درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
99/07/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/تغسيل الميت /إدامةی بحث غسل میت- اگر میت طفل باشد - و مباحث مربوط به آن
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله و سلام علی عباده الذین الصطفی والصلاة و السّلام علیک یا مولای یا أبا صالح المهدی (عج) و رحمة الله و برکاته
ادامه بحث غسل میت -اگر میت طفل باشد-
ولقيط دار الإِسلام بحكم المسلم ، وكذا لقيط دار الكفر إن كان فيها مسلم يحتمل تولده منه ، ولا فرق في وجوب تغسيل المسلم بين الصغير والكبير ، حتى السقط إذا تم له أربعة أشهر، ويجب تكفينه ودفنه على المتعارف ، لكن لا يجب الصلاة عليه ، بل لا يستحب أيضاً ، وإذا كان للسقط أقل من أربعة أشهر لا يجب غسله بل يلفّ في خِرقة و يدفن.[1]
ماحصل بحث ما دربارهی وجوب غسل میّت این شد که اگر طفل در کنار پدر و مادر نباشد، لقیط باشد در دار اسلام بحث مفصلش در کتاب لُقطِه خواهد آمد، اجمالاً گفتیم احوط این است که احکام اسلام در آن مترتب باشد. نکتهی دیگری که گفته شده بود این بود که اگر طفلی اسیر است والطفل الأسير تابع لآسره إن لم يكن معه أبوه أو أمه بل أو جده أو جدته؛ گفتیم حکمش همان است. گفته شد قاعدهی تبعیت که طفل تابعِ دین و مذهب پدر و مادرش است. ولی در اینجا آمده است که اسیر اگر طفل باشد تابع کسی است که او را اسیر میکند. آسرة، یعنی کسی که فردی را به اسارت گرفته تابع آن است. در این رابطه به شما گفتیم، دلیل یعنی تابعیت چند موردی را شامل نمیشود. فرزند میتواند تابع والد و والدین باشد اما اسیر تابع کسی باشد که آن را به اسارت گرفته از حیث دین و مذهب، چنین تابعیتی محل اشکال هست و شبههی به اصطلاح مصداقیه میشود برای قاعدهی تبعیت. اجماع هم اگر دربارهی طفل بود اینجا را قطعاً شامل نمیشود. و مسئله بلکه مقتضای استصحاب هم خلاف این است. باید بگوییم که سیره بر این باشد که به تبع اسیر گیرنده، طفل اسیر باید مورد معامله قرار بگیرد. معلوم است که اسیر گیرنده مسلمان است و حدیث کل مولود یولد ان فطره را هم اضافه کنید آخرش هم میرسیم به همان احتیاطی که گفتیم بیشتر از آن چیزی به دست ما نمیرسد. و همانطور برای شما گفته بودم و شرحش هم از لحاظ استدلال گفتم ولی قول قدما را در این رابطه شرح ندادیم.
اگر طفل 4 ماهه نشده باشد و دلیل آن
مطلب دیگری که گفته شده بود، اگر طفل 4 ماه نشده باشد آن طفل باید همانطوری در یک فرقهای پیچانده بشود و بعد هم به خاک سپرده بشود. برای این مطلب چه دلیلی داریم؟ محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه فرموده است و لو كان السقط أقل من أربعة أشهر لم يغسل، و لم يكفن، و لم يصل عليه، بل يلف في خرقة و يدفن، ذكر ذلك الشيخان في النهاية و المبسوط و المقنعة، و هو مذهب العلماء خلا ابن سيرين، و لا عبرة بخلافه، و لان المعنى الموجب للغسل هو الموت و هو مفقود هنا.[2] و بعد هم میفرماید که موجب غسل فوت است یعنی مرگ پس از زندگی. او قبل از 4 ماه که زنده نبوده که فوت شده باشد. بعد هم میفرماید که از امام صادق روایتی آمده است و يدل عليه من طريق الأصحاب ما رواه محمد بن الفضل قال: كتبت الى أبي جعفر (عليه السلام) أسأله عن السقط كيف يصنع به قال: «السقط يدفن بدمه في موضعه».محمد ابن فضیل نقل میکند مکاتبهای است به امام باقر، قال: «السقط يدفن بدمه في موضعه ؛ از این ممکن است استفاده بشود که همین طفلی که قبل از 4 ماه هست این طفل الان به خاک سپرده بشود بدون اینکه دفن و کفنی در کار باشد.
تحقیق استاد در این مساله
این مطلب را محقق حلی فرموده است ولی آنچه که در عند التحقیق به نظر میرسد این است که چنانکه صاحب حدائف هم میفرماید لم أقف على مستنده؛[3] این مستندی برای این حکم فقهاً دیده نمیشود بنابراین ظاهر روایت هم این است که کفن و دفنش واجب نیست. نه اینکه آن را همانطوری حکم باشد که به خاک بسپارند. در مجموع طفلی که قبل از 4 ماه هست طبق آن نصّ صریح که گفته شد تا 4 ماه اگر نرسیده باشد غسل و کفن و... ندارد. و طبق سیره و اجماعی که گفته میشود مطلب تا همان حدّ هست ولی این طفل را به خرقهای بپیچانند و به خاک بسپارند به عنوان یک حکم شرعی مشکل بتوان اعلام کرد مگر اینکه بگوییم احتیاط هست و یک نوع احترامی از مادّهی انسانی و یک نوع حفظ عواطف انسانی و بعد شده باشد سیره، تا این حد میگوییم احوط، والاّ ما هم دلیلی برایش نیافتیم.
فصل[ في ما يتعلق بالنيّة في تغسيل الميت ]
يجب في الغسل نية القربة على نحو من مر في الوضوء ، والأقوى كفاية نية واحدة للأغسال الثلاثة ، وإن كان الأحوط تجديدها عند كل غسل ، ولو اشترك اثنان يجب على كل منهما النية ، ولو كان أحدهما معيناً والآخر مغسلاً وجب على المغسل النية ، وإن كان الأحوط نية المعين أيضاً ، ولا يلزم اتحاد المغسل فيجوز توزيع الثلاثة على ثلاثة ، بل يجوز الغسل الواحد التوزيع مع مراعاة الترتيب ويجب حينئذ النية على كل منهم.[4]
داشتن قصد قربت در غسل
سید طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید: يجب في الغسل نية القربة على نحو من مر في الوضوء؛ در غسل هم غسل میّت واجب است که نیّت قربت صورت بگیرد. یعنی قربت الی الله انجام بگیرد.
ادله مربوط به داشتن قصد قربت در غسل و آراء فقهاء
عینیت قربت دلیل اصلی که برای این مطلب میتوانیم ارائه بدهیم عبارت است از اینکه غسل از عبادات هست یک قضیهی کبری و صغری، و هر عبادتی نیاز به قصد قربت دارد عمدهترین دلیل این است که میتوانیم ارائه بدهیم. و بعد هم ادلهی دیگری را میتوانیم اضافه بکنیم. شیخ طوسی، شیخ طائفه قدس الله نفسه الزکیه میفرماید غسل الميت يحتاج إلى نية، تا اینکه میفرماید دليلنا: إجماع الفرقة و طريقة الاحتياط، لأنه لا خلاف انه إذا نوى ان الغسل مجز، و إذا لم ينو فيه خلاف. و أيضا قوله (عليه السلام): «الأعمال بالنيات»؛ [5] دلیل ما این است که میفرماید اولاً اجماع اگر هست، و ثانیاً دلیل این است که اگر غسل را با نیت قصد غربت انجام بدهیم، بلاشبهةٍ این غسل، غسل صحیح است و معجزه هست. اما اگر نیت نشود مورد شبهه و خلاف و اختلاف هست. حداقل شک به وجود میآید که این غسلی که الان انجام گرفت بدون قصد غربت آیا درست است یا درست نیست.
مرحوم سید علی طباطبایی صاحب کتاب ریاض میفرماید ويعتبر النية في الأغسال على أصح الأقوال، لعموم ما دل على اعتباره في الأعمال؛ میفرماید که نیّت معتبر است در اغسال بر اساس أصح اقوال. یعنی صحیحترین قول این است که باید در غسل میّت نیّت غربت صورت بگیرد لعموم ما دل على اعتباره في الأعمال، بخاطر آن عمومیت دلیلی که نسبت به اشتراط اعمال عبادی به نیّت وجود دارد ادلهی اعتبار قصد غربت در اعمال عبادی عمومیت دارد شامل این مورد هم بشود و بعد هم میفرماید که مضافً بر تسویهای که بین غسل میّت و غسل جنابت آمده است مضافا إلى المستفيضة المسوية بينها وبين غسل الجنابة.[6] متن حدیث: محمد بن الحسن بإسناده عن علي بن الحسين يعني ابن بابويه، عن عبد الله ابن جعفر، عن إبراهيم بن مهزيار، عن أخيه علي بن مهزيار، عن فضالة بن أيوب، عن القاسم بن بريد، عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر عليه السلام قال: غسل الميت مثل غسل الجنب، وإن كان كثير الشعر فرد عليه (الماء) ثلاث مرات. ورواه الصدوق مرسلا.[7] که غسل الجنابةٍ واجبٌ و غسل المیّت واجبٌ، که در ردیف هم قرار دادند هم سنخ و هم عنوان هستند. بنابراین آنچه از احکام از قبیل قصد غربت و غیره، در مورد غسل جنابت باشد در مورد غسل میّت هم باید انجام بگیرد.
