس الله نفسه الزکیه این مطلب دیده می شود. انصرافی که سبب ظهور می شود آن انصرافی است که حقیقی و مستقر باشد نه انصراف بدوی که در ابتداء انصراف بنماید و پس از دقت انصراف از بین برود.

 

دو قسم انصراف

بنابراین به این مطلب هم توجه کردیم که انصراف در حقیقت دو قسم است: انصراف بدوی و انصراف حقیقی. فرق بین انصراف و تبادر این بود که تبادر در کلمه بود و انصراف در جمله.

 

آیا ظهور و حجیت مساوی است یا نه؟

شهید صدر قدس الله نفسه الزکیه به همین مناسبت می فرماید: رفع خلط بین ظهور و حجیت، می فرماید: در کلام بعضی از اعاظم ظهور و حجیت مساوی اعلام شده است در حالی که واقعیت امر چنین چیزی نیست. ظهور، حجیت فرق دارد فرقش به این صورت است که حجیت بعد از تحقق ظهور تصدیقی و عدم وجود قرینه متصله آنگاه حجیت محقق می شود. ظهور است و قرینه را هم فحص کردیم قرینه هم نیست، بعد از تحقق ظهور و عدم وجود قرینه دو مرحله بعد حجیت محقق می شود. بنابراین ظهور و حجیت مساوی نیست خلط نشود که جایگاه حجیت پس از تحقق ظهور است. فرمایش ایشان بسیار متین و عالی و اما حقیقت مطلب این است که ظهور چون با حجیت وابستگی و ارتباط تنگاتنگی دارد از این جهت اعاظم اگر ظهور را با حجیت مساوی اعلام کرده باشند آنچنان اشکالی در کار نباشد اما براساس دقت و تحقیق همان است که شهید صدر قدس الله نفسه الزکیه فرمودند.

 

اما اقسام ظهور

اما اقسام ظهور: درباره ظهور و اقسام آن آنچه از بیانات شهید صدر و از بیانات محقق نائینی استفاده شده در مجموع ظهور دارای چهار تقسیم است که هر تقسیم دارای دو قسم که مجموعاً می شود هشت تا. تقسیم اول عبارت است از تقسیم ظهور به ظهور تصوری و ظهور تصدیقی. منظور از ظهور تصوری همان ظهور وضعی کلمه است مفردات. که لفظ مفرد وضع شده باشد و ظهور وضعی دارد برای معنای خودش و منظور از ظهور تصدیقی این است که کلمات و تراکیب ارتباط کلمه ها را برقرار کرده و نسبتی را اعلام داشته است «زید عالم» و طبق فرمایش محقق نائینی ظهور تصدیقی دو تاست: الف ظهور تصدیقی فهم مخاطب که مخاطب بفهمد این کلمات این بافت را دارد و مبتدا و خبر و جمله. ب: ظهور تصدیقی دوم عبارت است از دلالت لفظ و ظهور لفظ به عنوان کشف از مراد متکلم. تقسیم دوم عبارت است از تقسیم ظهور به ظهور ذاتی و ظهور موضوعی. این تعبیر شهید صدر است. منظور از ظهور ذاتی ذات کلمه نیست و منظور از ظهور ذاتی ذهن مخاطب است که یک لفظ ظهور داشته باشد تبادر کند انسباق پیدا کند به ذهن مخاطب و ایشان تعبیر می کند که این ظهور ذاتی در حقیقت همان تبادر است. و در این ظهور ذاتی بحث نداریم. و اما ظهور موضوعی عبارت است از ظهوری که از خود بیان بما هو بیان صادر عن المولی دیده می شود که منظور از موضوعی یعنی طبق وضع، جمله، ترکیب طبق حکمت وضع معنایی را برای مخاطب بفهماند و متضمن نسبت هم باشد. این ظهور موضوعی را می فرماید داخل محدوده بحث ماست یعنی بحث حجیت ظهور. ما در بحث حجیت ظهور از ظهور موضوعی بحث می کنیم نه از ظهور ذاتی. 3. تقسیم ظهور تضمنی و ظهور استقلالی، منظور از ظهور تضمنی این است که در ضمن یک ظهور فراگیر و شامل یک فرد مندرج هم نسبت به معنای خودش و مصداق خودش ظهور داشته باشد. مثالی که می زنند می فرمایند اگر «اکرم العلماء» گفتیم در این «اکرم العلما» که ظهور دارد بر اکرام صد نفر عالم مثلاً در ضمن این صد نفر عالم این «اکرم العلماء» شامل یک نفر عالم هم می شود. آن ظهور در حقیقت در ضمن کلّ است. مورد دوم از قسم سوم ظهور استقلالی که یک لفظ به طور مستقل در برابر ضمنی، این استقلالی در برابر ضمنی می آید. استقلالی است یعنی در ضمن چیز دیگری این ظهور محقق نشده است خود ظهور مستقلاً استقرار یافته است. 4. تقسیم ظهور به ظهور لفظی و ظهور حالی. طبیعی است سیدنا الشهید صدر می فرماید همان طوری که لفظ ظهور دارد که معلوم است حال هم ظهور دارد. ظهور حال را ایشان در مصداق اعلام می کند که رفتار و فعل معصوم در حقیقت ظهور حالش است به تقریب اینکه بگوییم تقریر معصوم است، تقریر معصوم هم ظهور دارد منتها ظهور حالی نه ظهور لفظی یعنی یک حال از احوال معصوم این است که بیع را می بیند و مبسوط ا لید هم است و درباره آن چیزی بیان نمی کند و می شود تقریر بیع معاطات، که کلّ بیع در قرآن آمده «وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ».[1]

