< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مصطفوی

92/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رأی محقق نائینی نسبت به مقدمه حرام
بررسی رأی محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه نسبت به مقدمه حرام
مقدمه حرام سه قسم است
خلاصه فرمایش محقق نائینی[1] و آن چه از بیانات ایشان استفاده می شود، این است که مقدمه حرام به سه قسم است: 1. مقدمه ای که در حد موصله برسد و یا به عبارت دیگر واسطه بین ذی المقدمه و مقدمه نباشد و در حد علت تامه بشود. در این صورت می فرماید: حکم به حرمت نسبت به مقدمه، قطعی است. اما ذی المقدمه حرمت نفسی ندارد، حرمت نفسی تعلق می گیرد به مقدمه. برای این که گفته شد که اگر عمل مقدور نباشد، مصب حکم شرعی واقع نمی شود و ذی المقدمه بعد از که مقدمه در حد علت تامه برسد، قهری الترتب است بدون اراده و می شود فعل غیر اختیاری. فعل غیر اختیاری، مصب حکم شرعی قرار نمی گیرد. بنابراین حرمتی که در این جا وجود دارد، متعلق است به مقدمه و مقدمه می شود محرم به حرمت شرعی نفسی. و خطاب شرعی مستقیما به مقدمه تعلق می گیرد، چون واجب و ذوالمقدمه، مقدور نیست و متعلق حکم واقع نمی شود. 2. مقدمه ای که بین مقدمه و ذوالمقدمه فاصله ای به نام وضعیت اراده و اختیار وجود دارد. یک حالت اراده و اختیاری برای مکلف است پس از اقدام به مقدمه. این مقدمه، علت تامه نیست اما در عین حالی که علت تامه نیست، مکلف قصد توصل دارد و می خواهد به وسیله این مقدمه برسد به حرام. مثل این که کسی قصد می کند برود مجلس قمار یا مجلس مشروب، تا به قرب مجلس می رسد، تمام مقدمات انجام شده، در همان حال که می تواند اگر اراده کند، وارد آن مجلس حرام بشود، منصرف شد، در این صورت مقدمه حرام است منتها این حرمت مردد است بین حرمت نفسی و غیری. حرمت نفسی به همان اعتباری که در قسم اول گفتیم که ممکن است از سوی شرع آن حرمتی که به خود عمل محرم آمده است، به این مقدمه هم سرایت کند و برسد. و ممکن است بگوییم این حرمت نفسی است از باب تجری. بنابراین محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه حالت تردید اعلام می کند که این حرمت وجود دارد ولی این حرمت غیری است از باب سرایت یا نفسی است از باب تجری. 3. مقدمه حرامی است که علت تامه نیست، مثل ضرب و صدمه که ضرب مومن با آلت ضرب که ضرب می شود علت تامه برای آسیب رساندن. و قصد توصل هم نیست مثل رفتن به سوی محل قمار، ولی مقدمه حرام است. کسی می خواهد مجلسی را می داند که غیبت می شود، (مجلس غیبت مجلسی است که گناه و حرمت برای جو جلسه ظلمت ایجاد می کند. در عین حال که یک حرمت شرعی است، یک منقصت در روح آدم هم ایجاد می کند. آن هایی که پاک هستند و از مقدسین هستند، از جو جلسه ای که غیبت می شود، تنفر دارند. مرحوم سید بحرالعلوم را می گویند که در زمانی که در سنین یازده سالگی بود، وقتی که از یک اتاقی بیرون آمد، دیدند که سید به شدت گریه می کند، سوال شد که چرا گریه می کنی، گفت در این اتاقی که بودم، داشتند غیبت می کردند. آن است که تشرف به محضر آقا جزء فقهایی است که تشرف قطعی و مکرر دارد.) کسی قصد می کند به طرف مجلسی برود که آن مجلس غیبت در آن است و قصد توصل هم ندارد، اما در آن مجلس نمی رسد و مقدمه انجام شد، این مقدمه که نه علت تامه است و نه قصد توصل است، می فرماید: حکم به حرمت درباره این مقدمه زمینه ندارد. چون نه علت تامه است و نه قصد توصل دارد. ملاک حرمت در این گونه مقدمه، وجود ندارد.

نقد رأی محقق نائینی
سیدنا الاستاد[2] قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: فرمایشاتی که محقق نائینی دارد، لا یمکن المساعده علیه بوجه. اما قسم اول که علت تامه و حرمت نفسی بود، می فرماید: مانع تعلق حرمت به ذی المقدمه را غیر مقدور بودن آن اعلام کردید، در حالی که بدون هیچ اشکالی اگر یک عملی که از سوی شرع خواسته شود و مقدمه آن مقدور باشد، به آن عمل شرعا، عرفا، عقلا مقدور گفته می شود. این مطلب را در کتاب فوائد الاصول[3] اعلام فرموده اید که مقدوریت عمل به واسطه مقدوریت مقدمه آن است. و الا اکثریت افعال خارجی در مرحله آخر از اختیار بیرون می رود و ضروری می شود، همان مقدور بودن مقدمه، رمز مقدوریت عمل است. بنابراین مانعی نیست. در صورتی که مانعی نباشد، حرمت برای ذی المقدمه که قطعا محقق است. اما اگر بگوییم ذی المقدمه، حرمت نفسی ندارد، خلاف ضرورت هم است. چون از حرمت قطعیه سلب حکم کرده اید، پس مقدمه حرام از محل بحث بیرون می رود که ذو المقدمه حرمت ندارد و فاقد شیئ معطی شیئ نمی شود. سیدنا الاستاد می فرماید: اما اگر ملازمه را قائل شدیم، از باب ملازمه می شود بگوییم حرمت غیری برای مقدمه، امکان تحقق دارد. چون ملازمه اقتضاء می کند که وجوب شئ مستلزم وجوب مقدمه آن است و حرمت شئ مستلزم حرمت مقدمه آن شئ است. با یک فرق که امتثال در وجوب انجام مقدمه است و امتثال در نهی، ترک مقدمه است. اما قسم دوم که مقدمه علت تامه نبود ولی با قصد توصل صورت می گرفت، می فرماید: در این صورت اگر حرمتی وجود داشته باشد، عبارت است از حرمت نفسیه و حرمت غیریه نیست. چون قصد توصل، موضوع حکم نیست. مقدمیت و انجام و رابطه بین مقدمه و ذوالمقدمه در عمل صورت نگرفته و فقط قصد توصل نبوده و علت تامه ای هم نبود. عنوان مقدمیت کامل نشده، و از جهت علیت تامه که حرمت نمی آید. بنابراین حرمت نفسی که متعلق به خود فعل حرام بود، هم این جا زمینه ندارد. بنابراین اگر قائل به حرمت تجری باشیم، این قسم دوم از مقدمه حکم آن حرمت نفسی خواهد بود. چون تجری صورت گرفته است و قصد توصل به حرام، تجری است. اما قسم سوم که مقدمه ای نه علت تامه است و نه قصد توصل به آن تعلق گرفته است، که محقق نائینی هم فرمود که این قسم سوم زمینه برای حکم ندارد. سیدنا هم می فرماید: این قسم سوم همان است که شیخنا الاستاد فرمودند.

اما احکام مقدمه مکروه
اما مقدمه مکروه: همان مطلبی که در مقدمه مستحب گفتیم که آن چه که مقدمه واجب دارد، مقدمه مستحب دارد با اختلاف یک وصف که الزام و غیر الزام. همان حالت را مقدمه مکروه دارد که منع الزامی و منع غیر الزامی. بحث مقدمه واجب کامل شد.

جمع بندی
در جمع بندی و خلاصه کل بحث مقدمه واجب: گفته بودیم که یک اصولی در عین حالی که رأی خودش را بداند، در اصول رأی محقق خراسانی را هم حفظ کند. چون در تاریخ اصول ثبت شده و باید بدانیم و برای ما مفید است و بعد نظرات مشهور متاخرین و معاصرین را هم بدانیم و نظر شیخ انصاری را هم بدانیم. درباره وجوب مقدمه رأی شیخ انصاری این شد که مقدمه ای که قصد توصل در آن باشد، واجب است. و محقق خراسانی فرمودند: مقدمه ای که ذی المقدمه به آن توقف داشته باشد، واجب است و وجوب آن وجوب شرعی ترشحی است. اما محقق نائینی و سیدنا الاستاد با همه تحقیقات و شرحی که دادند، آخرین نتیجه ای که اعلام شد که گفتیم تحقیق هم همین است که مقدمه وجوب شرعی ندارد و همان وجوب عقلی قطعی مقدمه برای ما کافی است. بلکه سید اضافه فرمودند که اگر وجوب شرعی بیاید، اثری ندارد. اگر اثری نداشت، موجب لغویت می شود. این ما حصل بحث مقدمه واجب بود.

مسئله ضد
در اصول یکی از بحث های مهم عبارت است از مسئله ضد، محقق خراسانی عنوان می کند «هل الامر بشئ یقتضی النهی عن الضد ام لا؟» عنوان بحث، یک عنوان سوالی است. این مسئله را دقیق و مشروح صاحب نظران بحث کرده اند.
4 نکته تحقیقی
براساس تنسیق بهتر، اول عنوان مسئله را اجمالا معنا کنیم و بعد مفردات را شرح بدهیم و بعد اقوال بیان بشود و بعد ادله آن.

اما شرح عنوان
«الامر بشئ هل یقتضی النهی عن الضد أو لا؟» می فرماید: اگر امر به عملی صادر بشود و بگوید «تعاونوا علی البر» یا «ساعد المسلم المضطر»، اگر امر آمد که یک مسلمان مضطر را کمک کنید، آیا این امر مضافا بر مدلول خودش که همان مساعدت مسلمان مضطر است، آیا اقتضاء دارد نهی از ضد خودش را؟ این مساعدت مسلمان ضدی دارد که یک عمل دیگری انجام بدهد مثلا مسافرت کند، آیا این امر نسبت به این مدلول، اقتضاء می کند نهی از ضد آن را یا اقتضاء نمی کند؟ آثار و نتایج شرعی دارد. اگر چنان چه قائل شدیم که اقتضاء می کند نهی از ضد را، ممکن است در آن وقتی که امر بیاید، ضد بشود حرام و ما نمی توانیم کار دیگری را انجام بدهیم و اگر آن حرام که ضد است، عبادت باشد مثلا بگوید کمک کن به مسلمان و شما کمک نمی کنی و می روید یک عمل واجب دیگری را انجام می دهید و حج می روید یا مشغول به اطاعت امر پدر و مادر می شوید، این ها که عبادات شرعی هستند، اگر نهی به آن تعلق بگیرد، مورد بحث قرار می گیرد که آیا این عبادت صحیح است یا فاسد. پس مسئله، بحث مهمی است و آثار و نتایج شرعی و فقهی هم دارد، مضافا بر آثار دیگر که عبارت است از ثواب و عقاب و فضیلت وغیره.

بررسی مفردات مسئله ضد
مفرداتی که در مسئله ضد آمده است، عبارتند از: 1. امر، 2. اقتضاء، 3. ضد.

منظور از امر، مطلق دلیل شرعی است
کلمه اول که گفته شده است «هل الامر»، باید دقت کرد که منظور از امر که این جا آمده است، تعبیر اغلبی است. کلمه امر در مسئله ضد، موضوعیت ندارد و از باب ذکر اغلبی است. و الا اجماع به یک حکم یا حکم عقلی قطعی به یک حکم یا حکم عقلایی قطعی مثل سیره عقلاء به یک حکم، هل یقتضی النهی عن الضد. بنابراین کلمه امر موضوعیت نداشت و اگر موضوعیت داشت، می شد مباحث لفظیه. بنابراین این از باب مثال است و به مناسبت بحث امر و نهی و اهمیت و تحقق به طور معمول از طریق امر است. از طریق اجماع و سیره موارد غیر مهم و موار غیر نادری است. پس منظور از امر، مطلق دلیل شرعی است. و منظور از حکم، تنها وجوب نیست بلکه هر حکم الزامی، وجوب باشد یا حرمت که تعبیر کامل همان است که «هل الدلیل الشرعی علی الحکم بالنسبه الی شئ یقتضی النهی عن ضده أو لا؟» کلمه اول شرح آن معلوم شد.


[2] مصباح الاصول، تقریر بحث سید ابوالقاسم خویی، جلد 1، صفحه 550. .
[3] فوائد الاصول، محمد حسین نائینی، جلد 1، صفحه 98. .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo