< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مصطفوی

91/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 ادامه بحث درباره تصوير جامع بر مبناي صحيحي و اعمي : گفتيم كه سيد الاستاد فرمودند كه تصوير جامع بر مبناي قول به اعم درست است و همان رأي محقق قمي كه عبارت است از اركان و اركان هم فرمودند كه شش تاست برخلاف مشهور و معروف . درباره نيت كه امام فرمودند كه نيت از شرائط هست و سيد الاستاد هم فرموند كه از شرائط هست .
 توضيحي درباره نيت عبادت و جايگاه آن در فقه
 توضيحي درباره نيت عبادت و جايگاه آن در فقه : تحقيق اين است كه نيت كه از اركان عبادت شمرده نشود‌ ،
 چرا نيت جزء اركان نيست با اينكه مشهور مي گويند ركن است
 سوال اين است كه چرا نيت از اركان نيست در حالي كه مشهور از فقها قريب به اجماع مي گويند نيت ركن است . در پاسخ به اين سوال آنچه بر مسلك تحقيق ديده مي شود اين است كه نيت اگر ركن به حساب نيايد ، حرف بي جايي نيست براي اينكه نيت بالاتر از ركن است ؛ نيت ركن الاركان است. تكيه گاه همه اركان نيت است
 نظر امام خميني نسبت نسبت به عبادت مثل نسبت روح به اجزاء است
 و به تعبير معروف امام راحل نيت روح عبادت است مثل نسبت روح به بدن ؛ هيكل عبادت اجزاي اصلي اش اركان است و در ما وراي اين اجزاء يك روحي دارد به نام نيت كه او عبادت را اعتبار مي دهد همان طوري كه روح به جسم زندگي و حيات مي دهد . يك جسم انسان ، اعضاي رئيسه اش سر و دست و پا ، اين اعضاء يك چيزي ديگري زندگي داده است به نام روح ، اين اجزاء اركان انسان است و آن روح اركان نيست بلكه فوق اركان است . همان تعبيري كه امام خميني كه نيت روح عبادت است ؛ تا اين نيت نباشد ، اين اعمال هباء منثورا هست مثل يك مجسمه و بعد از كه نيت آمد ، بدنه عبادت شكل مي گيرد و اين بدنه ، اجزاء اصلي اش مي شود اركان . همين طور دقيقا نيت را كه شرط مي دانيم ، از آن زاويه فقهي كه شرط صحت عبادت آمده اما حقيقت مطلب اين است كه نيت ركن نيست بلكه ركن الاركان هست ، اركان به او تكيه دارد.
 گفته مي شود نيت فوق الاركان و روح الاركان است
 نيت براي عبادت اعتبار مي دهد كه روح براي جسم حيات مي دهد . اگر نيت تا به آخر نبود ، جسم انسان يك هيكل مجسه بدون روح مي شود، عبادت بدون نيت يك هيكل مثل مجسمه اي بدون معني عبادت . بنابراين در يك تجزيه و تحليل فقهي بسيار مختصر ديديم كه معناي عبادت يك هيكلي دارد كه همان ركوع و سجود و يك اعتبار دارد كه بندگي و عبادت و عمل صالح است ، اين اعتبار يعني حيات ، در اصطلاح فقهي يعني صحت عبادت . اين يك بحث اخلاقي نيست يك تحليل واقعي است و يك ضرورت ملموس فقهي است.
 جايگاه نيت در عبادت از ديدگان نصوص
 جايگاه نيت در عبادت از ديدگاه نصوص : از نصوص اين روايت هست «لَا عَمَلَ‌ إِلَّا بِنِيَّة» [1] كه نفي و حصر است . اين احاديث با اين تعدد در حد تواتر اگر نگوييم ، اقلا در حد استفاضه هست و حديث مي فرمايد «الْأَعْمَالُ‌ بِالنِّيَّاتِ»‌ [2] عمل عبادي به وسيله نيت است . دلالت اين روايات و نصوص بر مطلبي كه ما گفتيم كه قوام عمل و هستي عبادت ، ارتباط مستقيم به نيت دارد واضح و روشن است كه در ابواب مختلف با تعابير مختلف به جايگاه نيت اشاره به عمل آمده است.