 

سوال:

پاسخ: حال اجمال ندارد، حال یک مرحله ای مشخص از آن است، یک حال معین دارد. یک مرحله معین دارد اما در مرحله مشکوک دیگر حال کارایی ندارد. اجماع چطوری یک مرحله مشخص که دارد در مرحله ای که مشکوک شد دیگر دلیل لبّی کارایی ندارد. درست است حال فعل است و فعل اطلاق ندارد اما جایی که مشکوک باشد و اما فعل یک موارد معین و مشخص و قطعی دارد آنجایی که معین و مشخص و قطعی است ظهور است. ظهور حالی، ظهور حالی تعبیر شهید صدر است. بعد از که این هشت قسم ظهور را گفتم، در بحث های ما گفته بودیم که ظهور حاقی و ظهور قرینه ای. آن تقسیمی که داشتیم آن تقسیم یک اجمالی از این تفصیل است. کل این تفاصیل تحت همان دو تا عنوان مندرج می شود. اگر خواستید بالاجمال یا موجزاً بیان کنیم می گوییم ظهور حاقی و ظهور قرینه ای. ولی اگر خواستیم توضیحش بدهیم هشت قسم ظهور درمی آید.

 

اما حجیت ظهور

بعد از این می رسیم به فراز سوم که حجیت ظهور باشد. درباره حجیت ظهور آنچه از بیان صاحب نظران اصول و محقق نائینی و سیدنا الاستاد و شهید صدر قدس الله انفسهم الزاکیات به دست می آید گفته می شود که ادله حجیت ظهور سه مورد است: 1. سیره متشرعه، قلمرو بحث ما ظهور آیات و روایات است. منظور از متشرعه متشرعه متخصصین است اصحاب، اصحاب از ظهور ایات و روایات استفاده می کنند و ظهور را امر متسالم علیه دارد یعنی مورد خلاف نیست نسبت به اعتماد به ظواهر آیات و روایات. این سیره اصحاب قابل انکار نیست و واقعیتش یک امر وجدانی است بلا شبهه. 2. سیره عقلاء، عقلای عالم درباره مکالمات و محاورات خودشان اعتماد به ظهور می کنند. هر چه ظاهر کلام متکلم باشد را اخذ می کنند و ترتیب اثر می دهند. این یک واقعیتی است قطعی و استمرار هم دارد در سیره عقلاء با دو تا خصوصیت امضاء و استمرار در این رابطه وجود دارد و جانمایه اصاله الظهور در اصول عند المحققین همین است که سیره عقلاء باشد. 3. حدیث ثقلین، سیدنا الشهید صدر قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: تمسک به قرآن و عترت طبق حدیث ثقلین که متواتر هم است بین الفریقین، جواز تمسک احیانا هم وجوب تمسک و می فرماید: این تمسک صدق می کند و صادق است بر تمسک به ظاهر کتاب و سنت بلکه منظور از تمسک تمسک به ظاهر کتاب و سنت است. از این حدیث هم که وصیت پیامبر است و به عبارت دیگر دستور العمل برای فقهاء است که تمسک به قرآن و عترت بکنید یعنی از ظواهر کلام شان استفاده کنید. این سه تا دلیل گفته شد. در نتیجه با وجود این سه تا دلیل حداقل با سیره اصحاب که قابل انکار نیست و سیره عقلاء هم همین طور می توانیم بگوییم که حجیت ظهور یک امری است دارای پشتوانه.

 

تحقیق

تحقیق این است که حجیت ظهور که می گوییم ظهور عرفی که ظهور عرفی قسم نیست ظهور عرفی وصف است یعنی ظهوری که آن ظهور ظهور عرفی است. تحقیق و ادله عقلی برای حجیت ظهور و درک فراظهوری یا ماوراء الظهور هم است که آن هم یک حقیقتی است ان شاء الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo