درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
99/10/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: احکام اموات/تکفین میت /قطعات کفن
بحث و تحقیق در بارهی قطعات کفن
سید طباطبائی یزدی فرمود که قطعات کفن سه تا قطعه میباشد: مئزر، قمیص و ازار که شیخ در کتاب خلاف و محقق حلی در کتاب معتبر ادعای اجماع نموده و صاحب جواهر فرمود نصوص مربوطه در حد استفاضه و متواتر میباشد.
مئزر در لغت به معنای لنگ است و صاحب جواهر به نقل از یک لغت نامهی گفته مئزر لنگ کوچک میباشد (وعن الكنز أن الإزار « لنك كوچك »[1] ) و در نصوص روایی هم تأییداتی داریم؛ از جمله روایت حنان بن سدیر که در وسایل باب نه از ابواب آداب حمام حدیث شما 4 آمده: در حمام باید «مئزر» (لنگ) داشته باشید.
مشهور این است که لنگ باید بین ناف تا زانو را بپوشاند؛ البته فقها هم مثل صاحب حدائق، در حدائق ج4، ص16 و محقق ثانی در کتاب جامع المقاصد، ج1، ص353 مئزر را به همین معنا و حدش را هم بیان کرده اند و گفته اند مئزر که بین سره و رکبه را بپوشاند، متفاهم عرف مشرعه میباشد.
شیخ انصاری میفرماید: « (مئزر) بكسر الميم و سكون الهمزة، و هو عندهم كما في الحدائق-: ما يستر ما بين السرّة و الركبة[2] »
معنا و حدود قطعات کفن در روایات
1-صحیحه محمد بن مسلم:
يُكَفَّنُ الرَّجُلُ فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ- وَ الْمَرْأَةُ إِذَا كَانَتْ عَظِيمَةً فِي خَمْسَةٍ- دِرْعٍ وَ مِنْطَقٍ وَ خِمَارٍ وَ لِفَافَتَيْنِ. [3]
2-صحیحه حلبی:
كَتَبَ أَبِي فِي وَصِيَّتِهِ أَنْ أُكَفِّنَهُ فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ[4]
3-معتبره زید شحام:
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِمَ كُفِّنَ- قَالَ فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ ثَوْبَيْنِ صُحَارِيَّيْنِ وَ بُرْدٍ حِبَرَةٍ.[5]
4-معتبره معاویة بن وهب:
يُكَفَّنُ الْمَيِّتُ فِي خَمْسَةِ أَثْوَابٍ- قَمِيصٍ لَا يُزَرُّ عَلَيْهِ- وَ إِزَارٍ وَ خِرْقَةٍ يُعَصَّبُ بِهَا وَسَطُهُ- وَ بُرْدٍ يُلَفُّ فِيهِ- وَ عِمَامَةٍ يُعْتَمُّ بِهَا وَ يُلْقَى فَضْلُهَا عَلَى صَدْرِهِ[6]
خرقه و عمامه مستحب است و قمیص و مئزر و ازار واجب اند.
هم صاحب جوهر در کتاب جواهر، ج4، ص163 و هم شیخ انصاری در کتاب طهارت، ج ، ص302 به این مضمون میفرماید: اظهر آن روایتی است که در فقه رضوی آمده: «وقال العالم عليه السلام: يكفن بثلاثة أثواب: لفافة، وقميص، وإزار[7] » که ازار در لغت به معنای مئزر میباشد.
علامه حلی در کتاب منتهی، ج1، ص439 فرموده: «وهذا المئزر واجب عند أكثر علمائنا.[8] »
در کتاب خلاف، 1 ، ص702 و در کتاب غنیه ص 102 اجماع گفته شده و در روایات هم معنای مئزر پوشش بین ناف تا زانو گفته شده است.
لذا سید یزدی هم فرمود: «الأولى المئزر و يجب أن يكون من السرة إلى الركبة و الأفضل من الصدر إلى القدم[9] »
پس تا اینجا تعداد قطعات کفن از نظر نصوص و اجماعات بیان شد که نصوص به تعبیر صاحب جوهر در حدّ استفاضه اند و معنای مئزر هم روشن گردید.
در ادامه سید یزدی میفرماید: «الثانية القميص و يجب أن يكون من المنكبين إلى نصف الساق و الأفضل إلىالقدم[10] » معنای قمیص معلوم است و در این که قمیص مبدئش از سر شانهها باشد، بحثی در آن وجود ندارد؛ مثلا در روایات باب 2 و 14 از ابواب تکفین کتاب وسائل، کلمهی قمیص به صورت صریح آمده؛ از جمله در صحیحه عبد الله بن سنان چنین آمده « ثمّ الكفن قميص غير مزرورٍ ولا مكفوفٍ[11] » و در معتبره یونس چنین آمده: «ثم ابسط القمیص علیه[12] »
پس معنای قمیص پیراهن بلند است که از شانهها تا پایین تر از زانو باشد.
سید یزدی در ادامه میفرماید: «الثالثة الإزار و يجب أن يغطى تمام البدن و الأحوط أن يكون في الطول بحيث يمكن أن يشد طرفاه و في العرض بحيث يوضع أحد جانبيه على الآخر و الأحوط أن لا يحسب الزائد على القدر الواجب على الصغار من الورثة و إن أوصى به أن يحسب من الثلث[13] »
ازار در اصطلاح فقها به معنای لفافه است؛ چنانکه فقیه همدانی در مصباح الفقیه، ج5، ص227 میفرماید: «(وإزار) والمراد منه في المقام هو الثوب الشامل لجميع البدن طولا وعرضا.[14] »
در نصوص باب 2 و 14از ابواب تکفین کتاب وسائل، تعبیر به ازار وجود دارد و در روایت فقه رضوی هم آمده و در بین فقها هم اختلافی وجود ندارد که معنای ازار همان لفافه میباشد؛ اختلافی جزئی اگر گفته شده باشد در بعضی از خصوصیات قطعات کفن است که با اجماع و نصوص کنار گذاشته میشود و آنچه منصوص است همین سه قطعه میباشد با این خصوصیاتی که ذکر شد.
ازار و مئزر در لغت یک چیز است و در اصطلاح فقها دو چیز شده است که فقیه همدانی به آن اشاره کرده و دو توجیه دارد؛ یکی این که اصطلاح فقهاء است و دیگری این که در مجمع البحرین ازار به معنای لفافه هم به کار رفته است.
پس قطعات واجب کفن سه قطعه اند: مئزر، قمیص و ازار و نباید دوخته شوند و دو چیز از مستحبات میباشند: یکی خرقه که مخرجین را با آن ببندند و دیگری عمامه است برای مردان و خمار است برای بانوان که خمار تقریبا همان مقنعه میشود.
در ادامه سید یزدی میفرماید: «و إن لم يتمكن من ثلاث قطعات يكتفى بالمقدور و إن دار الأمر بين واحدة من الثلاث تجعل إزارا و إن لم يمكن فثوبا و إن لم يمكن إلا مقدار ستر العورة تعين و إن دار بين القبل و الدبر يقدم الأول[15] »