کلام سیدالحکیم
سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه در این رابطه میفرماید يجب في الغسل نية القربة على نحو ما مر في الوضوء نسب الى المشهور ، والى الأكثر ، والى المعظم ، والى ظاهر المذهب ، وفي الرياض عن الخلاف : الإجماع عليه ، وإن كان محكي عبارته غير ظاهر في ذلك. واستدل له بمثل : « لا عمل إلا بنية »، و « إنما الاعمال بالنيات »، وبقوله تعالى ﴿وَما أُمِرُوا إِلاّ لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾[8] .ادلّهای که دربارهی غسل میّت گفته شده است که قصد غربت باید در آن باشد ادلّه در حدّی نیست که به آن ادلّه اعتماد بشود در جهت اثبات این حکم. ادلهای که اعتبار نیت را در عبادات ثابت میکند مثل ان الاعمال بالنیات، یا مثل ﴿وَما أُمِرُوا إِلاّ لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾.، دربارهی اصل عبادات هست اما این غسل میّت است کس دیگری آن را غسل میدهد به عنوان یک واجب کفایی، که میتواند و در بعضی از نصوص به عنوان تنذیف آمده، یک نوع وصف و خصوصیت توصلی در آن دیده میشود. اثباتش کار مشکلی است. میفرماید که عمده این است که عبادیت این غسل از مرتکزات شرعیه هست در ارتکاز متشرعه این است که این غسل میت جزء طهارتهای عبادی هست و همینکه ما ثابت بکنیم که جزء عبادات هست برای ما کافی است. دلیل دیگری را در این رابطه اصلاً نیاز نداریم. چون برای ما خود صغریِ قضیه لازم است و آن این است که این غسل یک عبادت است و از عبادتی که باید در این عبادت قصد غربت انجام بگیرد. تا به اینجا مطلب معلوم شد. [9]
کفایت کردن نیت واحدة برای اغسال ثلاثة
آنچه در متن آمده است که قصد غربت لازم است یجبُ میتوانیم بگوییم که بله یجب فی الغسلِ نیت القربة، با این شرحی که داده شد. بعد از آن میفرماید سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید يجب في الغسل نية القربة على نحو من مر في الوضوء ، والأقوى كفاية نية واحدة للأغسال الثلاثة وإن كان الأحوط تجديدها عند كل غسل. اصل حکمی که بیان میکند یک مطلب است و بعد شرحی که میدهد یک مقدار فروعی است که فقط متن خوانده شود و ترجمه شود. مطلب این است که بعد از آنکه گفتیم نیّت واجب هست میّت سه غسل دارد، غسل به سدر و غسل به کافور و غسل به آب خالص. هر غسل نیّت مستقلی میطلبد یا یک نیت کافی است؟ سید طباطبایی میفرماید والأقوى كفاية نية واحدة للأغسال الثلاثة؛ مطلب این است که برای هر سه غسل یک نیت کافی است. چرا؟ برای اینکه در حقیقت این سه تا غسل یک غسل میّت هست یک غسل میّت این تفصیل را دارد نه اینکه سه تا غسل جدا باشد که هر کدام نیت به... سه تا غسل در حقیقت یک غسل میت اگر سه تا نشود در حال اختیار، به اصطلاح این غسل انجام نگرفته. از این جهت غسل واحد کافی است. وإن كان الأحوط تجديدها عند كل غسل؛ احتیاط این است که نیت را تجدید کند در موقع هر غسلی که از آن سه تا غسل انجام میدهد.