 منظور از نيت يا معني نيت در فقه چيست؟ در عبادت نيت مطلوب اصلي الهي است
  معناي نيت در فقه چيست ؟ در فقه معناي نيت عبادت يعني قصد تقرب و قصد امر يا اخلاص . معناي اخلاص يعني مخصوصا اطاعت امر خدا و داعي بر عمل امر خدا باشد . در عبادت مطلوب اصلي نيت است و نكته اساسي در مطلوب الهي نيت است كه در سوره بينه خداي متعال مي فرمايد «وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين»‌ خدا اين همه عنايتي كه كرده از بنده خودش چيزي كه خواسته است اخلاص در عبادت و اطاعت امر را خواسته است.
 از لحاظ قرآن نيت حرز از گمراهي و انحرافات نفساني و شيطاني است
 نكته دوم از لحاظ نصوص و نص قرآن نيت حرزي است كه از گمراهي و انحرافات نفساني و شيطاني آدم را حفظ مي كند . به نيت است كه انسان از اطاعت و اغوائات شيطاني بيرون و به اطاعت خدا و عبادات الهي مشغول مي شود. «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصين [3] »‌. نيت و قصد امر و اخلاص كه براي آدم حاكم بود ،‌ حصار غير قابل نفوذي است نسبت به خطرات شيطاني كه آيه قرآن مي فرمايد بعزتت قسم كه گمراه مي كنم يعني همه در معرض گمراهي است مگر آن مخلصين كه از بندگان تو هستند كه آنكه در قلمرو اخلاص قرار گيرد و نيت اش قرب باشد و خودش مطيع امر مولا قرار بدهد ، ديگر براي شيطان و نفوذ شيطاني راهي نيست.
 مراتب مخلصين
 سوال و جواب مخلص تعبير شده است به ائمه اما مخلص مراتب دارد : عباد صالح هست و ابرار و مقربين . عباد صالح درجه اول است كه آنها با عبادت انس دارند ، ابرارند كه آرزو مي كنند به پيشگاه خدا برسند ، مقربين اند كه آنها مي خواهند خدا پيش آنها بيايد. مخلصين درجه يك معصومين هستند كه درجات دوم عباد صالح خدا و ابرار هم مي توانند باشند. ابرار مي خواهند برسند به سوي خدا و مقربين را خدا مي خواهد به سوي آنها بيايد كه ارجعي الي ربك در اصل خطاب به سيد الشهداء هست گر تو بر من عاشقي اي محترم پرده بر كن من به تو عاشق ترم زود آ كه مي كشم من ناز تو عرش و فرشم جمله پا انداز تو .
 سوال و جواب آن ابرار كه ائمه ابرار گفته مي شود از باب اينكه چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كه به تعبير ديگر مي گويند كه عباد صالح آرامش روحي اش عبادت است . تجربه كنيد كه اگر عبادت آرامش بخش بود ، خدا را شكر كنيد و ابرار كساني است كه از عبادت نه تنها لذت مي برند از واجبات و محرمات نه تنها حساس هست كه مانوس به مستحبات و ترك مكروهات است . مقربين كساني است كه تمام توجه اش به دستورات الهي است و چيزي براي خود ديگر نمي خواهد و خواسته اش گره مي خورد به رضاي خدا كه به سلمان كه نزديك به مقربين به معناي كامل بود ، به او گفتند بهشت برايت آماده است ، گفت يا رسول الله من بهشت را چه مي خواهم بكنم ، هر كجا تو باشي مي خواهم آنجا باشم . لذا گفته مي شود كه خواست و آرزوي ابرار بهشت است و مقربين آرزوي بهشتند ادخلي في عبادي . به اين نتيجه رسيديم كه لا مشاحه في الاصطلاح ؛ ركن گفتن به نيت ، نيت را بالا نمي برد و سلب عنوان ركن از نيت ، نيت را پايين نمي آورد و به تعبير صحيح و درست نيت ، ركن الاركان و روح عبادت و مطلوب اصلي است كه فقها در اين رابطه يعني درباره موقعيت نيت و مطلوبيت نيت در حد اعلا و رتبه اول هيچ اختلافي اجماعا و نصا ديده نمي شود.


[1] . وسائل الشيعه ، ج 1 ، باب 5 از ابواب مقدمه عبادات ، حديث 1 و 2 و 3 و 4 و 9.
[2] وسائل الشيعه ، ج 1 ، باب 5 از ابواب مقدمه عبادات ، حديث 6 و 7 و 10.
[3] . ص ، آيه 82 و 82.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo