درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
99/09/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: احکام اموات/غسل میت /بررسی حکم وضو دادن میت
سید طباطائی یزدی در مسألهی شماره سه میفرماید: «لا يجب مع غسل الميت الوضوء قبله أو بعده و إن كان مستحبا و الأولى أن يكون قبله[1] »
در برخی از روایات آمده که برای میت قبل از غسل وضو ساخته شود و قولی هم به وجوب یا استحباب آن دیده میشود که در ذیل میپردازیم به شرح این مسأله:
شیخ الطائفه در کتاب مبسوط، میفرماید: «و قد روي أنه يوضأ الميت قبل غسله فمن عمل بها كان جائزا غير أن عمل الطائفة على ترك العمل بذلك. [2] » برای این که در نص صحیحی آمده که غسل میت مثل غسل جنابت است و در غسل جنابت وضو نیست.
محقق حلی در کتاب معتبر، میفرماید: «و في وجوب الوضوء قولان، و الاستحباب أشبه[3] »؛ بعد کلام شیخ طوسی را نقل میکند و در ادامه روایتی را نقل میکند که در آن آمده میت وضو داده شود.
شهید در کتاب ذکری، ج1، ص345 میفرماید: «يظهر من الاخبار السابقة وغيرها وجوب الوضوء لانه مذكور في سياق الغسل[4] »؛ بعد صحیحهی حماد بن عثمان را نقل میکند که در تهذیب آمده: «و فی کل غسل وضوء الا الجنابة[5] »، سپس خود شهید استحباب را اقرب میداند؛ به خاطر اخبار و اصالة عدم وجوب.
نصوص
1-صحیحهی حریز بن عبد الله:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَيِّتُ يُبْدَأُ بِفَرْجِهِ ثُمَّ يُوَضَّأُ وُضُوءَ الصَّلَاةِ ثُمَّ ذَكَرَ الْحَدِيثَ[6] .
2-روایت عبد الله بن عبید:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ الْمُسْلِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَيْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْمَيِّتِ- قَالَ تُطْرَحُ عَلَيْهِ خِرْقَةٌ ثُمَّ يُغْسَلُ فَرْجُهُ- وَ يُوَضَّأُ وُضُوءَ الصَّلَاةِ ثُمَّ قَالَ تَبْدَأُ فَتَغْسِلُ يَدَيْهِ- ثُمَّ تُوَضِّيهِ وُضُوءَ الصَّلَاةِ[7]
3-مرسله وشاء از امام صادق (ع):
إِنَّ أَبِي أَمَرَنِي أَنْ أُغَسِّلَهُ إِذَا تُوُفِّيَ وَ قَالَ لِي اكْتُبْ يَا بُنَيَّ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُمْ يَأْمُرُونَكَ بِخِلَافِ مَا تَصْنَعُ فَقُلْ لَهُمْ هَذَا كِتَابُ أَبِي وَ لَسْتُ أَعْدُو قَوْلَهُ ثُمَّ قَالَ تَبْدَأُ فَتَغْسِلُ يَدَيْهِ ثُمَّ تُوَضِّيهِ وُضُوءَ الصَّلَاةِ ثُمَّ تَأْخُذُ (مَاءً وَ) سِدْراً الْحَدِيثَ[8]
4-حَدِيثُ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي كُلِّ غُسْلٍ وُضُوءٌ إِلَّا الْجَنَابَةَ.[9]
5-حدیث معاویة بن عمار از امام صادق (ع): أَمَرَنِي أَنْ أَعْصِرَ بَطْنَهُ ثُمَّ أُوَضِّيَهُ ثُمَّ أُغَسِّلَهُ بِالْأُشْنَانِ [10]
در برابر این نصوص، طائفهی دیگری از نصوص را داریم که از اعتبار سندی بالایی برخوردارند و برخی در مقام بیان کیفیت اند؛ از جمله صحیحه یعقوب بن یقطین: أَنَّهُ سَأَلَ الْعَبْدَ الصَّالِحَ ع عَنْ غُسْلِ الْمَيِّتِ أَ فِيهِ وُضُوءٌ- فَذَكَرَ كَيْفِيَّةَ الْغُسْلِ وَ لَمْ يَذْكُرِ الْوُضُوءَ.[11] در این حدیث سؤال شده از وضو و امام کیفیت غسل را بیان کرده و از وضو اصلا حرفی به میان نیاورده است.
صاحب وسائل میفرماید: «وَ ظَاهِرُ كَلَامِ الشَّيْخِ فِي بَعْضِ كُتُبِهِ نَقْلُ إِجْمَاعِ الْإِمَامِيَّةِ عَلَى نَفْيِ الْوُضُوءِ هُنَا وَ تَرْكِ اسْتِعْمَالِهِ[12] »
عمده ترین نکته ی که در بارهی عدم وجوب وضو گفته میشود این است که در تمامی روایاتی که بحث از غسل میت به میان آمده و شرحی هم داده شده و کیفیتی برای غسل نقل شده، از وضو خبری نیست.
صاحب جواهر در کتاب جواهر، ابتدا کلام صاحب شرایع را نقل میکند: «وفی وضوء المیت تردد[13] »، بعد به کلام شیخ استناد میکند بر ترک وضو و میگوید: از کتاب خلاف، عدم مشروعیت استفاده میشود چه رسد به وجوب وضو، پس دو طائفه از روایات وقتی تعارض کند، وجوب وضو از یک طرف موافق با عامه است؛ از سوی دیگر این وضو اگر وجوب میداشت و محل ابتلا بود، باید در فقه شیعه اعلام میشد و برای خواص شیعه مخفی نمیماند.
محقق حلی در کتاب شرایع میفرماید: «وفي وضوء الميت تردد، الأشبه أنه لا يجب.[14] »
صاحب جواهر میفرماید: تردد در وجوب نیست؛ بلکه در اصل مشروعیت این وضو است، برای این که در روایت غسل میت تشبیه به غسل جنابت شده و در بین طائفهی امامیه به صورت مستمر ترک شده است؛ اگر به عنوان یک مستحب در نظر بگیریم اشکالی ندارد و قول به استحباب اگر بعد از تغسیل هم باشد اشکال ندارد.
سیدنا الاستاد در کتاب تنقیح میفرماید: «یمکن القول باستحباب الوضوء[15] » وجوبش قابل اثبات نیست و ما قائل به تسامع در ادلهی سنن نیستیم، اگر استحباب را در نظر بگیریم، امکان دارد.
تحقیق: با توجه به این که روایات بیانگر وضو دادن میت سندش اجمالا ضعیف اند و راوایات مقابل آن سندش قوی اند و با توجه به روایت «الوضوء بعد الغسل بدعة[16] »، وضو دادن میت واجب نیست و استحباب آن هم مورد تردید میباشد؛ علاوه بر این که میت را وقتی غسل میدهند، قسمتی از اعضای وضو قابل حرکت دادن نیست؛ مثلا دست میت خشک میشود و انعطاف ندارد و مسح انجام نمیشود؛ مگر این که بگوییم مسح را هم غاسل انجام دهد که با مذاق شرع نامناسب به نظر میرسد؛ علاوه بر این که نصوصی که وضو را اعلام میکند موافقت با ابناء عامه دارد و در تاریخ شیعه هم وضو وجود نداشته است.
اگر وضو با غسل میت جا داشت معلوم بود (لو کان لبان)؛ چون مسأله عام البلوا است، پس معلوم میشود که در شرعیت آن تردد است. شیخ طوسی فرمود عمل طائفه بر ترک وضو است، اگر وضو شرعیت میداشت کل طائفه آن را ترک نمیکرد.
خلاصه روایاتی که کیفیت را بیان کرده و تنظیر به غسل جنابت کرده، اسناد روایاتی که میگوید وضو داده شود، اجمالا خالی از ضعف نیست و در مقابل روایات بیانگر کیفیت غسل مستفیضه اند و معتبر، پس قول به وجوب معنا ندارد و قول به استحباب نیاز به تأمل دارد و احوط ترک وضو است.
اگر وضو به عنوان یک عمل رجائی انجام شود، اشکال ندارد ولی این که حکم به عنوان استحباب بیان شود، دلیلی بر آن وجود ندارد.
سید طباطبائی یزدی در مسألهی شماره چهار میفرماید: «ليس لماء غسل الميت حد بل المناط كونه بمقدار يفي بالواجبات أو مع المستحبات نعم في بعض الأخبار أن النبي ص أوصى إلى أمير المؤمنين ع أن يغسله بست قرب و التأسي به ص حسن مستحسن.[17] »
اولا خود غسل یک عمل توصلی است، تابع واقع خوش است، غسل شستشوی تمام بدن است و چون ترتیب بیان شده باید به ترتیب انجام شود. مناط همین است که سید یزدی میفرماید: آب به مقداری باشد که وافی به واجبات باشد. ثانیا روایتی صحیحهی داریم از صفار که در آن چنین آمده:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ ع كَمْ حَدُّ الْمَاءِ- الَّذِي يُغَسَّلُ بِهِ الْمَيِّتُ- كَمَا رَوَوْا أَنَّ الْجُنُبَ يُغَسَّلُ بِسِتَّةِ أَرْطَالٍ مِنْ مَاءٍ- وَ الْحَائِضَ بِتِسْعَةٍ- فَهَلْ لِلْمَيِّتِ حَدٌّ مِنَ الْمَاءِ الَّذِي يُغَسَّلُ بِهِ- فَوَقَّعَ ع حَدُّ غُسْلِ الْمَيِّتِ - يُغْسَلُ حَتَّى يَطْهُرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.[18] غسل باید در حدی انجام شود که بدنش پاک شود.
قَالَ الصَّدُوقُ وَ هَذَا التَّوْقِيعُ فِي جُمْلَةِ تَوْقِيعَاتِهِ ع عِنْدِي بِخَطِّهِ ع فِي صَحِيفَةٍ[19]
شیخ صدوق چه سعادتی دارد که روایت را با خط امام عسکری (ع) در اختیار دارد و سندی بالاتر از این نمیشود.
بنابراین؛ در غسل میت این که آب در چه حدی باشد و چند مشک باشد؟ حدی خاصی ندارد چون از خود امام سؤال شده و به طور صریح جواب داده و از طرفی این عمل تابع واقع خودش است و فتوای صحیح همان فتوایی است که در عروه آمده است.