کلام سیدالخوئی
سیدناالاستاد قدس الله نفسه الزکیه میفرماید که این نزاع به یک مطلب قابل توجهی منتهی نمیشود برای اینکه نیّت را معنا کنیم اگر نیّت به معنای اخطار به قلب هست، بحث میشود که آیا واجب است اخطار غسل یک مرتبه یا سه مرتبه، که در ضمن خودش آدم جاری کند این نیت است. اما بنا بر اینکه صحیح تحقیق که نیت به معنای اتیان عمل بداعیِ الهی است اگر این باشد که دیگر معنی ندارد. هر سه غسل را که آدم شروع کند همان داعیِ الهی است. یعنی دستور شرع است و طبق دستور شرع انجام میدهد و مطلب کامل است و مشکلی ندارد. بنابراین این مسئله تا به اینجا بدون اشکال معلوم شد. میفرماید ولو اشـترك اثنان يجب على كل منهما النيّة ولو كان أحدهما معيناً والآخر مغسلاً وجب على المغسل النيّة؛ اگر دو نفر شریک در غسل باشند هر دو، دو نفری غسل بدهند طبیعتاً هر دو باید نیت بکنند چون دو نفر هستند و در یک عمل عبادی شریک هستند هر کدام باید نیت بکنند برای اینکه در حقیقت آن دو نفر به منزلهی یک مغسل واحدی است و اگر یکی از آنها معین باشد و دیگری مغسل. یکی غسل میدهد و یکی دیگر هم کمکش میکند طبیعتاً فقط نیت مربوط میشود به مغسل چون فعل از او صادر شده، صحت استناد به مغسل هست نه به کمک کننده، وإن كان الأحوط نيّة المعين أيضاً، این احتیاط هم احتیاط مستحبی است بسیار با فاصلهی دور دیده میشود یک کار و خدمت راجحی است. عمل راجح قصد غربت بشود مانعی از قصد غربت وجود ندارد گفته میشود وان لم یکن هناک مانعٌ عن قصد القربة یعنی مانعی برای قصد غربت وجود ندارد و الا دلیلی بر قصد غربت به طور خاص دیده نمیشود. بعد میفرماید که لازم نیست غسل دهنده یک نفر باشد برای اینکه همچین خصوصیتی در این حکم نیامده که باید یک فرد باشد بلکه واجب کفایی که باشد خطاب برای جمع است. بلکه سید الحکیم میفرماید خطاب به جماعت است بعضی از نصوص، مضافاً بر اینکه میگوییم واجب کفایی است اشتراط به وحدت در غسل دهنده در کار نیست که بگوییم غسل دهنده باید یک نفر باشد لزوماً همچین چیزی در مسئله اساسی و وجهی قطعاً ندارد. ولا يلزم اتحاد المغسل فيجوز توزيع الثلاثة على ثلاثة؛ سه غسل است و هر غسل به یک نفر سپرده شود، مشکلی ندارد. در غسل واحد هم توضیح جا دارد. به شرط اینکه ترتیب رعایت بشود که از سر شروع بشود تا به پا، بل يجوز في الغسل الواحد التوزيع مع مراعاة الترتيب و يجب حينئذ النيّة على كل منهم در این صورت واجب است نیت برای همهی این مجموعه. چرا؟ واجب است چون هر فردی که مشغول غسل دادن میشود یعنی آن عمل عبادی را انجام میدهد در عمل عبادی صدق عمل عبادی کافی است برای وجوب نیّت، و از جهت دیگر یک فرد نیّت کرده، فرض کنید نفر اول نیت کرده، نفر دوم نیت نکند، نیت یک شخص، نیت برای شخص دیگر نیست. هر فرد مکلفی باید در انجام عبادت شخصاً خودش مبادرت کند به نیت. در نتیجه همانطوری که سید فرمودند واجب است نیت غربت در غسل میّت. و این هم مطابق احتیاط هست و هم کار درستی است.[10]
فصل[ في اعتبار المماثلة بين المغسل والميت ]
در مطلب بعدی سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید: يجب المماثلة بين المغسل والميت في الذكورية والأنوثية.[11] این جزء مسائل محل ابتلاء هست. میفرماید که واجب است وجود مماثله در غاسل میّت یعنی در بین کسی که غسل میدهد و بین میت مماثله به این معنا که هر دو از جنس مرد باشد یا هر دو زن باشند. غسل دهنده و میّت. مگر محرم شرعی که در بین محارم فقط برای زوجین نه تنها جواز، که اولویت هم اعلام شده است. الزوج أولی، این مطلبی بود که قبلاً گفتیم این مماثلت شرط هست و چند موردی استثنا شده است که دلیل اشتراط مماثلت و موارد استثنا را انشاءالله فردا بحث میکنیم.
سلامتی آقا امام زمان عج صلوات ختم کنید